توده ای شدن مبارزه انقلابی راه را برای در هم شکستن درهای زندان و آزادی زندانیان سیاسی هموار می کند!

زینب جلالیان ، فعال سیاسی

قدریه قادری، فعال سیاسی

یاسمن آریانی، فعال حقوق زنان

منیره عربشاهی، فعال حقوق زنان

مژگان کشاورز، فعال حقوق زنان

مرضیه امیری، دانشجو

ندا ناجی، دانشجو

عاطفه رنگریز، دانشجو

کیوان صمیمی، دانشجو

عبدالرضا کوهپایه، فعالی محیط زیست

طاهر قدیریان، فعال محیط زیست

نیلوفر بیانی، فعال محیط زیست

سپیده کاشانی، فعال محیط زیست

هومن جوکار، فعال محیط زیست

امیر حسین خالقی، فعال محیط زیست

سام رجبی، فعال محیط زیست

مراد طاهباز، فعال محیط زیست

سپیده قلیان، فعال اجتماعی

علی نجاتی، یکی از مدیران سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

اسماعیل بخشی، نماینده کارگران نیشکر هفته تپه

سهیل عربی، عکاس و وبلاگ نویس

امیر امیر قلی، عضو نشریه گام

سانار الهیاری، عضو نشریه گام

امیر حسین محمدی فرد، عضو نشریه گام

عسل محمدی، عضو نشریه گام

محمد حبیبی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان

آتنا دائمی، فعال حقوق کودکان

مریم محمدی، فعال حقوق زنان و کودکان

نرگس محمدی، فعال حقوق بشر

نسرین ستوده، وکیل

امیر سالار داودی، وکیل

و ......  

و صد ها زندانی سیاسی که نام شان به هیچ رسانه ای راه پیدا نکرده است! اینان اسیرانی دست رژیم جمهوری اسلامی هستند که می خواهد با شکنجه کردن شان، نمایش اعتراف گیری از آنان، تهدید، خودکشی شدن،بریدن احکام طولانی مدت برای شان ، اعدام و... ، رعب و وحشت را در میان مردم ایجاد کند و آنان را از ادامه مبارزه بازدارد تا بتواند رژیم مستاصل و درمانده خود را نجات دهد!

سی و یک سال پیش رژیم سرکوبگرجمهوری اسلامی برای تثبیت موقعیت خود ، دست به سرکوب و قلع و قمع نیروهای آزادیخواه، مبارز، انقلابی و کمونیست زد. اعدام هزاران هزار نفر از بهترین مبارزین جامعه در دهه ی 60 ، تشدید فرودستی زنان، سرکوب اقلیت های ملی در کردستان، خوزستان، بلوچستان، ترکمن صحرا و.. در خدمت به این هدف بود.

سرکوب روحیه ی پر شور نسلی که برای دنیایی عاری از ستم واستثمارمبارزه می کرد، خوش خدمتی به امپریالیست ها نیز بود. به همین دلیل امپریالیست ها در برابر کشتار بی رحمانه ی هزاران هزار زندانی سیاسی، سکوت کردند. سکوت امپریالیست ها در آن دوره مهر تاییدی بود بریکی از جنایت کار ترین رژیم های جهان. قتل عام نسلی مبارز و انقلابی برای امپریالیست ها، نوید جامعه مرده ای را می داد که می توانستند با تکیه بر رژیم جمهوری اسلامی سیستم ستم و استثمارشان را تداوم بخشند!

قصد رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی در دهه 60 و تابستان خونین 67 ازکشتار وحشیانه دانشجویان، زنان، فعالین ملیت های تحت ستم، هنرمندان، فعالین کارگری، اعضا و هواداران احزاب و سازمان ها، خصوصا رهبران انقلابی که از دل مبارزات مردم علیه رژیم ارتجاعی شاه بیرون آمده بودند و نقش مهمی در ترسیم راه و نقشه برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را در سر داشتند، محروم کردن مردم و جنبش های گوناگون از رهبران شان بود.

اگر در دهه 60 رژیم  با کشتار نسلی مبارز و انقلابی خود را تثبیت کرد، امروز با زندانی کردن فعالین کارگری، زنان، محیط زیست، اقلیت های تحت ستم، دانشجویان، معلمان، پرستاران و..... می خواهد مشروعیت از دست رفته خود را باز گرداند. در شرایطی که رژیم در موقعیت بود و نبودش به سر می برد، مصمم است که با سرکوبگری وحشیانه، از یک طرف در بین توده ها هراس ایجاد کند و از طرف دیگر به امپریالیست ها نشان دهد که هنوز می تواند با سرکوب عریان، جامعه را تحت کنترل خود نگاه دارد. رژیم قصد دارد با سرکوب و زندانی کردن فعالین جنبش های گوناگون از گسترش این جنبش ها، تعمیق آگاهی انقلابی و خواسته های شان جلوگیری کند تا بتواند نظام لرزان خود را از سرنگونی نجات دهد.

اگر شرایط و اوضاع داخلی و بین المللی در دهه 60 به رژیم این اجازه را داد که بتواند با از بین بردن یک نسل از بهترین و فداکارترین مبارزین در بند موقعیت خود را به درجات زیادی تثبیت کند، امروز این شرایط تغییر کرده است. امروز، میلیون ها توده مردم سودای سرنگونی انقلابی تمام و کمال این رژیم را در سر می پرورانند. توده های میلیونی تحتانی در جامعه؛ همان کسانی که روزهای سرد زمستانی دی ماه 96 را  با شعله های مبارزه ای آشتی ناپذیربا رژیم جمهوری اسلامی گرما بخشیدند. همان کسانی که از توده های محروم ، دانشجویان، زنان و..... در خیابان ها،  با سر دادن شعار مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی، اصلاح طلب، اصول گرا، دیگه تموم ماجرا، به درجات زیادی به توهم  انتخاب بین بد و بدتر ضربه زدند.

اگر سردمداران رژیم زن ستیز جمهوری اسلامی در دهه ی 60 فکر می کردند با تیغ، اسید پاشی برای اجرایی کردن حجاب اجباری، زندانی کردن خیل عظیمی از زنان مبارز و انقلابی و اعدام دسته دسته این زنان می توانند نیمی از جامعه را به زنانی مطیع و فرمان بردار بدل کنند،  در مقابل، زنان در زندان های قرون وسطایی و در زندان بزرگ جامعه با مبارزه و مقاومت خود در برابر رژیم و قوانین زن ستیزانه ش که در مرکز آن حجاب اجباری قرار داشت، بذر مبارزاتی را کاشتند. بذری که در طول چهل سال مبارزه و مقاومت زنان علیه حجاب اجباری و سایر عرصه های خشونت بر زنان، در دوران پس از دیماه 96 و تغییر شرایط عینی، با تعرضی کردن شکل مبارزه و لغو قانون ارتجاعی حجاب اجباری در کوچه و خیابان، به نهالی  جوان ولی پر بار بدل شد. شکوفه هایی از این نهال با برداشتن حجاب و تبلیغ آن در سطح جامعه، با به جان خریدن بازداشت، جریمه، شکنجه، زندان واحکام سنگین ، نشان دادند که این نیمه شورش گر، سودای جامعه ای را در سر می پروراند که در سرلوحه آن نوشته شده باشد: بدن زنان متعلق به هیچ دولتی، هیچ مذهبی و هیچ مردی نیست.

در شرایط کنونی که رژیم جمهوری اسلامی در بحران عمیق سیاسی، اقتصادی و اجتماعی دست و پا می زند و از زاویه بین المللی در تنگنا قرار دارد، حمله به زنان و حقوق اولیه شان و در بند کشیدن فعالین جنبش زنان، در دستور کارهمه مرتجعین حاکم قرار دارد. بی دلیل نیست که بخش بزرگی از زندانیان سیاسی در شرایط کنونی را زنان تشکیل می دهند. چرا که بنیادگرایان اسلامی حاکم بر ایران نیز از نقش و جایگاه استراتژیک زنان در زیر ورو کردن مناسبات کهنه وپوسیده و برقراری مناسبات نوین با خبرند. آنان از نقش ودخالت زنان در همه جنبش ها، خصوصا مقابله با حجاب اجباری، خشم و نفرتی انباشته شده را می بینند که اگر رها شود می تواند دودمان شان را بر باد دهد. در این شرایط ، بیش از هر زمان دیگری جنبش رادیکال زنان و فعالین آن نه تنها باید موضوع مبارزه علیه حجاب اجباری، جدایی دین از دولت و سایر خواست های خود را به درون سایر جنبش های مبارزاتی ببرد، بلکه باید پرچم دار مبارزه برای آزادی زنان و همه زندانیان سیاسی شود. چرا که پیش گذاشتن  این خواست ها در جنبش کارگری، جنبش دانشجویی، جنبش معلمان و..... و همه گیر کردن آن به گسترش مبارزه انقلابی در جهت سرنگونی رژیم سرکوبگر و زن ستیز جمهوری اسلامی یاری می رساند و شرایط را برای در هم شکستن درهای زندان و آزاد کردن کلیه زندانیان سیاسی، هموارمی کند.

طرح خواست "آزادی بدون قید و شرط همه زندانیان سیاسی" در همه مبارزات و جنبش ها، با پیش گذاشتن شعار"نه فراموش می کنیم و نه می بخشیم" است که می تواند مرز روشنی را با همه دارو دسته های ارتجاعی در قدرت، فرصت طلبان رانده شده از قدرت و جریانات طرفدار امپریالیست ها  بکشد. چرا که عملی کردن خواست محاکمه عاملین و آمرین جنایتکار کشتار دهه ی 60 و تابستان 67 و هم چنین آزادی کلیه زندانیان سیاسی، ربط مستقیم به سرنگونی انقلابی رژیم جمهوری اسلامی و برقراری جامعه نوین و انقلابی دارد. جامعه ای که در آن هیچ کس به خاطر داشتن عقاید مخالف، زندانی، شکنجه  و اعدام نمی شود.

سازمان زنان هشت مارس (ایران –افغانستان)

کارزار مبارزه علیه خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی بر زنان در ایران

 

اوت 2019 

 

www.8mars.com

https://www.kaarzaar.org