غزه زنان و اشغال‌گران اسرائيلی- نسیم سعادت

غزه: زنان و اشغال‌گران اسرائيلی

 

نسیم سعادت

 

زن جوانی در حالی‌که دست دختر خردسالش را در یک دست گرفته و با پای برهنه بروی زمین داغ، ناهموار و پر از سنگ و کلوخ به ‌سرعت می‌کشاند، دست دیگرش را به‌ دور بالاتنه‌ی کودک دیگرش حلقه زده تا او را در میان زمین و هوا به سختی نگاهدارد. او در حالی که به نظر می‌رسد سخت در فکر است، تلاش می‌کند که خود و فرزندانش را به سرعت به محل امنی برساند. اما آن محل امن کجاست؟ در غزه چنین مکانی وجود ندارد، ‌به همین دلیل هر کسی در هر جهتی می‌دود.

آتش‌بار صهیونیست‌ها دائما در حال شلیک است. مدارس، بیمارستان‌ها و حتی ساختمان‌های سازمان ملل که قرار بود محل به‌اصطلاح امن برای کودکان، بیماران، مصدومین و یا خانواده‌هایی که خانه‌های‌شان در اثر جنگ ‌از بین رفته است، باشد نیز از آتش‌بار صهیونیست‌ها در امان نیست.

شاید همین است که فکر این زن جوان را به خود مشغول کرده است. به کجا برود؟ چگونه فرزندان خود را تغذیه کند؟ ‌اگر جنگ فروکش کرد و خود و فرزندانش جان سالم بدر بردند، چگونه زندگی، خانه و کاشانه‌ی خود را باز سازی کند.

همسرش کجاست؟ شاید قبلا در جنگ کشته شده است و یا زخمی است؟ ‌شاید هم اسیر شده و یا در زندان است؟ البته شانسی هم وجود دارد که دربه‌در به دنبال لقمه نانی در جایی دیگر می‌گردد و یا در زیر بمباران اسرائیل دربه‌در است. ‌

تصویر دیگر زنی را نشان می‌دهد که در کنار جسد فرزندش که در یک حمله‌ی هوایی کشته شده ‌در حالی که با نگاه دردمندش به صورت او می‌نگرد، در حال گریه و زاری است. زن دیگری که خشم تمام وجودش را فرا گرفته است، به ساختمان‌های در هم کوبیده شده و بی‌سرنشینی که در کنارش یک چادر کوچک آبی رنگ ‌برپا شده، اشاره می‌کند.

در همین حال تصویر کودکی خردسال که حتی هنوز راه رفتن را نیآزموده، می‌بینیم و در حالی که ساختمان‌های اطرافش همگی در هم کوبیده شده‌اند، وی با چشمانی پر از اشک، گریه‌کنان ‌و سرگردان گویی به‌دنبال مادر و یا خواهر خود و یا یک آشنا می‌گردد، بر روی زمین می‌خیزد.

در میان انبوه تصاویر دل‌خراش که از این سرزمین جنگ‌زده فرا می‌رسد، می‌توان به گوشه‌هایی از نهایت ستم و وحشی‌گری صهیونیست‌ها و حامیان امپریالیستی آنان پی برد. ‌وحشی‌گری که جان بیش از 2000 نفر از زنان و مردان و فرزندان‌شان را گرفته است، حدود 10000 نفر را زخمی و ناقص‌العضوکرده، بیش از 12000 هزار خانه را در هم کوبیده ‌و یک چهارم ‌از ‌1.8 میلیون ساکنان غزه را بی‌خانمان کرده که در پناهگاه‌های موقت جا داده؛ و یا شاید هم ویلان و سرگردان کرده است.

تصویر زنان و کودکان غزه گویای بعد دیگری از این جنایات صهیونیست‌هاست. بیان استواری زنانی است که نزدیک به 7 دهه‌ی گذشته با عظمت تمام، جگر گوشه‌های خود را از دست داده‌اند، خانه و کاشانه‌ی خود را از دست داده‌اند و ‌با چنگ و دندان دوباره آن را ساخته‌اند، اما هم‌چنان با امیدواری خود را برای دور دیگری از زندگی و مبارزه آماده می‌کنند، تو گویی هر چیزی مسأله باشد، عقب‌نشینی و تسلیم ‌وجود خارجی ندارد.

این‌بار دیگر رسانه‌های بورژوایی نیز مجبور به اعتراف شدند، که این زنان غزه هستند، که باید بار اصلی این جنگ را بر دوش بکشند: غزه، جنگی است مردانه، زنان غزه باید تأثیرات پسیکولوژیک جنگ را متحمل شوند، زنان فلسطینی به خاطر تاثیرات جنگ و نگرانی از جان فرزندان‌شان از بیماری‌های شدید روانی رنج می‌برند، جنگ غزه، جنگی است علیه زنان و ...

بدون شک زنان بار اصلی و در عین حال بار پنهان اکثر جنگ‌ها را بر دوش می‌کشند. این زنان هستند که باید با عواقب غیرقابل اجتناب جنگ دست و پنجه نرم کنند. نگران جان بچه‌های خود باشند، در صورت کشته شدن‌شان برای همیشه غم از دست دادن عزیزان‌شان را با خود حمل کنند. اگر همسران‌شان در جنگ کشته شوند بار اصلی اقتصادی خانواده بر دوش‌شان قرار می‌گیرد، و برای بقیه‌ی عمر باید بیوه باقی بمانند و فشارهای شدید و بی‌شمارِ جامعه ‌از جمله آزارهای متعدد جنسی را متحمل شوند و یا این که با مرد دیگر به عنوان همسر دوم و در شرایط کاملا نامساعد و حتی ناعادلانه‌تر از معمول زندگی کنند.

غزه به صورتی روشن‌تر و وقیحانه‌تر از همیشه بسیاری از جنبه‌های ستم‌گرانه و زن‌ستیزانه‌ی صهیونیست‌ها را به نمایش گذارد. تا با تمام وجود ‌اوج وحشی‌گری و ماهیت ضدزن این ‌"نمونه‌ی دمکراسی خاورمیانه" و حامیان بین المللی‌اش ‌را به جهانیان و به‌خصوص زنان جهان نشان دهد؛ و اعلام کند که یک جنبه‌ی مهم جنگِ غزه، جنگی است علیه زنان.

زنان به مثابه‌ی یک هدف:

چرا مهاجمین اشغال‌گر این چنین وحشیانه به قتل‌عام‌ ‌زنان و کودکان این سرزمین تاخته‌اند و هدف‌شان را نه تنها از نظر نظامی بلکه از جنبه‌های مختلف از جمله جنگ روانی، سیاسی و ایدئولوژیک نیز بر زنان متمرکز کرده‌اند؟ برای این که این مسأله را بیشتر بشکافیم باید به زمینه‌های تدارکاتی به ویژه سیاسی و تبلیغاتی این جنگ نگاه کوتاهی بیندازیم.

بسیاری از مردم با گفته‌های یک پروفسور اسرائیلی به نام مردخای کدار شوکه شدند، هنگامی که این پرفسور دانشگاه بارایلان ‌در حومه‌ی تلاویو در یک مصاحبه رادیویی که به‌طور زنده در اسرائیل پخش می‌شد گفت که «تنها چیزی که می‌تواند یک تروریست انتحاری را بترساند این‌ست که بداند که اگر ماشه را بکشد، به خواهر و یا مادرش تجاوز خواهد شد.» وقتی که مسئولین، از جمله رئیس دانشگاه حاضر نشدند که این عبارت جنایت‌بار و زن‌ستیزانه‌ی مردخای کدار را محکوم کنند، روشن‌تر شد، که این جملات تنها متعلق به یک نفر نیست بلکه بسیار ریشه‌دارتر از آن است، یعنی این‌که در کل سیستم حکومتی اسرائیل ریشه دارد. اما کدار کیست و اهمیت این‌که این سخنانِ زن‌ستیزانه از زبان او بیرون آمده، در چیست؟ مردخای کدار یک به اصطلاح آکادمیسین است که در مورد مردمِ عرب و فلسطینی داخل اسرائیل تخصص دارد. او 25 سال در بخش آگاهی ارتش اسرائيل خدمت کرده و در این موقعیت در مورد گروه‌های اسلامی تخصص یافته است. او هم چنین در مرکز مطالعات استراتژیک ‌دست راستی سادات - بیگین تحقیق می‌کند و یکی از وب‌سایت‌های دست راستی بنام آکادمیا مونیتور را نیز می‌گرداند. با توجه به سابقه و موقعیت کنونی‌اش روشن است که او از جمله تئوریسین‌ها و سیاست‌پردازانِ پشتِ پرده‌ی حکومت اسرائيل می‌باشد. کدار بدین ترتیب ‌تجاوز به زنان و دختران فلسطینی را بخشی مشروع از جنگ به حساب می‌آورد و فراتر از آن سربازان و شهروندان اسرائیلی را به این جنایت دعوت می‌کند. او نه به‌مثابه‌ی یک فرد، بلکه عملا به‌مثابه‌ی یکی از تئوریسین‌های جنگ اسرائیل علیه فلسطین انجام وظیفه می‌کند و بخشی از تدارک و پیش‌برد سیاسی این جنگ را بیان می‌کند.

 برای این که روشن شود که این توصیه‌ي مردخای ارتباطی با کل نظریه‌ی جنگی حاکمین اسرائیل دارد و فرهنگ و روحیه‌ی زن‌ستیزی و تجاوز به زنان تا چه اندازه بخشی از روحیه‌ی جنگی کل حاکمیت اسرائیل است، به نظر یک سرهنگ روحانی ارتش ایاله قریم اسرائيل توجه کنیم که ‌در مارس 2012 فاش شد که او فتوا داده است که سربازان اسرائيلی به منظور حفظ روحیه، اجازه دارند که به زنان فلسطینی تجاوز کنند.۱

 اما مسأله باز هم فراتر از این‌هاست. شهرداری اور یهودا در نواحی ساحلی اسرائیل شعاری را به دفاع از ارتش اسرائیل با این مضمون دو لایه نوشت: «سربازان اسرائیل، ما ساکنین اور یهودا با شما هستیم! فرو انداز بر مادرشان و سلامت به دامان مادر برگرد.» که کلمه‌ی فرو انداز بر مادرشان با لغتی به زبان عبری استفاده شده که فرو کن به مادران‌شان را نیز معنی ‌می‌دهد؛ ‌که هر دو لایه‌ی معنای این شعار هم زن‌ستیزانه است و هم مشخصا حمایتی است برای تجاوز به زنان فلسطینی که در اسرائیل همه‌گیر شده است.۲

در همین حال در اواسط ماه ژوئیه تصویر مونتاژ شده‌ی ‌زنی که ‌بر روی آن نوشته شده است غزه، از طریق یکی از شبکه‌های اجتماعی به نام «واتس آپ» در اسرائیل ‌دست به‌دست می‌شد. این تصویر که از کمر به پایین لخت و از کمر به بالا تا سر با حجاب پوشیده شده است و قرار است به‌طور سمبلیک نشان دهنده‌ی یک زن فلسطینی باشد، به گونه‌ای تحریک‌آمیز دراز کشیده ‌و بر روی آن نوشته شده است: غزه؛ و در زیر آن به زبان عبری آمده: بی‌بی، این بار تا ته برو ... که باز هم به معنی حمایت از جنگ جنایتکارانه‌ی اسرائیل است، اما در عین حال به معنی دعوت به تجاوز به زنان فلسطینی نیز هست.

تجاوز جنسی یکی از بزرگترین نگرانی‌های بسیاری از زنان در هر موقعیتی است. با هر جنگی بر شدت این نگرانی افزوده می‌شود، اما ‌در جنگ غزه زن‌ستیزی و تجاوز جنسی به یک تئوری و ابزار تبلیغاتی ‌و اساسا بخشی از این جنگ تبدیل شده است. این درجه از زن‌ستیزی نشان از آن دارد که این جنگ به طور آشکار و روزافزونی علیه زنان نشانه می‌رود و این جنگ را با جنگ نسل‌کشی و اشغال تلفیق می‌کند.

زن‌ستیزی صهیونیست‌ها به‌خصوص علیه زنان فلسطینی تاریخی طولانی دارد، تاریخی که از زمان آغاز دولت اسرائیل شروع می‌شود؛ و در قتل‌عام‌‌های گذشته به صورتی گسترده مورد استفاده قرار گرفته است. مثلا در حین قتل‌عام‌ در جنین، توسط اسرائیلی‌ها، ‌در سال 2002 ‌بر طبق ای‌میلی که به یک عضو وقت پارلمان انگلستان بنام لین جونز MP Lynne Jones، فرستاده شد ‌به بیش از 80 زن در نابلس توسط نیروهای اسرائیلی تجاوز شد؛ و همسران و یا خویشاوندان‌شان که تلاش کردند از این مسأله جلوگیری کنند، نیز کشته شدند. این ای‌میل توسط شخصی ارسال شده بود که سه سرباز اسرائیلی به خواهر آبستن او گروهی تجاوز کرده و همسر خواهرش را با گلوله کشته بودند و او تنها راه کمک گرفتن را فرستادن این ای‌میل دیده بود.

 برای این که بدانیم عمل‌کرد پدران پرفسور کدار و سرهنگ روحانی قریم چگونه بوده است ببینیم که یک افسر انگلیسی به نام ریچار کاتلینگ از قتل‌عام‌ شرورانه و معروف دییر یاسین در 66 سال پیش چه گزارشی از باندهای تبه‌کارِ اسرائیلی به ما فوق خود می‌دهد، او می‌نویسد که:

«شکی نیست که مهاجمین یهودی جنایات جنسی بسیاری را مرتکب شدند. بسیاری از دختران جوان مدرسه‌ای مورد تجاوز قرار گرفتند و بعد به قتل رسانده شدند. ... بسیاری از نوزادان سلاخی شده و قتل‌عام‌ شدند. من هم چنین زن مسنی را دیدم که با قنداق تفنگ سرش به شدت مجروح شده بود...»۳

آزار جنسی زنان در زندان اشغال‌گران:

همین سیاست و فرهنگ تجاوز و آزار جنسی در زندان‌های اسرائیل علیه زنان فلسطینی ادامه دارد. شواهد بسیاری مبنی بر شکنجه و آزار جنسی از جمله تجاوز، به علاه‌ی شکنجه‌های روانی و فیزیکی زنان زندانی فلسطینی موجود است. ‌یکی از فشارهای جنسی معمول لخت کردن زنان زندانی به منظور بررسی بدنی است. یک زن زندانی ‌به نام حنا شلبی می‌گوید: «آن‌ها مرا لخت کردند و افسری که از من بازجویی می‌کرد، کنار من نشست و تلاش کرد مرا دست‌مالی کند، اما من مقاومت کردم....»

او ادامه می‌دهد که ‌زنان زندانی عموما «تحت شرایط آزار جنسی، روانی و فحش و توهین قرار می‌گیرند، بازجویی می‌تواند بسیار خشن شود. بازجویان اسرائیلی نه تنها تلاش می‌کنند که زنان زندانی را بی‌آبرو کنند، بلکه آنان را به بازداشت و یا دزدیدن اعضای خانواده مثل برادر و یا خواهر جوان‌تر تهدید می‌کنند.»

یک زن زندانی سابق دیگر به‌نام نافیه ایمان می‌گوید: «با باتوم به یک زن فلسطینی در زندان تجاوز شد و زنان دیگری مرتب تهدید به تجاوز می‌شدند.»۴

تا به‌حال بیش از 10000 زن فلسطینی در درگیری‌های اسرائیل ـ فلسطین دستگیر شده‌اند، که بیشتر آن‌ها تحت شکنجه‌ها و اشکال مختلف سوء‌استفاده به‌خصوص سوء‌استفاده‌های جنسی قرار گرفته‌اند، اما تعداد بسیار کمی از آن‌ها در این مورد صحبت کرده‌اند. مثلا یکی از زندانیان زن که حاضر نشده نام کاملش را بگوید تنها برای چند روز دستگیر شد تا به همسرش که در آن موقع نیز بازداشت بود، فشار گذارند و از او اعتراف بگیرند. این یک روش معمول است، نه تنها به معنای فشار بر زندانی بلکه هم چنین به معنی یک شکل از تنبیه.

 زنان زندانی پیوسته با شبح تجاوز و آزار‌های جنسی ‌دست به گریبانند. در چنین شرایطی زندان انفرادی را برای زنان بسیار آزاردهنده‌تر می‌کند. در یک مورد در بازجویی از دختری، او و پدرش را به زور لخت می‌کنند و در مقابل هم قرار می‌دهند و به پدر فشار می‌آورند تا به دخترش تجاوز کند وقتی که آن‌ها زیر بار نمی‌روند و مقاومت می‌کنند تحت وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها قرار می‌گیرند.

بر طبق یک گزارش در نوامبر 2012 یک زن فلسطینی که ‌9 سال از عمرش را در زندان به‌سر برده بود، بعد از آن که از زندان اسرائیل آزاد شد، گفت که به 15 زن فلسطینی توسط بازجویان و شکنجه گران اسرائیلی برای ‌اعتراف گرفتن از آن‌ها و هم چنین مجبور کردن‌شان به همکاری با سازمان جاسوسی اسرائیل، تجاوز شده است. او هم چنین گفته است که بازجویان و افسران آگاهی از پروسه‌ی تجاوز فیلم و عکس می‌گیرند، تا زنان بازداشت شده را بدین وسیله تهدید کنند. او می‌گوید که «از من نیز عکس گرفته شد. وقتی که تلاش کردم که بعد از آزادی به اردن بروم افسران سازمان جاسوسی عکس‌های مرا ‌پخش کردند.»

هم‌چنین برطبق گفته‌ی برخی از وکلا و فعالین حقوقِ بشر باندهای اسرائیلی بعد از تجاوزگروهی به زنان فلسطینی، اغلب آن‌ها را به قتل می‌رسانند.

فراموش نکنیم که موساد سازمان جاسوسی اسرائیل از مراکز آموزش شکنجه‌گران در جهان است و بسیاری از شرورترین سازمان‌های جاسوسی جهان از آمریکای لاتین گرفته تا خاورمیانه مثل ترکیه و ایران را در مورد موثرترین، وحشیانه‌ترین و پیشرفته‌ترین متدهای شکنجه آموزش داده است. حتی گفته می‌شود که متدهایی که آمریکایی‌ها در زندان ابو غریب عراق به‌کار می‌بردند، متدهایی بود که از مدت‌ها پیش در زندان‌های ‌اسرائیل به‌کار برده می‌شد. سازمان جاسوسی ایران ساواک زمان شاه توسط این سازمان آموزش داده شد و همان متدها در زمان جمهوری اسلامی ادامه یافت البته شیوه‌های اسلامی به ‌آن‌ها ‌نیز افزوده شد تا قادر به رقابت با موساد شود.

شکی نیست که ابعاد واقعی شکنجه جنسی بسیار بسیار گسترده‌تر از آن است که تا به‌حال افشاء شده است. یا به گفته‌ی یکی از زنان زندانی «زنان فلسطینی به دلیل حساسیت جامعه و سنتی بودن جامعه‌ی فلسطینی‌ها خجالت می‌کشند که این «بی‌آبروشدن» را گزارش دهند»؛ او هم‌چنین اضافه می‌کند که شکنجه‌گران و مقامات زندان اسرائیلی تهدید می‌کنند که اگر آن‌ها این مسأله را فاش کنند و یا از طریق شکایت این موضوع را به رسانه‌ها برسانند، تصاویر و فیلم‌های تجاوز را پخش خواهند کرد، آن‌چه که بسیاری از دختران و زنان فلسطینی به شدت از آن وحشت دارند.

زنان و سیاست نسل‌کشی:

یک دلیل این که زنان هدف مستقیم جنگ‌های جنایت‌کارانه‌ی اسرائيل قرار می‌گیرند و جنگ اخیر درغزه این مسأله را به‌روشنی نشان می‌دهد این است که، یکی از اهداف دراز مدت دولت اسرائیل نسل‌کشی است. اسرائیل تنها راه از بین بردن مقاومت فلسطینیان را از بین بردن نسل آنان می‌داند.

جنگ‌های متعدد اسرائیل نتوانسته روحیه‌ی مبارزاتی و مقاومت فلسطینیان را در هم بکوبد. ‌به همین دلیل سیاست نسل‌کشی فلسطینیان در صدر برنامه‌های دراز مدت اسرائیل قرار دارد و در جنگ‌های متعدد به اجرا گذاشته شده است و رهبران مذهبی یکی پس از دیگری فتوای آن را می‌دهند و این جنایات ضد بشری را مشروعیت می‌بخشند.

کُرِ تنظیم شده توسط صهیونیست‌ها، برای نسل‌کشی فلسطینی‌ها با آهنگ ناهنجار و گوش خراشش تنها خشم مردم جهان را به بار آورده است. طبق گزارش‌ها دو تن از آیت الله‌های (خاخام‌های) یهودی از دو جریان به اصطلاح مخالف راست به نام داو لیور ‌و دیگری خاخامِ لیبرال به نام دیوید استاو، بمب انداختن بر سر شهروندان غیرنظامی فلسطینی را مطابق با قوانین مذهبی یهودیان به منظور «نابودی دشمن» ‌حلال کرده‌اند و حکم آن «جنگ مقدس» را که «توسط تورات اجازه داده شده است و باید بی‌رحمانه باشد»، به وزیر دفاع ابلاغ کردند تا بدون نگرانی از جهنم به ‌قتل‌عام‌ ‌مردم فلسطین ادامه بدهد.۵

آی‌لت ‌شی‌کد۶ سیاست‌مدارِ زن و جوان اسرائیلی عضو حزب ناسیونالیست بیتِ یهود و عضو پارلمان اسرائیل گفت که همه‌ی فلسطینیان تروریستند و مادران همه‌ی فلسطینیان در جنگ کنونی باید کشته شوند. ‌او گفت که «همه‌ی آنان باید بمیرند و خانه‌های‌شان خراب شوند تا دیگر نتوانند تروریست بزایند،» او در 7 ژوئیه در فیس‌بوک خود این مطلب را گذاشت:

«در پس هر تروریست یک دوجین زن و مرد ایستاده‌اند که بدون آن‌ها او نمی‌توانست به کار تروریستی بپردازد. آن‌ها همه دشمنان جنگی ما هستند و خون آن‌ها بر سر آن‌ها خواهد بود، حالا این‌ها شامل مادران شهدای‌شان نیز خواهد شد که آن‌ها را با گل‌ها و بوسه‌های‌شان به جهنم می‌فرستند. آن‌ها باید راه پسران‌شان را بپیمایند. هیچ چیز از این عادلانه‌تر نیست. آن‌ها باید بروند همان گونه که خانه‌های‌شان باید برود، خانه‌هایی که در آن‌ها مارها بزرگ شده‌اند. در غیر این صورت مارهای بیشتری بیرون خواهند آمد.»

پس به این خاطر است که مادران و فرزندان خردسال آن‌ها از بچه‌های چند ماهه تا چند ساله، توسط ‌حمله‌های هوایی، آتش‌بارها و توپ‌های اسرائیل قتل‌عام‌ می‌شوند. ‌چرا که مادران، آن‌ها را می‌زایند و هر کودکِ چند ماهه به چشم یک بچه‌ی مار نگریسته می‌شود. ‌پس به‌زعم ‌آن‌ها باید از این‌جا شروع کرد.

قتل‌عام‌‌های مکرر اسرائیل علیه فلسطینیان از سال 1947 شاهدی بر این مدعاست. جنایت دییر یاسین تنها نمونه‌ای است از آن‌چه که در ابتدای تولد خون‌بارِ اسرائیل صورت گرفت. یک تاریخ‌دانِ اسرائیلی به نام ایلان پاپه۷ دقیقا 31 نمونه قتل‌عام‌ از دسامبر 1947 تا ژانویه 1949 را ثبت کرده است. ‌که در نتیجه‌ی آن‌ها 418 دهکده‌ی فلسطینی به سرعت خالی از سکنه شد و به‌صورت سیستماتیکی نابود شدند. ‌قتل‌عام‌ دهکده‌ی کفر قاسم، کفر قنان، روستاهای الجلیل، صبرا شتیلا، جنین و ... در سال‌های بعد تنها نمونه‌هایی از ‌آن‌هاست.

ابعاد وسیع این جنایات، و ستم‌گری و زن‌ستیزی اسرائیل دیگر مجالی را برای بررسی جنبه‌های دیگری که زنان فلسطینی از آن رنج می‌برند، باقی نمی‌گذارد و آن را به فرصت دیگری موکول می‌کنیم.

اما اشغال‌گران زن‌ستیز، که تا به حال به هر حربه‌ای متوسل شده‌اند تا مقاومت زنان و مردان فلسطینی را در هم بکوبند، اینک زنان را بیش از پیش هدف قرار داده‌اند، بدن زنان را ‌به یک ابزار جنگی مبدل کرده‌اند، زنان و مادران را به‌طور سیستماتیک ‌قتل‌عام‌ می‌کنند تا سیاست نسل‌کشی خود را شدت بخشند اما به نظر می‌آید زنان و مردان فلسطینی مصمم‌اند به هر شکلی مقاومت خود را ادامه دهند. گفته‌های یک زن فلسطینی به اندازه‌ی کافی گویا است زنی ‌که با حمله به یک سرباز اسرائیلی و مجروح کردن او به 20 سال زندان محکوم شد اما بعد از 2 سال در جریان تعویض زندانیان آزاد شد. او می‌گوید: «زدن یک سرباز به قصد کشت، فلسطین را رها نمی‌کند، اما عمل من از ضرورتی ناشی می‌شد که با تمام توان به اشغال‌گران بفهانم که ما هنوز وجود داریم، ما هنوز حی و حاضریم، و به مقاومت خود ادامه خواهیم داد.»۸

این گفته‌ی قدرتمند به واقعیت مبارزه‌ی فلسطینیان علیه اشغال‌گران اشاره می‌کند، روحیه‌ی مقاومت‌جویانه و مبارزه‌طلبانه‌ی زنان و مردان فلسطینی آن چیزی است که برای تبدیل فلسطین به گورستان اشغال‌گران ضروری است. اما آن چه را که اشغال‌گران بر آن متکی هستند، عقب‌ماندگی رهبری حاکم بر این جنبش است. که بخشی از آن تسلیم اسرائیل شده و تلاش می‌کند تا روحیه‌ی مبارزه‌جویانه‌ی فلسطینیان در کرانه‌ی غربی را در هم بشکند، کاری که اشغال‌گران نتوانستند در طول دهه‌ها وحشی‌گری انجام دهند؛ و بخش دیگری تلاش می‌کند که با اتکاء بر بنیادگرایی مذهبی و فشار بر زنان نیمی از جمعیت و نیروی مبارزاتی آنان را از گود خارج کند و از تیزی روحیه‌ی مبارزاتی نیمی دیگر بکاهد و اسیر تفکرات عقب‌مانده‌ی خود نماید.

اما آزاد کردن روحیه‌ی مبارزاتی زنان از تیررس اشغال‌گران و تبدیل آن به یک نیروی قدرتمند برای رهایی فلسطین با یک ‌رهبری انقلابی ممکن خواهد بود که برای جهانی خالی از استثمار و ستم ملی، جنسیتی، مذهبی و بنیادگرایی می‌رزمد. در آن صورت می‌توان و باید فلسطین را به گورستان اشغال‌گران مبدل کرد.

پانویس:

۱- (وب‌سایت الجزیره - 9 اوت 2014) مقاله‌ی اشلی بورر (Ashly Bohrer)؛ ‌هم‌چنین به ‌مقاله‌ی یوسی گورویتز  (Yossi Gurvitz)وب‌سایت 972MAG.comرجوع کنید.  (Colonel- Rabbi Eyalh Qarim)

۲- (warincontext.org (David Sheen

۳- David Hirst, Report of the Criminal Investigation Division, Palestine Government,

۴- العربیه ((Alarabiya.net/news- Amjad Samhan

۵- ( warincontext.org( David Sheen

۶- (Ayelet Shaked)

۷- Ilan Pappe

۸-Linah Alsaafin Al-Monitor.com June 13, 2013