شورش ستمدیدگان:

ریشه کنی فقر با سرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی ممکن می گردد!

جرقه مبارزات مردم فقیر، بیکار و گرسنه در اعتراض به گرانی نان و سایر اقلام مورد نیاز که از جمعه ۱۶ اردیبهشت در سوسنگرد، ایذه، شادگان و بهبهان زده شد به دیگر شهرها و مناطقی که در آن ها فقر بیداد می کند، سرایت کرده و شعله ور شد.

این مردم تهیدست که هر روز پر شمار تر می شوند، چنان خشمگین اند که در همین دو روز گذشته با وجود جو شدید امنیتی و حضور وسیع نیروهای سرکوبگر، پایگاه بسیجیان مزدور را در جونقان به آتش کشیدند و در فلاحیه حوزه علمیه را این مردم به خوبی می دانند که عامل گرانی نان و سایر کالاهای مورد نیازشان، عامل گرسنگی و عدم دسترسی به اولیه ترین نیازهای شان، عامل بی خانمانی، بیکاری و فقر گسترده؛ جمهوری اسلامی است. به همین دلیل هم به درستی رانندگان اصلی این رژیم را با شعارهائی هم چون "مرگ بر خامنه ای و مرگ بر رئیسی" نشانه رفته اند. علیرغم یورش وحشیانه نیروهای سرکوبگر رژیم و تیراندازی به سوی مردم معترض و کشتن تعدادی از آنان و دستگیری های وسیع، مبارزات خیابانی در استان های غربی و خوزستان هم چنان ادامه دارد.

در هفته های اخیر قیمت بسیاری از کالا های مورد نیاز مردم هم چون نان ۳۰۰ درصد، ماکارونی ۲۰۰ درصد، برنج ۱۳۰ در صد، دارو ۱۳۱ درصد و... افزایش یافته است. این افزایش سرسام آور قیمت ها در شرایطی انجام گرفته که از مدت ها قبل قدرت خرید مایحتاج اولیه برای زنده ماندن را توده های کارگر و زحمتکش که اکثریت جامعه را تشکیل می دهند، از دست داده بودند.

بخش گسترده ای از زنان کارگر که در خانه ها و کارگاه های کوچک کار می کنند حتی از همان دستمزد حداقلی تعیین شده توسط قانون کار جمهوری اسلامی هم محروم اند و به خاطر زن بودن هم باز دستمزدهای بسیار نازلی تری را دریافت می کنند. این خیل عظیم زنان با دستمزدهای بسیار ناچیز مجبورند که از خرید بسیاری از اقلام مورد نیاز برای ادامه زندگی هم چون گوشت، مرغ و ماهی و تامین پروتئین لازم، صرف نظر کنند، در شرایط کنونی و با افزایش بیش از حد قیمت ها قادر نخواهند بود حتی نان خشک و خالی قبل را تامین کنند.

مجموعه این شرایط است که همان طبقه ای که در خیزش دی ۹۶ و آبان ۹۸ رژیم جمهوری اسلامی را به مصاف طلبید بار دیگر در مبارزه علیه رژیم، به خیابان ها بکشاند. این خیل عظیم مردمی که در فقر مطلق بسر می برند و بطور روزمره با مرگ در نتیجه گرسنگی دست و پنجه نرم می کنند، از دستگیری و زندانی شدن و از کشته شدن در مبارزه علیه عاملین اصلی فقرشان، ابائی ندارند.

مبارزات توده های ستمدیده علیه گرانی در همین چند روز گذشته با ادامه یابی مبارزات خیابانی معلمان در پنج شنبه که در بیش از ۳۳ شهر برگزار شد، مصادف شده است. هراس جمهوری اسلامی از بهم پیوستگی این مبارزات و اتحاد در بین ستمدیدگان است.

بدون شک برای رژیم مستاصل و درمانده جمهوری اسلامی در هم شکستن عزم و اراده مبارزاتی مردمی که کارد به استخوان شان رسیده و حاضر به ادامه این وضعیت اسفبار نیستند و به معنای واقعی چیزی برای از دست دادن ندارند، برای رژیمی که مشروعیت ش را در بین توده ها از دست داده، برای رژیمی که ابزارهای تحمیق مذهبی ش در میان مردم از کار افتاده است، برای رژیمی که با مردمی روبروست که به طور علنی مرگ را تحقیر می کنند؛ کار آسانی نیست. سرکوب های خونین و وحشیانه رژیم در میان بیشمار مردم عاصی از این اوضاع، رنگ باخته است.

جامعه در تب و تاب تغییر می سوزد. اکثریت مردم آماده هر نوع فداکاری برای تغییر هستند. شرایط عینی بیش از هر زمان دیگری برای تغییرات اساسی و ریشه ای آماده است. مبارزه مردم زحمتکش که از دی ۹۶ آغاز شد تا کنون به اشکال گوناگون ادامه داشته است و زنان نقش مهم و تعیین کننده ای را در روند همه این مبارزات جاری ضد رژیم بر عهده داشته اند.

اما این توده های عاصی و به شدت آماده باید رهبری انقلابی خود را داشته باشند، باید تشکلات توده ای خود را برای پیشبرد مبارزۀ برنامه ریزی شده داشته باشند، زنان باید بتوانند با داشتن تشکلات مستقل خود و رویکردی انقلابی در مبارزات، نقشه مند سهم گرفته و با طرح خواسته های خود از یک طرف و از طرف دیگر با دامن زدن به مبارزه با دیدگاه های پدر/مردسالارانه که در صفوف مردم و با شعارهائی هم چون "بی غیرت ها نشستند، زنان به ما پیوستند" که در همین دو روز گذشته در مبارزات علیه گرانی نیز بازتاب یافت، نوک پیکان مبارزه را علیه رژیم جمهوری اسلامی تیز تر کنند.

مجموعه این روند مبارزاتی است که سرنگونی انقلابی رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی را تسهیل و شرایط را برای از بین بردن ریشه ای فقرو گرسنگی ایجاد می کند.

سازمان زنان هشت مارس (ایران-افغانستان)

۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۱