در باره برخی شعار‌های انحرافی و زن ستیزانه!

فریدا فراز

در روزهای سرنوشت‌سازی که سپری می‌کنیم در کنار شعار «زن زندگی آزادی»، شعارهای دیگری نیز به میان کشیده شده است که نه تنها در ضدیت آشکار با شعار فراگیر «زن زندگی آزادی» است بلکه هم چنین بیان وجود گرایشاتی مبنی بر دیدگاه‌ها و تفکرات ضد زن و مردسالارانه است. دید و تفکری که باعث کندی پیکان مبارزه علیه کل سیستم ستم و استثمار طبقاتی حاکم است. سیستمی که یکی از ستون‌های اصلی ش ستم بر زن است.

شعارها بیان فشرده خواسته ها، اهداف و آرمان هر مبارزه‌ای است. قبل از این که انتخاب آهنگ و ساده‌گی شعار و روان بودن آن برای تکرار مطرح باشد، محتوایی است که تولید می‌کند. محتوای درست و اصولی در شعار‌ها باعث ارتقای مبارزه می‌شود و بر عکس شعارهایی با محتوای غلط و انحرافی، از تیزی مبارزه می‌کاهد.

در جامعه‌ای که برای اولین بار پس از مرگ بی‌رحمانه ژینا، زنان با از سر برداشتن جمعی حجاب و آتش کشیدن آن، مردان را به طور گسترده به حمایت از این مبارزه و پیوستن به آن ترغیب نمودند، پیش گذاشتن شعارهایی هم چون «توپ تانک فشفشه، خامنه ای. . کشه»، «سبزی پلو با ماهی… ننت سپاهی» و… علاوه بر زبان لمپنی، مهم‌تر این که دارای محتوایی به شدت زن ستیزانه است.

این شعارها در قیامی تکرار می‌شود که قبل از هر چیز قیام زنان علیه حجاب اجباری و علیه کل نظام زن ستیز اسلامی حاکم است. در حقیقت تکرار این شعارهای زن ستیزانه در این خیزش خونین به معنی اشاعه تفکرات پدرسالارانه در جامعه است. برای تحقیر زنان است. آن هم در خیزشی که زنان نقش پیشتازی آن را بر عهده دارند. جالب توجه این است که این شعار‌ها در بسیاری از تظاهرات‌های ضد رژیم همراه با شعار «زن زندگی آزادی» سر داده می‌شود؟ نمی‌شود از یک طرف شعاری که این روزها به شعار فراگیر و درحمایت از زنان پیش گذاشته شده است را تکرار کرد و هم زمان زنان را تحقیر کرد و تفکر پدرسالارانه ضد زن و در حقیقت تجاوز به زنان را نیز پیش گذاشت. به عبارت دیگر، نمی‌توان با شعارهایی با مضمون زن ستیزانه به مبارزه با زن ستیزان پرداخت.

ضدیت و تنفر و خشم از نظام منفور حاکم را نمی‌توان در شعارهای به شدت ضد زن و توهین‌آمیز به زنان منعکس کرد. آن هم در دوره‌ای که زنان پیشاهنگ مبارزه علیه همین فرهنگ تهوع‌آور و ضد زن هستند. پیش گذاشتن این نوع شعارها که فصل مشترک با نظام حاکم در زن ستیزی و اشاعه فرهنگ مردسالارانه است، به خیزش کنونی ضربه وارد می‌کند. درکنار این نوع شعار ها، سرو کله شعار دیگری که «حق» مردان فراموش نشود به میان آمد «مرد میهن آبادی»! اما خارج از این که طراحان اصلی این شعار چقدر آگاهانه به ابعاد و جنبه‌های مختلف این شعار توجه کرده باشند، این شعار در برابر و یا بهتر است گفته شود در ستیز با شعار «زن زندگی آزادی» به میان کشیده شده است. هسته اصلی خیزش کنونی، نه تنها قیام علیه حجاب اجباری و رژیم زن ستیز اسلامی است، بلکه قیام علیه مردسالاری نیز هست. در حقیقت قیام زنان همان «حق» مردان یعنی «حق» سلطه بر زنان را نشانه رفته است. به همین دلیل رهایی بخش است. رهایی بخش است چون که راه را برای بیرون آمدن مردان از زیر بار مردسالاری میسر کرده است. روی گرداندن مردان از «حقی» که جامعه مردسالار طبقاتی به آن داده، آن «حق» واقعی است که مردان باید برای آن بجنگند و خود را از یوغ آن رها کنند. قیام کنونی بستر چنین روی گردانی را ایجاد کرده است.

در کنار این نوع شعار ها، سرو کله شعار دیگری که «حق» مردان فراموش نشود به میان آمد «مرد میهن آبادی»! اما خارج از این که طراحان اصلی این شعار چقدر آگاهانه به ابعاد و جنبه‌های مختلف این شعار توجه کرده باشند، این شعار در برابر و یا بهتر است گفته شود در ستیز با شعار «زن زندگی آزادی» به میان کشیده شده است. هسته اصلی خیزش کنونی، نه تنها قیام علیه حجاب اجباری و رژیم زن ستیز اسلامی است، بلکه قیام علیه مردسالاری نیز هست. در حقیقت قیام زنان همان «حق» مردان یعنی «حق» سلطه بر زنان را نشانه رفته است. به همین دلیل رهایی بخش است. رهایی بخش است چون که راه را برای بیرون آمدن مردان از زیر بار مردسالاری میسر کرده است. روی گرداندن مردان از «حقی» که جامعه مردسالارطبقاتی به آن داده، آن «حق» واقعی است که مردان باید برای آن بجنگند و خود را از یوغ آن رها کنند. قیام کنونی بستر چنین روی گردانی را ایجاد کرده است.

این نکته را باید در این جا تاکید کنیم که وقتی گفته می‌شود خیزش کنونی، خیزشی «زنانه» است، برخی نگران می‌شوند که گویا مردان حذف شده و یا این که زنان تنها نیروی انقلاب هستند. قدر مسلم هیچ انقلابی بدون شرکت آگاهانه مردان و زنان به پیروزی نرسیده و نمی‌رسد. اما آن تفکری که نگران «زنانه» بودن این قیام است، باید مورد نقد قرار گیرد. چرا که علت اصلی و تعیین کننده تفاوت این خیزش با خیزش‌های گذشته، علاوه بر حضور پرقدرت و گسترده زنان، نقش پیشتازی آنان است. این عامل مهم و تعیین کننده، هم پیشروی این خیزش را تضمین کرده و قدرت مبارزه علیه ستم و استثمار را چندین برابر نموده است.

بدون هیچ تردیدی شعار «مرد میهن آبادی»، شعار مردسالارانه و ناسیونالیستی است. بکار برد کلمه «مرد» در این شعار تاکیدی است بر یک رابطه اجتماعی ستمگرانه. علاوه بر مردسالاری، این شعار ناسیونالیستی است. چرا که با استفاده از احساسات مردم نسبت به «میهن» در پی نفی ستم ملی است. به رسمیت نشاختن ستم ملی به ملیت‌های تحت ستم به معنی استحکام بخشیدن به نظام طبقاتی شونیستی جمهوری اسلامی است. بخش «آبادی» این شعار هم با دیدی کاملا مردسالارانه پیش گذاشته شده است. چرا که پیشروی جامعه و به اصطلاح آبادی آن را حاصل فعالیت مردان می‌داند.

در مجموع می‌توان با صراحت گفت که شعار «مرد میهن آبادی»، فصل مشترک محکمی با نظام حاکم درتحکیم پدر/مردسالاری، در تحکیم ستم ملی و ستم بر اقلیت‌های جنسی و جنسیتی را در خود متمرکز کرده است. در حقیقت این شعار چه آگاهانه و چه نا آگاهانه نه تنها وحدتی برای پیشبرد امر مبارزه ایجاد نمی‌کند، بلکه بر عکس به وحدتی که بین مردم به ویژه مردان جوان و نوجوانان در پیوستن به مبارزه زنان علیه حجاب اجباری و مردسالاری ایجاد شده است، ضربه می‌زند.

این نکته را باید در نظر داشت که تکرار این نوع شعار‌ها از جانب مردم بدین معنا نیست که همه آنان به کارکرد واقعی و دراز مدت این نوع شعار‌ها و تاثیرات آن در جامعه پی برده اند. اما در دنیای واقعی هر شعاری در هر دوره مبارزه، با سیاست معین و هدف دار پیش گذاشته می‌شود و بهتر است که بر سر این سیاست‌ها معین و هدف دار، با حساسیت بالاتری برخورد شود.

باید صراحتا بیان کرد که نمی‌توان از یک طرف ادعای دفاع از زنان و مبارزه آشتی ناپذیرشان علیه حجاب اجباری، فرهنگ پدرسالارانه و رژیم زن ستیز را داشت و از طرف دیگر شعارهای بغایت زن ستیزانه پیش گذاشت.

نمی‌توان ادعا کرد که این خیزش در راستای یک انقلاب گام می‌بردارد و هم زمان شعاری که مرد محور، ناسیونالیستی و ضد اقلیت‌های جنسی و جنسیتی است را به میان آورد.

برای این که انقلاب آتی در مسیر درست خود حرکت کند، حیاتی است که همه زنان و مردان به ویژه مردان از مردسالاری، در شعار‌ها و شعارنویسی ها، از بکار برد فحش‌های ضد زن به مزدوران رژیم و تحت هر شرایطی اجتناب کنند. نباید مبارزه انقلابی علیه جمهوری اسلامی را جدا از نبرد آگاهانه علیه مردسالاری دانست. هر قدر به مردسالاری در حرف و عمل ضربه کاری وارد شود، به امر مبارزه در راستای انقلاب کمک واقعی خواهد شد.

از نشریه هشت مارس شماره ۵٧

نوامبر ٢٠٢٢ / آبان ١٤٠١