فراخوان «کميته برگزار کننده 8 مارس 1998»
هشتم مارس فرا می رسد. کمتر از دو سال به آغاز قرن بيست و يکم مانده است. آيا در آستانه قرن جديد ما زنان خواهيم گذاشت که رژيم های اسلامی حاکم در ايران و افغانستان در موقعيت نيمه بردگی نگاهمان دارند، يا اينکه با مقاومت و مبارزه خود آنان را وادار خواهيم کرد که اين آرزو را به گور ببرند؟
در افغانستان و ايران برگزاری مراسم در روز جهانی زن غيرقانونی است، همانطور که مقاومت زنان عليه اين موقعيت اسارتبار، امری غير قانونی و در خور شديدترين تنبيهات است. در اين کشورها برگزاری مراسم هشت مارس يعنی به استقبال خطر رفتن، با اين وصف زنان دليری يافت ميشوند که خطر را قبول می کنند و راهگشای ديگران می شوند.
تبعيض عليه زنان توسط قانون، سنت و مذهب در کليه عرصه های زندگی اجتماعی و اقتصادي، برقراری آپارتايد جنسی و حجاب اجباري، تقويت ارزشها و باورها و قوانين عقب مانده و خرافی ضد زن، گسترش خريد و فروش دختران نوجوان، برقراری قانون ضد بشری سنگسار، محکمتر شدن قيد و بندهای خانوادگی بر دست و پای زنان و محروميت آنان از فعاليت های آزادانه در خارج از خانه، ضرب و شتم روزمره زنان و دختران توسط اوباشان حکومتي، تجاوز به زنان زندانی سياسي. اينها شمه ای است از رهاوردهای رژيم اسلامی برای زنان.
زنان افغانستان از ستم های مشابه و حتی شنيع تر در رنجند. حکام اسلامی در افغانستان زنان را حتی از امکان مراجعه به درمانگاهها و پزشک محروم کرده اند. تجاوز به زنان و غنيمت گرفتن آنان عملکرد رايج جنگ سالاران اسلامی است.
در ايران مبارزه زنان برای پاره کردن قيدهای اسارت در همه جا و بطور مستمر ادامه دارد: در خانه، در خيابان، در مراکز کار، در مراکز کسب علم، در عرصه هنر و ادبيات، در "دادگاههاي" جمهوری اسلامی و بالاخره در زندانها توسط زندانيان سياسی قهرمان. اين مبارزه ای است که از همان فردای روی کار آمدن اين حکومت آغاز شده است. در برابر اين تضاد رشد يابنده، رژيم جمهوری اسلامی جريانی بنام "فمنيسم اسلامي" علم کرده تا جنبش مقاومت زنان مسخ و منحرف کند.
در افغانستان زنان بطور روزمره برای حق کار، حق حيات بعنوان يک انسان، حق برخورداری از آموزش و بهداشت مبارزه می کنند. زنان مبارز، مخفيانه و با قبول خطر برای زنانی که مورد تجاوز افراد طالبان و مجاهدين وابسته به احزاب اسلامی قرار گرفته اند وسايل سقط جنين فراهم می کنند. زنان افغانستانی بارها گلوی افراد طالبان و مجاهدين متجاوز را با خنجر دريدند. زنان مبارز افغانستانی در تبعيد، بدون آن که از تهديدات احزاب اسلامی هراسی به دل راه دهند، به تظاهرات و افشاگری عليه آنها پرداخته اند.
رشته های پيوند ميان کشورهای پيشرفته سرمايه داری با رژيم های ارتجاعی در ايران و افغانستان؛ کاملا روشن است. دولتمردان اين کشورها در روز برای حقوق زنان افغانستانی و ايرانی اشک تمساح می ريزند و در شب نقشه تحکيم روابط سودجويانه خود با رژيم های اين دو کشور به اجرا می گذارند. اينها حامی عقب مانده ترين و زن ستيزترين حکومت های جهانند. اينها برای پاکيزه نشان دادن رژيم های تحت الحمايه خود می گويند که چادر و ناقص سازی جنسی زنان از "ويژگی های فرهنگي" اين ملل است و جامعه بين المللی بايد به اين وحشيگری ها احترام بگذارد. در خود اين کشورهای "متمدن" و پيشرفته زن ستيزی در اشکال گوناگون تقويت می شود. امروزه تجارت زنان بعنوان بردگان جنسی از سودآورترين سوداگری های سرمايه داری جهانی است.
زنان در اين کشورها هنوز در چنبره سلطه مردان و نظام های سياسی مردسالار باقی مانده اند، و عليه تبعيض در محيط کار و آموزش، عليه ضرب و جرح توسط شوهران، عليه تجاوز و برای آزادی سقط جنين مبارزه می کنند.
زنان در سراسر جهان مبارزه می کنند و سرنوشت شان به هم گره خورده است. هشت مارس، روز بزرگداشت مبارزات زنان، روز بستن عهد و پيمان برای متشکل تر و رزمنده تر کردن اين مبارزات است. برگزاری متحدانه هشت مارس گامی است در جهت پيوند دادن جويبارهای مقاومت و تبديل به جريانی متشکل تر و بنابراين قدرتمندتر. هشت مارس را با سياستی رزمنده و سازش ناپذير عليه رژيم های زن ستيز در ايران و افغانستان و حاميان بين المللی آنان پيش ببريم و با خروش مبارزات زنان موجوديت اين رژيم های زن ستيز به مصاف بطلبيم.