باهیچ جناح و دسته ای ازجلادان خلق, سازش نمی کنیم

با هیچ جناح و دسته ای ازجلادان خلق، سازش نمی کنیم!

 

چهارده سال از کشتار زندانیان سیاسی بدست جلادان جمهوری در سال 67 می گذرد. چهارده امین سالگرد درحالی فرا می رسد که روحیه مبارزه جویی و نفرت از مرتجعین اسلامی سراسر جامعه را فراگرفته و خشمی بنیان کن موجودیت نظام را تهدید می کند. نفسهای حکومت ترور و سرکوب به شماره افتاده و سران رژیم بیهوده دراین گرداب تقلا می کنند! در این میان هر کس تلاش میکند دستانش را از خون بشوید و خو د را ازمخمصه نجات دهد. بازجویان وشکنجه گران سابق، روزنامه نگار و "اصلاح طلب" شده اند! سران رژیم و آمرین کشتار وسرکوب انقلابیون ومبارزین، خود را "بی گناه" می نامند و مذبوحانه می کوشند با رنگ عوض کردن، حساب خود را از سایر جنایتکاران جدا کنند! اما هیچ یک از آمرین و عاملین سرکوب و کشتار فرزندان خلق، بخشیده نخواهد شد. حتی اگر ماسکهای عوامفریبانه زیبایی به چهره زنند!                                                                                                               

گر چه سال 67 نه آغازی بود و نه پایانی بر جنایات 23 ساله جمهوری اسلامی، اما نقطه عطفی بود در تاریخ ننگین نظامی که پایه های حکومتش برجوی خون بنا شد. سال کشتار، سال سرکوب و ترور و خفقان، سالی که نظام اسلامی، یک نسل از بهترین فرزندان خلق را به گورستانهای بی نام و نشان سپرد تا نشانی از انقلاب وانقلابی گری بر جا نماند! اما امروز به میدان آمدن نسلی جوان و پر شور، شکست جمهوری اسلامی را در خاموش کردن شعله مبارزه نوید می دهد. این نسل هر چند که از تجارب نسل پیشین محروم است، اما می داند که مبارزه، شرط اول آزادی است! آتشی از زیر خاکستر سربر آورده و هر روز بیش از پیش زبانه می کشد تا کلیت حکومت اسلامی را در خود بسوزاند.                               

بسیاری از جانباختگان جنایات رژیم، زنان مبارزی بودند که جمهوری اسلامی را در عرصه های گوناگون و در عالیترین سطح به مصاف طلبیده اند. زنانی که حضور شان در صحنه نبرد، "نه" قاطعی به موجودیت نظام اسلامی بود و حتی ذره ای با جمهوری اسلامی سر سازش نداشتند.

امروز که اقشار گوناکون جامعه در حال نبردی قطعی با جمهوری اسلامی هستند، بیش از هرزمان یاد وخاطره جانباختگان سال 67 و کلیه مبارزین راه آزادی، الهام بخش مبارزات ماست. امروز زنان مبارز ما به زنانی که قوانین و ایدئولوژی ارتجاعی اسلامی را به هیچ شمردند و با کلیت نظام زن ستیز اسلامی به مبارزه برخاستند و در راه آرمانهای انسانی شان، با قلبی آکنده ازعشق به توده ها جان باختند، افتخار می کنند و از جسارت و قاطعیتشان الهام می گیرند. با اوج گیری مبارزات زنان ، رژیم کوشید فمینیستهای اسلامی و رفرمیستهای حکومتی را که دامنه مبارزاتشان از حنجره پاره کردن برای تغییراتی سطحی و جزئی در زمینه زنان فراتر نمی رود، بعنوان الگوی زن مبارزبه زنان تحمیل کند. مرتجعینی که با قرار گرفتن در ساختار حکومت، اینبار درلباس زن به قوانین زن ستیز اسلامی مشروعیت می بخشند و خود بخشی از نظام مرد سالار اسلامی هستند! جمهوری اسلامی تلاش کرد پدیده زندانی سیاسی را تغییر شکل دهد و زندانی سیاسی را به تنی چند از مرتجعین حکومتی که تازه برخی شان از عاملین کشتار و سرکوب بوده اند، تقلیل دهد تا یاد و خاطره زندانیان سیاسی ای که با کلیت جمهوری اسلامی به مبارزه برخاستند و قهرمانانه جان دادند و یا مبارزینی که در سیاهچالهای رژیم تحت وحشیانه ترین شکنجه ها قرار دارند، از خاطر مردم محو شود و امثال گنجی الگوی زندانی سیاسی مبارز شوند!!

در چهاردهمین سالگرد جانباختگان سال 67، با خون یارانمان پیمان می بندیم که راهشان ادامه دارد و هر گز با دشمنان خلق سارش نمی کنیم. با خون یارانمان پیمان میبندیم که جلادان فرزندان خلق را هرگز نخواهیم بخشید وتنها پاسخ مان به این رژیم جنایتکار، سرنگونی آن در کلیتش و با همه جناح ها و دسته هایش است.

                                             

سازمان زنان هشت مارس ( ایرانی – افغانستانی )

آگوست 2002