قطعنامه ششمین مجمع عمومی زنان هشت مارس (ایرانی، افغانستانی)

قطعنامه ششمين مجمع عمومی زنان هشت مارس (ايرانی، افغانستانی)- نوامبر 2006

وظايف ما در موقعيت کنونی جنبش زنان در ايران

 جنبش زنان، جنبشی که آبستن آينده است

اگر در سالهای پيش مجبور بوديم ثابت کنيم جنبش زنان موجود است حال ديگر نيازی نيست.

 اگر سالها پيش مجبور بوديم ثابت کنيم جنبش زنان ايران در حال اعتلاست ديگر نيازی نيست.

امروز ديگرجنبش زنان تلاش دارد مطالبات خود را  در راس مطالبات دمکراتيک جامعه قرار دهد.

همه اينها حقايق انکار نشدنی است آن چنان که از مرتجعين اسلامي، دوم خردادی و اصلاح طلب و نوانديش دينی گرفته تا  دارودسته سخت مغز و متحجر بيت رهبری نيز به اين حقايق تن داده و سخت در تلاشند تا شايد بتوانند آن را مهار و يا سرکوب کنند.

امروز نه فقط جنبش زنان در ايران به جريانی قدرتمند و خروشان تبديل شده بلکه خطوط و گرايشات درون آن نيز مشخصتر و شفافتر شده اند. خطوط و گرايشاتی که مرز تمايزشان با حادترين، حساس ترين مسئله سياسی روز جامعه يعنی سرنگونی جمهوری اسلامي، دخالت های امپرياليستی در سرنوشت مردم ايران و بالاخره مطالبات و خواسته های زنان ايران تعيين می شود.

دولت بوش  در پی تحقق نظم نوين جهاني، طرح خاورميانه بزرگ و گسترش کامل نئوليبراليسم... در پی تغيير و تحولات جدی در رژيم های منطقه است.  دخالت امپراليستی در سرنوشت مردم ايران به بهانه ساخت و استفاده سلاح  هسته ای و غيره جزء اصلی اين برنامه است. رژيم جمهوری اسلامی نيز در مقابل آمريکا و متحدان غربی اش کماکان شاخ و شانه می کشد.

هر دو طرف، مسئله زنان را يکی از محورهای مهم سياست های خود قرار داده اند. اگر سرکوب زنان يک رکن ثبات ايدئولوژيک جمهوری اسلامی است، قدرت های غربی نيز برای مشروعيت بخشيدن به دخالتگری های نظامی سياسی خود "آزادی زنان" و "رهايي" زنان را از يوغ واپسگرايان بهانه می کند.

امروز تقابل اين دو قطب آمريکا و جمهوری اسلامی بر سر راه رود جاری جنبش زنان ايران قرار گرفته است.  چگونگی پاسخگويی به آن سرنوشت يک دوره جنبش زنان و مبارزات دموکراتيک مردم را رقم خواهد زد.

از يک سو محافلی در حال شکل گيری است که سرنگونی جمهوری اسلامی را بدون دخالتگری آمريکا ميسر نمی داند و با چشم بستن بر زن ستيزی آمريکا و نقش نيروهای اشغالگر در وضعيت امروزی زنان افغانستان و عراق، می کوشند دخالت امپرياليستی را راه نجاتی برای زنان ايران معرفی کند.

از سوی ديگر، زنانی به بهانه دفاع از ميهن، حفظ ارزش های فرهنگی و اولويت مقابله با تجاوز خارجی، در حال آرايش صفوف خود پشت رژيم جمهوری اسلامی هستند.

ما می گوئيم امروز اولين قدم برای تحقق خواسته های اوليه زنان ايران جدائی دين از دولت است و اسلام را با هيچ ترفندی نمی توان با منافع زنان آشتی داد. ما می گوئيم قوانين نابرابر با وجود دولت مبتنی بر اسلام تغيير نخواهند کرد و آمريکا و متحدينش نيز برای حفظ منافع اقتصادی نظامی خود با مرتجعين زن ستيز منطقه متحده شده و خواهند شد.

امروز مبارزات متفاوتی بر عليه قوانين نابرابر در جريان است. يکی از اين مبارزات کارزار "جمع آوری يک ميليون امضا" است که توسط فعالين گرايشات ميانه روی جنبش زنان سازماندهی شده است. اين کارزار می تواند ابتکار مناسبی برای همه گير کردن مبارزه عليه قوانين نابرابر شود، ولی با کوتاه آمدن بر سر اسلام  بر اين واقعيت که قوانين نابرابر عليه زنان از اسلام و شريعت سرچشمه می گيرند چشم می بندند.  اين مسئله  بيان گرايشی در بين بخشی از فعالين «کارزار يک مليون امضا» به اتحاد با  زنان حکومتی است. به هر حال کليه مبارزاتی که عليه مجموعه قوانين نابرابر و يا برخی از اين قوانين، از جمله سنگسار انجام می گيرند، تنها در صورتی می توانند به اهداف اعلام شده در اين مبارزات نزديک شوند و به طور جدی در مسير برابری گام نهند که بر لزوم کوتاه کردن دست قرآن و شريعت (حال در لوای ولايت فقيه و يا در لوای نو انديشی ديني) از قوانين تاکيد کنند.

واقعيت اين است که از يک سو 27 سال تجربه زندگی در نظام اسلامی تضاد ماهوی مذهب با منافع زنان را آشکار کرده است. و از سوی ديگر بيش از 5 سال تجاوز نظامی و اشغال افغانستان و عراق نيز دشمنی اشغالگران با زنان و همدستی شان با بخش های بزرگی از ارتجاعيون زن ستيز منطقه عيان کرده است. 

اکثريت مردم ايران و جهان از اين دو قطبی که مقابل هم قرار گرفته اند بيزارند و در جستجوی آينده ای کيفيتا متفاوت از نظامی هستند که اين مرتجعين تا کنون به آنان تحميل کرده اند. اين شرايط عينی زمينه تولد قطبی  است که نويد آينده ای  را می دهد که مهمترين شاخص آن برابری واقعی زنان است. شکل دهی و ساختن قطب سوم وظيفه ای است که در مقابل نيروهای آگاه و انقلابی قرار گرفته  است، قطبی که با هيچيک از اين زن ستيزان سر سازش نداشته باشد.

گرايش راديکال و انقلابی در جنبش زنان با "کارزار زنان عليه کليه قوانين نابرابر و مجازات های اسلامی عليه زنان" نشان داد که پتانسيل ابتکار عمل داشتن در شکل دهی جبهه مردمی را دارد و قادر است ترفندهای زن ستيزان حاکم بر ايران و جهان را نقش بر آب کند.

به همين دليل نه فقط مهمترين شاخص قطب سوم مسئله زنان و چگونگی برخورد به آن است بلکه يکی از وظايف مهم جنبش زنان در راستای مبارزه برای برابری و رهايی واقعی دخالتگری فعال در شکل گيری چنين قطبی است. امروزه فقط از اين طريق است که جنبش زنان قادر خواهد شد حرف آخر را در مبارزات آزاديخواهانه مردم بزند و نشان دهد که رهايی جامعه ايران در گرو رهايی زنان است.

جنبش راديکال و انقلابی زنان می تواند  در پی ريزی و شکل دادن به قطب مردم،  ابتکار عمل مشخص اتخاذ کند.  مبارزه عليه کليه قوانين نابرابر حاکم مبارزه ايست که چنين قطب بندی را ميسر می کند.

جنبش زنان بايد بتواند در مبارزات روزمره زنان با مرتجعين حاکم  که از کانال اين قوانين می گذرد پاسخگو باشد. هر مورد بی عدالتی و حمله به زنان را از جانب زن ستيزان اسلامی به مصاف بطلبد. سنگر به سنگر عليه سرکوب و ستم بر زنان مبارزه کند تا دشمن را خوار و ذليل کرده و  به زنان نيزجرات و جسارت و اعتماد به نفس ببخشد تا برای نبردهای بزرگ و تحولات بزرگ آماده شويم. تحولاتی که نبضش با تحقق برابری و رهايی زنان بزند.

- ما آينده را از همين امروز می سازيم. ما منتظر هيچ معجزه ای نيستيم. معجزه مبارزات خودمان و قدرت خودمان است و پشتيبانان و هم رزمان خود را در ميان همه زنان ستمديده جهان و همه مردمی که از نظام امپرياليستی حاکم بر جهان بيزارند، جستجو می کنيم.

- ما از همين امروز و از طريق مبارزه برای لغو حکم سنگسار اشرف کلهر و جاجيه و ... اعلام می کنيم که نه فقط با سنگسار مخالفيم و حاضر نيستيم برای يک ثانيه اين قانون قرون وسطايی را تحمل کنيم بلکه در جستجوی تحقق آينده ای هستيم که زنان حاکم بر بدن خود باشند.

- ما از همين امروز و از طريق مبارزه عليه حکم اعدام کبری رحمانپور، دلارام و ....نه فقط اعلام می کنيم که حتی يک لحظه قانون قرون وسطايی قصاص را تحمل نمی کنيم، بلکه در پی تحقق جامعه ای هستيم که دست مذهب و قوانين مذهبی از کليه شئونات زندگی زنان کوتاه شود.

- ما همين امروز عليه حجاب اجباری نه فقط بعنوان سمبل اسارت زنان ، بعنوان وسيله ای برای مطيع و برده کردن زنان می جنگيم و حاضر نيستيم لحظه ای با اين قانون زن ستيز سازش کنيم، بلکه در پی تحقق آينده ای هستيم که زنان به عنوان انسانی آزاد و برابر با مردان جامعه در سرنوشت جامعه شريک باشند.

- ما از همين امروز و از طريق مبارزه برای لغو کليه قوانين نابرابر و مجازات های اسلامی عليه زنان اعلام می کنيم که نه فقط خواهان سرنگونی رژيم جمهوری اسلامی هستيم بلکه می خواهيم آن را با جامعه ای که برابری واقعی زنان معيار آزدی کل جامعه است جايگزين کنيم.

- ما از همين امروز و نه آينده ای دور نه فقط عليه هرگونه تفکر  و بينش مردسالارانه و پدرسالارانه بيرحمانه سنگر می گيريم و افشا می کنيم، بلکه متحدين خود را در مبارزه برای جامعه ای عاری از ستم و استثمار از اين طريق محک می زنيم.

- ما از همين امرزو و بدون اما و اگر و تبصره و تذکره تلاش می کنيم که جنبش های اجتماعی در راس مطالبات خود مطالبات و خواسته های زنان را قرار دهند. 

- ما از همين امروز  با مبارزه عليه مناسبات زن ستيزانه حاکم، افشای اشکال بروز آن، ارتقای آگاهی خودمان در مورد جوانب گوناگون اين مناسبات و کارکرد آن، بسوی آينده ای که شاخص آن رهايی و برابر ی واقعی زنان است گام بر می داريم.

5 نوامبر 2006