مسئول جان باختن هزاران نفر از مردم در اثر ابتلا به کرونا،

رژیم جمهوری اسلامی است!

«می بینید، این جا عزیزم خوابیده، همسر عزیزم رو از من گرفتید، به خاطر این که نداشتید واکسن بزنیم، من انتقامشو می‌گیرم، انتقام عزیزمو می‌گیرم، خامنه‌ای لعنتی تو عزیزمو از من گرفتی، قلبمو آتیش زدی، اگر واکسن بود، الان عزیزم زنده بود…» (صحبت‌های زن جوانی در گورستان)*

«با این که چند ساعتی از حضورم در این جا نگذشته، اما توانی برایم نمانده، این حجم از درد و رنج به روی سینه هر کسی سنگینی می‌کند. نزدیک دیوار غلسالخانه که می‌شوم، سر و صدا امان را می‌برد، زن و مرد به سر و صورت خود می‌زنند و جنازه‌ای که بیرون می‌آید، جنازه‌ای دیگر را داخل می‌کنند. مردی میانسال را پیدا می‌کنم، نزدیکش که می‌شوم خودش لب باز می‌کند و می‌گوید این شب‌ها درست نمی‌خوابم. سال هاست این جا کار می‌کنم، اما این روزها زندگی روی دیگری داره. چه جان‌هایی که همین چند روز خاک شدند. می‌گوید در این سال‌ها که این جا بوده، هیچ گاه این حجم از جنازه روی دست غسالخانه نیفتاده بوده است. حجم کار آن قدر زیاد است که با این که قرار بود همه جنازه‌های کرونایی را این جا تغسیل کنیم، اما حالا عده‌ای هم در بهشت رضا غسل داده می‌شوند. این جا اصلا جانی برایمان نمانده. عددش از دستم در رفته، اما هیچ گاه در طول زندگی‌ام با این حجم از درد و اندوه مواجه نبوده ام. عده‌ای آن طرف‌تر در تدارک هستند تا مدارک متوقی خود را کامل کنند. برای این که کارشان زودتر راه بیفتد، صف بسته اند. فکرش را می‌کردید؟ روزی برای مردن هم قرار باشد عزیزانمان در صف بایستند تا زودتر عزیزی را روانه خاک کنند؟ برخی می‌گویند چندین روز منتظرند… آن طرف، مردی روحانی نماز میت می‌خواند… از روحانی می‌پرسم روزی چند نوبت نماز میت می‌خوانید؟ می‌گوید حساب و کتابش از دستم در رفته آن قدر که دیگر رمقی برای من هم باقی نمانده است… بین همه شلوغی‌ها سراغ کسی می‌روم که دارد روی خاک با ته کبریتی که از آخرین نخ سیگارش باقی مانده است، نقش می‌کشد. صدایش می‌زنم، آقا اجازه هست؟ توانی ندارد اما می‌گوید بفرما. می‌گویم شما هم این جا برای دفن عزیزی آمده اید؟ تا می‌خواهد شروع کند، اشک از گوشه چشمش سرازیر می‌شود، می‌گوید این سومین عزیزی است که در این دو هفته از دست داده ام، پدرم اولی بود، برادرم دومی و سومی هم برادر زاده ام. قصه زندگی ما الان مرگ است، می‌فهمی؟…» «بخشی از گزارش توحید آرش نیا: روایتی از این روزهای آرامستان مشهد»

این‌ها نمونه‌های کوچکی از گورستان‌های سراسر ایران است که خانواده‌ها هر روز هزاران نفر از عزیزشان را در آن به خاک می‌سپارند. اما، گورستان هائی که در همین ۲۰ ماه گذشته برای جا دادن هزاران جان باخته کرونا ساخته شده نیز کفاف پذیرفتن این خیل عظیم جان‌های از دست رفته هر روزه را ندارند. بنا بر آن چه که در رسانه‌های رژیم منتشر شده است به گورستان‌ها بیشتر و بیشتری نیاز است تا بتوانند جوابگوی سیاست‌های اتخاذ شده رژیم برای گسترش و تاخت و تاز کرونا و کشتار مردم را داشته باشند!

در ابتدا وجود ویروس کرونا و مبتلا شدن مردم به آن از جانب سران و سلاطین رژیم انکار و مخفی شد. پس از دوره‌ای که دیگر کتمان کردن آن به خاطر گسترش بیماری کرونا غیر ممکن شد، تئوری‌های توطئه همراه با خرافات مذهبی را پیش کشیدند. در همان دوران یعنی اسفند ۱۳۹۸ بسیاری از کاربران اینترنتی را به اتهام «شایعات» در باره شیوع ویروس کرونا دستگیر کردند. اما شیوع این ویروس در جان مردم بیشتر از صفحات مجازی در حال گسترش بود. مطالب غیر علمی یکی پس از دیگری در مورد حمله بیولوژیکی آمریکا و بریتانیا در رسانه‌ها منتشر شد و افرادی نظیر علی کرمی -فردی که خبرگزاری تسنیم او را یک متخصص بیوتکنولوژی پزشکی معرفی کرده بود- با تاکید بر این که ژنتیک مردم ایران و ایتالیا به هم شبیه است، تئوری ضد علمی‌اش را این گونه پیش گذاشت: «در حال حاضر، ایران سومین کشور جهان از لحاظ میزان شیوع ویروس کرونا بعد از ایتالیاست و احتمال دستکاری ژنی این ویروس وجود دارد زیرا مهندسی ژنتیک این توانایی را دارد که ژن‌ها را دستکاری کند و فقط یک نژاد خاص را آلوده کند.» (یلدا امیری: «جن» هائی که از سخنان رهبری غیب شدند.)

خامنه‌ای با اتکا به نظریه‌های غیر علمی «متخصص‌انی» هم چون علی کرمی در ۳ فروردین ۱۳۹۹، در سخنانی که مملو از خرافات مذهبی بود و بلافاصله از تمامی خبرگزاری‌ها حتی سایت متعلق به خود خامنه‌ای هم حذف شد، چنین گفت: «ما دشمن زیاد داریم در قرآن خدای متعال می‌فرماید که دشمنانی، هم دشمنان جنی هم دشمنان انسی وجود دارند و اینها به هم کمک می‌کنند. سیستم‌های اطلاعاتی خیلی از کشورها علیه ما با همدیدگر همکاری می‌کنند.» در ادامه همین سخنرانی در رابطه با توطئه ساخت ویروس توسط آمریکا می‌گوید: «هنگامی که آمریکائی‌ها متهم به تولید این ویروس هستند، کدام انسان عاقلی، کمک از این کشور را قبول می‌کند. به آمریکائی‌ها هیچ اعتمادی نیست زیرا ممکن است داروهایی را ارسال کنند که ویروس را در ایران شایع‌تر کند و یا حتی افرادی را به عنوان درمان کننده بفرستند تا ببینند اثرگذاری این ویروسی را که گفته می‌شود بخشی از آن فقط مخصوص ایران ساخته شده، چگونه بوده و اطلاعات خود را تکمیل کنند و»

پس از این سخنرانی‌ها، سران رژیم و امام جمعه‌ها یشان یکی پس از دیگری با استناد به تفکرات ضد علمی خامنه‌ای در ترویج خرافات و مزخرفات دینی در رابطه با ویروس کرونا و علل شیوع آن در جامعه، با هم به رقابت برخاستند و این چرندیات، جزئی مهم از مصاحبه‌ها و نوشته‌های آن دوره شد. به طور مثال محمد جواد باقری، امام جمعه اسالم می‌گوید: «در روایتی که از امام رضا (ع) نقل شده است؛ بلاهای جدید و ناشناخته را معلول گناهان جدید عنوان کرده اند. یعنی وقتی مردم گناهانی که قبلا انجام نمی‌دادند را مرتکب شوند خداوند هم آن‌ها را به بلاهایی که نمی‌شناختند گرفتار می‌کند.» محمد استوار میمندی مدیر حوزه علمیه فارس یادداشتی تحت عنوان «کرونا عذاب یا امتحان الهی؟» منتشر کرد در این یادداشت تاکید کرده است که «… این پدیده‌ها همان طور که ممکن است برای عده‌ای عذاب و تقاص عملکردشان باشد برای عده‌ای دیگر نیز می‌تواند امتحان و آزمونی باشد که برای شکفته شدن ظرفیت‌های بندگی و کمال انسانی به آن مبتلا شده اند.»

این «آموزن الهی» و دعوت مردم برای شرکت در انتخابات مجلس باعث شد که ویروس کرونا و ابتلای مردم به آن گسترش یابد. خامنه‌ای برای این که بتواند «شور انتخابات» را بالا ببرد و شرکت مردم را به عنوان «حمایت» از جمهوری اسلامی جا بزند، تمام تلاش خود را برای کشیدن مردم به پای صندوق‌های رای به کار برد و در سخنرانی‌های متعدد اهمیت این انتخابات و مهم نبودن ویروس کرونا را تبلیغ کرد. در یکی از سخنرانی‌های همان دوره می‌گوید: «کرونا بلای آن چنان بزرگی نیست. می‌توانید با دعا و توسلات و طلب شفاعت و وساطت… بر طرف کنید» و در روزهای باقی مانده به انتخابات می‌گوید: «رسانه‌های بیگانه دو روز آخر باقی مانده تا انتخابات به بهانه یک بیماری و ویروس سعی دارند مردم را از حضور پای صندوق‌ها منصرف کنند.»

هدف اصلی رژیم از تمامی این موضع گیری‌ها غیر علمی و اشاعه افیون مذهب و خرافات در بین مردم در مورد ویروس کروناِ؛ پیشبرد سیاست مصونیت جمعی (گله ای) بود. برای پیشبرد همین سیاست بود که پس از همه گیری کرونا، برای مدت‌های طولانی از هر نوع قرنطینه امتناع کرده و آن را شیوه‌ای مربوط به قبل از جنگ جهانی اول خواندند؛ در عین حال به برگزاری مراسم‌های مذهبی تأکید گذاشته و شیوع این ویروس را هر چه بیشتر در میان مردم دامن زدند.

پس از کشف واکسن کرونا به ویژه در آمریکا و بریتانیا، خرید و تهیه آن از جانب خامنه‌ای ممنوع و تلاش برای تولید واکسن برکت ساخت ایران به عنوان آلترناتیو پیش گذاشته شد.

پیشبرد سیاست مصونیت جمعی، برای رژیم جمهوری اسلامی مناسبت ترین، کم هزینه‌ترین و با صرفه‌ترین راه حل بود، راه حلی که برای مردم هزینه سنگینی به همراه داشت. هیچ کوچه و خیابانی، شهر و روستائی نیست که خانواده‌ای عزیزی و عزیزانی را به خاطر ابتلا به کرونا از دست نداده باشد. جان باختن بیش از صد هزار نفر (بنا بر آمار رسمی که یقینا آن را باید چندین برابر کرد) و مبتلا شدن میلیون‌ها نفر بهایی است که مردم در برابر سیاست‌های ارتجاعی مصونیت جمعی رژیم، به خاطر واکسینه نکردن پرداخته اند. آن جائی هم که کل مناطق بنا بر گفته خودشان به حالت قرمز در آمدند، تازه یاد رعایت پروتکل‌های اجتماعی و ماندن در خانه آن هم بدون ایجاد هیچ گونه حمایت و پشتوانه اقتصادی برای مردم، افتادند. این اظهار نظرها، ژست‌های تو خالی و تناقض گوئی‌ها برای مردم کاملا بی‌پایه و اساس بوده و هست. از مردم خواسته می‌شود که در خانه بمانند و هم زمان از مردم می‌خواهند که در مراسم‌های مذهبی، شرکت کنند. از مردمی خواسته می‌شود در خانه بمانند که اکثریتی از آنان به نان شب خود محتاج اند!

در ماه‌های اخیر و مبتلا شدن میلیونی مردم به ویروس جهش یافته دلتا و سونامی مرگی که به راه انداخته اند، خامنه‌ای موضوع «تامین واکسن به هر شکل» را به میان آورده است. اما از آن جا که باندهای مافیائی قبل از این که به فکر مردم و واکسینه کردن آنان باشند می‌خواهند از شرایط تهیه واکسن نیز سودهای کلان را عاید خود کنند، نتیجه این شده است که واکسن آمریکایی و انگلیسی در بازار سیاه به قیمت‌های سرسام‌آور به فروش می‌رسند و هم زمان خیل عظیم مردم در مراکز واکسینه خالی از واکسن، سرگردانند.

بی‌شک، ابتلا به ویروس کرونا و کشتاری که در نتیجه گسترش آن در جامعه بطور برنامه ریزی شده و آگاهانه از جانب رژیم سازماندهی شد، بیش از هر قشر و طبقه ای، زندگی میلیون‌ها کارگر و زحمتکش را ویران و داغ دار کرده است. چرا که از میان میلیون‌ها نفری که مجبورند برای زنده ماندن و تامین زندگی محقرشان بدون هیچ گونه امکاناتی که آنان را در برابر ویروس کرونا حفاظت کند، در خارج از خانه کار کنند؛ ده‌ها هزار نفرشان روزانه به کرونا مبتلا می‌شوند. از میان این ده‌ها هزار نفری که به کرونا مبتلا می‌شوند - همان کسانی که توان خرید داروهای گرانی که در انحصار مافیای در قدرت است را ندارند -هزاران نفرشان جان خود را از دست می‌دهند. اکثریتی از این مردم تهیدست، از یک طرف درد و رنجی که برای از دست دادن عزیزشان به آنان تحمیل شده است را باید تحمل کنند و از طرف دیگر کمرشان زیر بار سنگین از دست دادن تنها کسانی که مسئولیت تامین نان اشان را بر عهده داشتند، می‌شکند.

در میان این میلیون‌ها نفر از تهیدستان جامعه، زنان سرپرست خانوار، زندگی اشان به معنی واقعی کلمه به مرز نابودی کشیده شده است. در برابر انباشت ثروت نجومی و کسب سودهای کلان در همین دوره همه گیری کرونا که نصیب باندهای گوناگون مافیائی در قدرت شده است، بیش از ۴ میلیون زن سرپرست خانوار در فقر مطلق دست و پا زده و سفره های‌اشان خالی ست. تعداد زنان سرپرست خانوار در همین دوره کرونا، بنا بر گزارشات روزنامه‌های مختلف دولتی در همه جا به ویژه در سیستان و بلوچستان - همان منطقه‌ای که خیل عظیمی از مردان آن برای تامین زندگی سوخت بری می‌کنند و تعداد وسیعی از آنان یا با تیرهای نیروهای نظامی رژیم جان اشان را از دست می‌دهند و یا به خاطر «ضربه» زدن به مافیای سوخت در زندان بسر می‌برند- جهش کرده است. این زنان و اجبار برای پیدا کردن کار و تهیه لقمه نانی، آنان را در معرض ابتلا به ویروس کرونا قرار داده است. برای اکثریتی از این زنان که به خاطر کم بودن همان نان خشک و خالی، مجبور می‌شوند چیزی نخورند، وقتی به ویروس کرونا مبتلا می‌شوند، تن رنجور و تغدیه نشده آنان تاب مقاومت در برابر ویروس را نداشته و در نتیجه بسیاری جان اشان را از دست داده و می‌دهند. با از دست دادن این نان آوران خانه، افراد پیر و مسن خانواده در کوچه و خیابان سرگردان می‌شوند و بچه‌ها ی زیر سن بلوغ سر از بهزیستی در می‌آورند.

رژیم جمهوری اسلامی از یک طرف با شرایط اقتصادی ورشکسته‌اش روبروست و طبق روال همیشگی بار اصلی این ورشکستگی را عمدتا بر دوش اقشار و طبقات تهیدست جامعه، انداخته است و از طرف دیگر و مهم‌تر از آن، با توجه به شرایط بحران سیاسی و انفجاری بودن جامعه، تلاش دارد این بحران‌ها را از طریق کرونا و «سرگرم» کردن مردم برای نجات جان خود و عزیزان‌شان، کنترل و به عقب بیاندازد. موضوع اصلی برای رژیم نه جلوگیری از ابتلای ده‌ها هزار نفر به ویروس و جان باختن هزاران نفر در روز بلکه حفظ نظام اشان است که برای آن به هر جنایتی دست می‌زنند.

فقط پیشبرد همین سیاست‌های نقشه‌مند در رابطه با اپیدمی کرونا و به خطر انداختن جان میلیون‌ها نفر و به قتل گاه فرستادن ده‌ها هزار از مردم کافی است که تمام سران رژیم جمهوری اسلامی را به جرم جنایت علیه مردم محاکمه و محکوم کرد. اما برای این که بتوان این جنایتکاران را در دادگاههای مردمی محاکمه کرد، ابتدا باید کل رژیم و باندهای مافیائی حاکم بر آن و تمامی نیروهای سرکوبگرش را از طریق انقلاب و رهبری نیروی انقلابی سرنگون ساخت.

* www.instagram.com/p/CSgZDBHqJPf/?utm_medium

برگرفته از نشریه هشت مارس شماره ۵۴

اکتبر ۲۰۲۱/ مهر۱۴۰۰