گزارشی از برگزاری آکسیون سراسری در اعتراض به اعدام «ریحانه جباری» - بروکسل

گزارشی از برگزاری آکسیون سراسری  در اعتراض به اعدام «ریحانه جباری» - بروکسل

شنبه ۱۱ اکتبر

روز شنبه همراه و همزمان با آکسیون سراسری سازمان زنان ۸ مارس، در اعتراض به اعدام ریحانه و تلاش برای نجات او ما نیز در بلژیک تلاش به برگزاری یک آکسیون نمودیم. خوشبختانه با وجود فرصت کم برای اطلاع رسانی، عده‌ی زیادی از دوستان به این حرکت چه از طریق ایمیل و چه فیس‌بوک و ... عکس‌العمل نشان دادند و عده‌ی دیگری از دوستان بلژیکی نیز برای ترجمه‌ی بیانیه‌ و مقدمات آکسیون با ما همراه شدند.

اما به علت کمبود وقت، شهرداری با برگزاری آکسیون در این منطقه‌ی پررفت و آمد موافقت نکرد با وجود این در روز و ساعت مقرر ما با شعارها و اطلاعیه‌هایمان به زبان‌های مختلف در محل حاضر شدیم؛ اما بارش شدید باران عامل دیگری بود که باعث پراکندگی جمعیت می‌شد. بنابراین ما تصمیم گرفتیم با توجه به همه‌ی عوامل منفی کارمان را ادامه دهیم. عده‌ای در کافه‌ها، عده‌ای مقابل در ورودی مترو و عده‌ای هم در پیاده‌روها پخش شدیم و با پخش کردن اطلاعیه‌ها و صحبت با مردم توجه‌ عده‌ی زیادی را به این موضوع جلب کردیم.

با وجود اینکه بعضی از مردم حتی از گرفتن بیانیه‌ها امتناع می‌کردند اما خیلی از مردم ما را به ادامه این فعالیت تشویق می‌کردند و به ما اطمینان می‌دادند که اعتراض خود را برای امنستی و سفارت جمهوری اسلامی ارسال خواهند کرد. بسیاری از زنان از دیدن خبر شوکه می‌شدند. دوست بلژیکی ما با حرارت موضوع را برای آن‌ها تشریح می‌کرد. زنی که در کافه کار می کرد ضمن امضا برگه‌ها تعدادی از اطلاعیه ها را از ما گرفت تا در بین مشتریان خود در روزهای دیگر اطلاع رسانی کند. زن دیگری از اهمیت این مبارزه صحبت می‌کرد و ارتباط بین این مبارزه و قوانین اسلامی که امروزه در کل منطقه‌ی خاورمیانه زنان را هدف گرفته است. دختران جوان با شور و التهاب بیشتری به موضوع می‌پرداختند. دختر جوانی مدت زیادی در گوشه‌ای ایستاده بود و بارها اطلاعیه را خواند گویا باور نمی‌کرد موضوع حقیقت داشته باشد. زن مسنی که ایمیل نداشت از ما سوال می‌کرد که چه راه دیگری برای ارتباط با امنستی وجود دارد و علاوه بر این دیگر چه کاری از او ساخته است. زن دیگری با خیال اینکه برگه تبلیغاتی است با جدیت گفت که اطلاعیه نمی‌خواهد ولی به محض دیدن شعارها و عکس هایی که روی لباس‌هایمان آویخته بودیم درخواست اطلاعیه کرد و شروع به بحث کرد و ... دو مادر جوان ایرانی هم همراه با فرزندانشان به ما پیوستند و با وجود بدی هوا بخشی از اطلاعیه‌ها را از ما گرفتند و در سراسر خیابان پخش کردند و حتی اطلاعیه‌ها را در صندوق‌های پستی ‌انداختند تا شانس خوانده شدن آن‌ّها را افزایش دهند. دوست بلژیکی‌مان هم بخشی از اطلاعیه‌ها را به همراه برد تا تکثیر کند و در مقابل چندین ساختمان مربوط به سازمان‌های زنان قرار دهد.

در صحبتی که جمعا بعد از این حرکت داشتیم، همه‌ی دوستان معتقد بودند کارمان کوچک اما تاثیر گذار بوده و پخش کردن صدها اطلاعیه می‌تواند شانس همراهی تعداد بیشتری را داشته باشد. خصوصا که می‌دانستیم در این روز حرکات مشابهی در کشورهای مختلف انجام می‌شود. بحث ما به سرعت به اوضاع منطقه گره خورد و همه معتقد بودند که علاوه بر موضوع نجات ریحانه که اهمیت خاص خودش را دارد اما امروزه نجات جان صدها ریحانه به موضوع سیستم قضایی مبتنی بر شریعت گره خورده است و هیچ راه حل قطعی هم ندارد به جز سرنگونی حکومت‌های اسلامی؛ و سکولاریسم حداقلی‌ترین و اولیه‌ترین خواست زنان در این منطقه می‌تواند باشد، زنانی که در ایران با متجاوزین به «ناموس» مواجه‌اند و در دیگر کشورها با متجاوزین ارتش‌های مدعی صلح و یا واپس‌گرایان اسلامی و حکومت‌های واپس‌گرای تازه تاسیس و... هیچ راهی جز رویارویی قطعی و مبارزه با این متجاوزین رنگارنگ نداریم.

سازمان زنان ۸ مارس (ایارن – افغانستان) – بلژیک

۱۱ اکتبر ۲۰۱۴