گزارش چهارمین مجمع عمومی

گزارش چهارمین مجمع عمومی سازمان زنان هشت مارس (ایرانی- افغانستانی)- اکتبر 2003

 در روزهای 24، 25 و 26 اکتبر 2003 چهارمین مجمع عمومی تشکل هشت مارس با شرکت اکثریت فعالین و تعدادی زنان مهمان برگزار شد. آنان طی سه روز در محیطی صمیمانه و سرشار از  انرژی و امید به جمعبندی از فعالیت یکسال گذشته و تعیین وظایف آتی خود در قبال  جنبش زنان پرداختند. مهمترین مباحث این سه روز بررسی موقعییت جنبش زنان و چگونگی پیوند با مبارزات زنان داخل بود. بعلاوه در پرتو این مباحث به موضوع اعطا جایزه صلح نوبل به شیرین عبادی هم پرداخته شد.

جمعه 24 نوامبر

جلسه با خوش آمد گویی آغاز شد. در این قسمت برروی مسئولیتی که امروز بر دوش جنبش زنان، فعالین زنان و هر زنی که دل مشغول مبارزه برای آزادی و برابری است، تاکید شد. همچنین به این نکته اشاره شد که جنبش زنان، چه در سطح جهانی و چه در سطح ملی نقش تاریخی مهمی در جهت تحولات اجتماعی داشته و بعهده گرفتن این مسئولیت تاریخ هزاره سوم را رقم خواهد زد.

پس از استعفای هیئت مسئولین سابق و انتخاب روسای جلسه، زنان شرکت کننده به معرفی خود و مسئولیت شان در تشکل هشت مارس پرداختند. مجمع عمومی پس از توافق بر سر دستور کار پیشنهادی هیئت مسئولین سابق، کار خود را آغاز کرد.

مهمترین بحث اینروز جنبش مستقل زنان بود. شرکت کنندگان از زوایای گوناگون در مورد مفهوم جنبش مستقل زنان و ضرورت آن بحث کردند. در اینجا به درجه دخالت و حضور مردان در مبارزات مستقل زنان پرداخته شد. اکثریت بر این نکته پافشاری کردند که جنبش مستقل زنان باید مستقل از مردان باشد هرچند می تواند از خدمات مردانی که مخالف ستم بر زن هستند بهره مند شود. جنبش مستقل زنان و تشکلات آن ابزاری برای مبارزات برابری طلبانه و آزادیخواهانه آنهاست. و بر این نکته تاکید شد که تشکلات مستقل زنان زمینه ارتقا آگاهی زنانه، ارتقا توانایی ها و همچنین کسب اعتماد بنفسی است که مرتبا توسط مناسبات مردسالارانه از زنان سلب می شود. برخی معتقد بودند که تا زمانی که ستم جنسی موجود است تشکلات مستقل زنان ضرورت دارد.

شنبه 25 اکتبر

اینروز طولانی ترین روز مجمع عمومی بود و بیشترین مباحث نیز در این روز صورت گرفت. شرکت کنندگان بعلت حساسیت اوضاع بدون خستگی و مسئولانه ساعات زیادی را به بحث و جدل حول مسائل گوناگون پرداختند.

یکی از مباحث اینروز "توهین و آزار جنسی" بود. در این بخش تاکید شد که توهین و آزار جنسی یکی از اشکال ایدئولوژی مردسالارانه است و از این منظر باید با آن به مقابله پرداخت. تفکر مردسالارانه از طریق توهین و آزار جنسی بویژه شکل شفاهی آن زنان را تحقیر کرده،  و موجب سلب  اعتماد بنفس آنان می شود. زنان بطور خودبخودی پای خود را از برخی حیطه های اجتماعی عقب می کشند تا در معرض توهین و آزار جنسی قرار نگیرند. کارکرد توهین و آزار جنسی نه فقط سلب حقوق از زنان است، بلکه جامعه مردسالار از این طریق سعی می کند زنان را در جایگاه فرودست نگاه دارد. در اینجا بحث شد که زنان باید مردانی را که به این شکل از ستم مبادرت می ورزند مجازات کرده و برای اشکالی از مجازات قانونی تلاش کنند. همچنین تاکید شد که نمی توان با چشم پوشی و یا قوی کردن خود در مقابل توهین و آزار جنسی مبارزه کرد چرا که انفعال در مقابل این شکل از ستم جنسی در واقع تن دادن به آن است.

بحث دیگر این روز تشکل یابی زنان بود.  یکی از مشکلات پیش پای جنبش زنان سازمان دهی و تشکل یابی است. شرکت کنندگان از زاوایای گوناگون به این مسئله پرداختند. تشکل هشت مارس در سال گذشته مقاله ای تحت عنوان "کدام مطالبات، کدام سازماندهی" را در سمینار سالانه زنان ایرانی در آلمان ارائه داد. حول نکات این مقاله بحث شد. همگی معتقد بودند که جنبش زنان بدون تشکیلات نمی تواند از نیروی خود برای تاثیر گذاری در تحولات جامعه استفاده کند.

موضوع  پیوند با زنان داخل بخش زیادی از این روز را به خود اختصاص داد. در این بخش بر لزوم پیوند سیاسی با مبارزات زنان داخل تاکید و در ادامه آن گفته شد که فعالین زن در خارج کشور در صورتی می توانند با مبارزات زنان داخل پیوند برقرار کنند که به مسائل و معضلات پیش پای آنان بپردازند. جنبش زنان در صحنه پر تلاطم مبارزات سیاسی ایران و صف آرایی های پیچیده سیاسی با مسائل عملی سیاسی گوناگونی روبرو هستند. مسائلی که پاسخ صحیح به آنها در گرو تلاش کلیه فعالین این جنبش است. فعالین زن و تشکلات زنان خارج کشور باید خود را درگیر مسائل و معضلات پیش پای جنبش زنان در ایران کنند. این عمیق ترین شکل پیوند زنان داخل و خارج با یکدیگر است.

در همین چارچوب به اعلامیه هشت مارس درباره جایزه صلح نوبل و شیرین عبادی پرداخته شد و ابهامات و انتقاداتی که به این اعلامیه از جانب برخی از فعالین زن طرح شده بود، مورد بحث و جدل قرار گرفت. برخی زنان در جلسه بر این نکته تاکید نهادند که نیت کمیته صلح نوبل و جایگاه شیرین عبادی هرچه باشد، این واقعه فضایی را در جامعه بوجود آورد که جنبش زنان در داخل بتواند از آن برای طرح شعارهای انقلابی خود استفاده کند. همچنین اکثریت شرکت کنندگان معتقد بودند که جنبش انقلابی زنان باید راه و روش های گرایشی را که شیرین عبادی در جنبش زنان نمایندگی میکند نقد و افشا کند. زیرا این گرایش موجب ایجاد توهم در صفوف زنان و تقویت راه های ورشکسته رفرمیستی است.

موضوع پیوند با زنان  داخل افغانستان نیز مورد بحث قرار گرفت و بویژه تاکید شد که جریان باصطلاح فمینیست اسلامی در افغانستان تلاش می کند خواسته های زنان افغانستان را بغایت محدود کنند و نسخه اسلام معتدل را بعنوان تنها راه حل مناسب برای کسب حقوق زنان افغانستان تجویز کنند. این مسئله وظایف  زنانی که در طیف گرایش انقلابی زنان افغانستان هستند، را دوچندان می کند. البته فعالین افغانستانی هشت مارس این امکان را دارند تا  از تجارب خواهران ایرانی شان در زمینه نقد و افشای  این دیدگاه  استفاده کنند.

یکشنبه، 26 اکتبر

مجمع عمومی دو قطعنامه تصویب کرد و نکات آن مورد بحث و بررسی قرار گرفت.

قطعنامه واحد افغانستانی علاوه بر تحلیل از موقعیت زنان افغانستان، به  نکات اساسی برای وحدت انقلابی زنان نیز پرداخت. در این قطعنامه  به جدایی دین از دولت و خروج قوای اشغالگر بمثابه  خواسته های پایه ای زنان  در کنار مطالبات دیگر تاکید شد. (قطعنامه ها در همین شماره نشریه چاپ شده است).

بحث دیگر جلسه تامین مالی تشکل هشت مارس بود. شرکت کنندگان تلاش کردند راه حل هایی را برای رفع معضل مالی ارائه دهند. مسئول مالی اعلام کرد که مشکل مالی بمثابه یکی از زنجیرهای مردسالارانه مانع پیشبرد فعالیت های مبارزاتی زنان است.

در پایان هیئت مسئولین جدید انتخاب شد.

نکاتی در حاشیه مجمع عمومی

حضور تعدادی زن جوان شور و طراوت تازه ای را به جلسات بخشیده بود. این حضور نوید بخش آینده روشن جنبش زنان است.

زنان شرکت کننده مسئولانه و بدون خستگی به سه روز بحث مداوم پرداختند. آنها مصمم بودند مسئولیت خود را در قبال جنبش زنان بعهده گیرند. مجمع عمومی در محیطی صمیمانه پایان یافت. مثل همیشه دوستی های جدید، یافتن همراهان جدید، رد و بدل کردن تماس ها و پا پیش گذاشتن زنان جدید برای گرفتن مسئولیت شکوفه های همبستگی زنان بودند. زنان شرکت کننده هیچ لحظه ای را از دست نمی دادند. زمان تنفس و نهار لحظات ادامه بحث و جدل های ناتمام جلسه بود. با اینکه خستگی ناشی از کم خوابی در چشمهایشان موج می زد بر سر حیاتی ترین مسائل پیش پای جنبش زنان جدال می کردند. هیچکس نمی خواست فرصت با یکدیگر بودن را از دست بدهد. استفاده از  فرصت برای گفتگو و تبادل تجربه دقایق را هر چه بیشتر ارزشمند و گرانبها کرده بود