این متن بر پایه سخنرانی آذر درخشان در 28 فوریه 2007 تنظیم شده است

این متن بر پایه سخنرانی آذر درخشان در 28 فوریه 2007 تنظیم شده است

 يك ميليون امضاء“ برای تغيير قوانين تبعيضآميز:

توجیه قوانین نابرابر یا تغییر قوانین نابرابر؟

آذر درخشان – 3 مارس 2007

 پابپای رشد و گسترش جنبش زنان ما شاهد شکل گیری گرایشات گوناگون و شفافتر شدن هر چه بیشتر این گرایشات هستیم.  بعلاوه محرکها و فاکتورهای بسیاری در صحنه سیاسی ایران و جهان به جنبش زنان فشار می آورند که هرچه  روشنتر و صریحتر آماج خود را جهت رهایی و آزادی مشخص کرده و مرز تمایزات خود را با نیروها يي که می خواهند انرژی این جنبش و مبارزات زنان  را دست مایه اهداف ارتجاعی و زن ستیز خود کنند، روشن کنند.

28 سال پیش روز زن در سال 57 13 یکی از بزرگترین تظاهرات زنان ایران علیه  حجاب اجباری را شاهد بودیم و از آن زمان تا کنون یعنی طی 28 سال گذشته اکثریت زنان ایرانی درگیر جنگی  دائمی با رژیم جمهوری اسلامی بر سر مجموعه قوانین زن ستیز این رژیم هستند. قوانینی که بلافاصله  پس از قدرت گیری جمهوری اسلامی بر پایه شریعت اسلام علیه زنان تدوین و تصویب شد.  طی این جنگ رژِیم اسلامی بودجه بزرگي را صرف قوای نظامی و تبلیغاتی اش برای سرکوب و کنترل زنان کرده است. شاید پس از 28 سال برای برخی از زنان وجود نیروی نظامی تحت عنوان نیروهای جنداله و یا گشت های نهی از منکر عادی شده باشد. اما در تاریخ معاصر جهان بی سابقه است که رژیمی برای کنترل پوشش و "اخلاق"  زنان  نیروی انتظامی سازمان دهد.

این نیروی انتظامی و تداوم آن نشان از این دارد که پس از گذشت  28 سال زنان ايراني علیرغم سرکوب،  دستگیری، شلاق، زندان و اعدام حاضر نشدند تن به قوانین سرکوبگر اسلامی بدهند و پس از 28 سال نیز رژیم اسلامی اگر در برخی قوانین تغییرات سطحی بوجود آورد، اما حاضر نشد در مورد قوانین پایه ای سرکوب زنان ذره ای تن به رفرم و تغییر دهد.  این تاریخ نشان از تضادی آشتی ناپذیر بین اکثریت زنان ایران و نظام جمهوری اسلامی دارد. چرا که نظام جمهوری اسلامی هویت خود را در سطح ملی و بین المللی با قوانین زن ستیز و نابرابرعلیه زن تعریف می کند. این دلیل اصلی رشد و گستردگی  جنبش زنان ایران است که طی سال های اخیر پس از 28 سال مبارزه موفق شده است حضور علنی  خود را به این رژیم تحمیل کند.  در بستر رشد و بالندگی این جنبش در سالهای اخیر شاهد  شکل گیری جنبش های اعتراضی و پر قدرت زنان در داخل و خارج کشور بوده ایم.  در خارج از کشور شاهد  کارزار زنانی هستیم که با راهپیمایی 5 روزه در شهرهای آلمان و هلند اعلام موجودیت کرد. زنان مبتکر این کارزار اعتقاد به آزادی و رهایی زنان از طریق لغو کلیه قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی دارند و معتقدند گام اول برای لغو این قوانین نابرابر و مجازات های اسلامی کوتاه شدن دست دین از کلیه شئونات زندگی زنان است. بعبارتی جدایی کامل دین از دولت و این امر بدون سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی که پایه هایش بر سرکوب و فرودستی زنان با اتکا  به ایدئولوژی اسلامی قرار گرفته است، ممکن نیست.(1)

هم چنین ما شاهد رشد و گسترش گرایشی در جنبش زنان داخل کشور هستیم که با تظاهرات پارک لاله در سال  82 بطور علنی عرض اندام کرد. تظاهراتی که با سرکوب نیروهای نظامی روبرو شد. برگزار کنندگان این تظاهرات بخشی از زنان سکولار طرفدار خاتمی و دوم خردادی ها بودند که می خواستند از فضای به اصطلاح سیاسی که دولت خاتمی برایشان فراهم کرده سهمی داشته باشند.  سخنگویان این تظاهرات مانند خانم نوشین احمدی خراسانی بارها قبل از این تظاهرات اعلام کرده بود که  حقوق ما زنان در قانون اساسی منظور شده است و فقط کافی است که ما مهارت استفاده از این حقوق را داشته باشیم. که البته سرکوب تظاهرات سال 82 خط بطلانی بر توهم این گرایش بود که فکر می کرد فقط کافی است مهارت استفاده از قانون اساسی دست پخت مجلس خبرگان را داشته  باشد. با وجود آنکه سخنگویان این گرایش بارها اعلام  کرده بودند "ذات زنانه مسالمت آمیز" است اما مزدوران رژیم جمهوری اسلامی به آنان حمله کردند و این دوستان با ناباوری شاهد سرکوب این گردهمایی مسالمت  آمیز شدند. اما رژیم اسلامی بخوبی می داند پایه های حکومتش چه نفرت عمیقی بین این رژیِم و زنان بوجود آورده و گوشش به این حرفهای "مسالمت آمیز" بدهکار نیست. (2)

 در سال 84 ما شاهد گردهمایی دیگری از زنان در روز 22 خرداد بودیم. این بار نه فقط برخی گرایشات "سکولار" زنان حضور داشتند بلکه گرایشات "فمنیست اسلامی" یا بهتر است بگویم زنانی که معتقدند اسلام با حقوق زنان هیچ مغایرتی ندارد نيز با یکدیگر متحد شده و قطعنامه ای را منتشر کردند  که در آن تاکید شد  برای رفع تبعیض از زنان نیاز به تغییر و اصلاح قانون اساسی است. در این قطعنامه نوشته شده بود: که مشکل قانون اساسی این است که گروه معینی تفسیر از قوانین را به انحصار خود در آورده اند و این گروه نگاه مردسالارانه دارند و تفسیرهای مردسالارانه از قوانین می کنند.  بخشی از فعالین این گروه اعلام کردند که می توان تفسیرهای عادلانه تری از این قوانین در مورد حقوق زنان کرد. این قطعنامه نشان دهنده این واقعیت نیز بود که برگزارکنندگان این گردهمایی نه فقط  گرایشات سکولار طرفدار خاتمی، اصلاح طلبان غیر حکومتی، ملی مذهبی ها  بلکه زنان برخی محافل نزدیک به حکومت حضور داشتند.

در سخنرانی های این گردهمایی گفته شد:  بنبست قانون اساسي در رابطه با زنان آنجاست كه قوانين از خود منشاء نميگيرند بلكه تفسيرپذيرند و به قدرت‎‎هاي موجود در حوزه‎ْ ساختار سياسي و نهادهاي نيرومند مذهب رسمي مشروط  و وابستهاند. خانم مرضیه مرتاضی در این گردهمایی گفت:  چرا بر ضد ارزشهای توحیدی و اخلاقیات حقوق بشری قانون اساسی را تفسیر می کنید. و هم چنین خانم نیره توکلی اعلام کرد:  بزرگترين نقض قانون اساسي ما اين است كه 80 الي 85% قدرت را به دست نهادهاي انتصابي وامي‏گذارد و ارزش انتخاب و راي مردم در حد 15 تا 20% هم نيست.

 پس از این گردهمایی ما شاهد  طرح های دیگری مانند "رفراندوم برای تغییر قانون اساسی" نیز بودیم که علیرغم تبلیغ بسیار زیادی که از جانب زنان مرکز فرهنگی صورت گرفت اما از آنجا که آشپزان این طرح افراد بد نامی  چون محسن سازگارا  بودند،  مورد توجه قرار نگرفت.

  و بالاخره در شهریور   سال جاری (1385)  کمپین«”يك ميليون امضاء“ براي تغيير قوانين تبعيضآميز» اعلام موجودیت کرد. مبتکرین این طرح  اعلام کردند اهدافشان در ادامه فعالیت های 22 خرداد است.

این کمپین تا کنون سه سند داده است. بیانیه، کلیات طرح و جزوه ای حقوقی.  بعلاوه سایتی را نیز فعال کردند که  مجموعه بحثها و نظرات زنان  فعال در این کمپین که مسئولیت های گوناگونی را نیز بر عهده دارند، منعکس می کند. (3)

 بیانیه اول کمپین  تغییر سن بلوغ دختر که نه سالگی است، دیه نابرابر زن و مرد، شهادت نابرابر زن و مرد، حق حضانت، حق طلاق، حق خروج از کشور، تعدد زوجات را بعنوان قوانینی که باید تغییر و اصلاح شوند مشخص می کند. (4)

 در همین بیانیه تاکید می شود که دولت ايران به ميثاقهاي بينالمللي حقوق بشر ملحق و متعهد به اجراي مقررات آنان شده است. مهمترين ضابطه در حقوق بشر عدم تبعيض برمبناي جنس، قوم، مذهب و... است. بنابر اين بيانه خواستار رفع تبعيض از زنان در كليهقوانين بوده و از قانونگذاران ميخواهد كه نسبت به بازنگري و اصلاح قوانين بر اساس تعهدات بينالمللي دولت اقدام نمايند.

"کمپبن یک میلیون امضا" همراه با این بیانیه، متنی تحت عنوان  "کلیات طرح"  را نیز منتشر کرد که ناظر بر اهداف كمپين، زمان اجراي كمپين يك ميليون امضاء و از همه مهمتر اینکه تاکید می کند،  خواستههاي اين طرح ضديتي با اسلام ندارد.  و برای اینکه جای هیچ گونه شبه ای برای دولتمردان جمهوری اسلامی باقی نماند در این نوشته گفته می شود  که تقاضاي بازنگري در قوانين تبعيضآميز درخواستي غيرمشروع و مخالف اسلام نيست و هيچگونه ضديتي با مباني اسلام ندارد، زيرا جزو اصول دين بهشمار نميآيند. و  هم چنین بسياري از فقها از جمله آيتالله صانعي يا آيتآلله بجنوردي و شمار ديگري از مجتهدين سالهاست که بازنگري در قوانين تبعيضآميز عليه زنان را مورد تاييد قرار دادهاند و تغيير آنها را مغاير با اسلام ندانستهاند.(5)

هم چنین در این نوشته مطرح می شود که استفاده از فضاهاي عمومي مانند وسائل نقليه عمومي، پارک‏ها، دانشگاهها، كارگاههاي توليدي، آرايشگاهها، مراکز درماني، سفرهها و روضهخوانيها، مراكز ورزشي و كليه اماكني كه ممكن است زنان در آنجا بهصورت جمعي حضور داشته باشند از جمله فضاهايي است كه اعضاء و كوشندگان اين كمپين ميتوانند با هموطنان خود گفت وگو و مذاكره كنند.  در این نوشته تاکید می شود  فقط زنان و مرداني كه بيش از 18 سال دارند ميتوانند بيانيه اين كمپين را امضاء كنند.

علاوه بر این سه سند فعالین اصلی "کمپبن یک میلیون امضا" تلاش کرده اند در کلاس های آموزشی و مقالات و نوشته هايشان جوانب این کمپین را بیشتر روشن کنند. مثلا خديجه مقدم مسئول روابط عمومی کمپین می گوید: "این حرکت به‌هیچ‌وجه حرکتی سیاسی نیست بلکه حرکتی فرهنگی و اجتماعی است. ضد مذهب هم نیست. چون در اسلام آمده که احکام ثانویه اگر مغایر با مقتضیات زمان و مکان باشند قابل تغییرند. کما اینکه بارها در طول تاریخ شاهد حکم تغییر این قوانین بوده‌ایم. خوشبختانه تعدادی از علما مانند آیت‌الله صانعی و آیت‌الله موسوی بجنوردی معتقدند که این قوانین می‌توانند تغییر پیدا کنند و این‌کار مغایرتی با دین اسلام ندارد."(6)

در شرایط كه آشكار شدن موي زن، ايدئولوژي حاكم را بزير سئوال مي كشد؛ آزادي عشق، اخلاقيات حاكم را متزلزل مي كند؛ صحبت از حق طلاق زنان شريعت را تضعيف مي كند؛ دفاع از حق برابر زنان با مردان نظام سياسي را به لرزه در مي آورد؛ جنبش زنان نمي تواند به روياروئي آشكار با قدرت سياسي حاكم و بطور خاص پایه های ایدئولوژیک آن یعنی مذهب اسلام کشانده نشود. کتمان این حقیقت عوافریبی محض است.

فاطمه فرهنگ خواه عضو هم اندیشی زنان در همین چهارچوب پیشنهاد می کند که: « با نماینده های زن در مجلس شورای اسلامی برای حمایت و امضاء بیانیه کمپین یک میلیون امضاء هم وارد مذاکره شویم» و زهرا اشراقی نوه خمینی و مشاور سابق وزیر کشور در امور بانوان نیز با خوشحالی اعلام کرده است که می توان از طریق کمپین به بازار کساد  سازمان های غیر دولتی تحرک بخشید. (79)

سوسن طهماسبی عضو کمیته روابط عمومی کمپین نیز برای کسانی که هنوز متوجه نشده اند کمپین مخاطبش کیست، می گوید «کار ما نه خارج از چارچوب اسلام و فرهنگ مردم است و نه خارج از چارچوب قوانین و به همین دلیل است که مردم و قانونگذاران را مخاطب خود قرار داده ایم."(8)

قرار است پس از جمع آوری یک میلیون امضا، وکلایی بر طبق اين امضاها، قوانینی که بیشتر الویت تغییر را دارند،  به شکل لایحه به مجلس شورای اسلامی بدهند.  یکی از این وکلا ی حمایت کننده  این کمپین خانم فریده غیرت است که می گوید: " تلاش هایی که برای رفع این تبعیض ها صورت می گیرد، نه تنها خلاف شرع و سیاسی نیست بلکه باید از آن حمایت هم کرد. تغییر قانون مدنی هیچ ربطی به فعالیت سیاسی و مخالفت با نظام ندارد و ما حتی برای تغییر قانون مدنی از همین نظام کمک هم می گیریم."  در ادامه ميگويد: "بارها گفته ام در مذهب تشیع که کشور ما به عنوان یکی از مبلغان این مکتب شناخته شده است، پویایی ای وجود دارد که به تجدید نظر راجع به مسائل کمک می کند. من این را بارها هم گفته ام که ما می توانیم از فقها برای تغییر قوانین مربوط به حقوق زنان کمک بگیریم." و خلاصه اینکه "احقاق حقوق زنان ربطی به انجام امور خلاف اخلاق و شرع ندارد و ما نه طرفدار این موضوع هستیم و نه اجازه می دهیم به ما این انگ زده شود." (9)

خانم عبادی  وکیل دیگری که از مبتکران کمپین است.  و هم چنین نگران نابرابری های حقوقی است. می گوید:  "اسلام همه چیز دارد، چرا برویم جای دیگر. بعضی ها هم می گویند باید از تمام ظرفیت ها استفاده کرد. در یک کشور اسلامی چرا تحقیر شویم. در مجامع بین المللی برای کج فهمی عده ای و عدم تطابق با شرایط زمان و مکان و ... همه حرف دارند . همه ایده دارند ." او بارها گفته است "می توان با رعایت موازین شرعی برابری زن و مرد را در قوانین منظور کرد. این نکته به کرات نیز مورد تاکید علمایی همچون موسوی بجنوردی و صانعی نیز قرار گرفته است که می توان با رعایت موازینی قوانین فعلی را اصلاح کرد." (10)

معلوم نیست این وکلای محترم قرار است چه قوانینی را و چگونه به نفع زنان تغییر دهند. احتمال زیاد  قانون مجازات 70 ضربه شلاق برای بی حجابی از 70 به 20 ضربه تقلیل خواهد یافت! و لابد بزودی زنان و مردان به یک اندازه در گودال سنگسار قرار خواهند گرفت و انشاءالله زهرا اشراقی و فاطمه راکعی و شیرین عبادی هم مسئله رجال و رجاله را حل کرده و زنان ایران با داشتن رئیس جمهور زن در راس دولت جمهوری اسلامی به آزادی و برابری دست پیدا کنند.  اینها حداکثر سقف قوانینی است که می توان با رعایت موازین اسلامی  به نقع خانمها تغییر داد! البته شاید با فتوا گرفتن حق اجتهاد برای زنان شاهد  رشد مجتهدان زن  هم بشویم چون مملکت ما با کمبود شدید مجتهد روبرو است!

خانم نفيسه فياض بخش، نماينده تهران و عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس اسلامي هم برای اینکه از قافله عقب نیفتد و در ضمن همزمان رو دست "کمپين یک میلیون امضا بزند"!!!!!! می گوید مواردي از مباحث حقوقي مطرح در اين کمپين که با "احکام قرآن" مغايرتي نداشته توسط فراکسيون زنان، در مجلس طرح شده و در حال بررسي است.(11)

روش "کمپبن یک میلیون امضا"

فریده غیرت  می گوید: "به طور مثال سمینار و یا جلسه ای گذاشته شود، فقط در مورد طلاق. از چند نفر از علما دعوت کنید تا با شرکت در این سمینار از موازین شرعی مربوط به طلاق بگویند و از همین موازین کمک خواسته شود. من به طور قاطع می گویم اگر از موازین شرعی مثلا در مورد عسر و حرج کمک گرفته شود، عسر و حرج  ما این نخواهد بود که هم اکنون در دادگاه ها اجرا می شود چون عسر و حرج در شریعت ما خیلی راحت تر در نظر گرفته شده و دامنه اش خیلی وسیع تر از چیزی است که قضات در دادگاه های خانواده می پذیرند. اگر این جلسات متعدد و در کلیه موارد برگزار شود، با بحث و تبادل نظر بین علمای دین و اساتید، به طور حتم این مشکلات موجود باز خواهد شد."(12)

 روشی که خانم فریده غیرت  و تقریبا اغلب فعالان کمپین در پیش گرفته اند، نه فقط استراتژی نگاه به مراحم دولتمردان اسلامی و آخوندهای مدرن است بلکه تاکتیک  پیدا کردن تضادهای احادیث امام محمد باقر با محمد  و بقیه امامان  بر سر مسائل زنان  نیز  هست  و قرار است  این تاکتیک   کاتالیزور کمپین برای تحقق خواسته هایش شود.

خانم شیرین عبادی هم برای اینکه آب پاکی روی دست زنانی بریزد که دیگر حاضر نیستند حتي برای یک لحظه هم این قوانین نابرابر و قرون وسطی را تحمل کنند، می گوید : "من همواره به آینده امیدوار هستم. به همان دلیلی که قانون حضانت که در ابتدا می گفتند دستور اسلام است و مخالفت با آن کفر،  تغییر کرد. به همان دلیل که امروز بار دیگر دو زن مستشار داریم، من امیدوار هستم که روزی حقوق برابر برای زن و مرد در ایران داشته باشیم و این موضوع هیچ مغایرتی هم با شرع و اسلام ندارد. "(13)

البته خانم عبادی در مورد این آینده زمانی را تعیین نکرد. اما می شود فهمید که وقتی پس از 27 سال رژِیم تازه الان راضی شده که دو مستشار زن در دادگستری داشته باشد و قانون حضانت را از2 سال به هفت سال برساند، یعنی برای تغییر قوانین  در این سطح و با روش خانم شیرین عبادی  و در چهارچوب جمهوری اسلامی احتیاج به یک سال نوری هست!  به این می گویند روش قطره چکانی و زجر کش کردن زنان برای تحقق خواسته هایی که می شود در یک آن بدست آورد.  خواسته هایی که در آغاز قرن 21 نداشتن آن برای زنان دهشتناک و تراژیک است. خواسته هایی که زنان ایران بارها نشان داده اند که شایسته تحقق و کسب بسیار بیشتر  ازآن هستند.

فلسفه و تفکر تمکین و سازش به هر قیمتی!

از آنجا که پشت هر سیاست، فلسفه ای نهفته است، جا دارد در این جا به پایه های نظری- تئوریک طرح "کمپبن یک میلیون امضا" اشاره ای شود،  تا  ببینیم چگونه این فلسفه مانند نخ تسبیح  از میان تفکر و سیاست  دوم خردادی درون جنبش زنان و هم چنین طرح رفراندوم می گذرد. در میان مبتکران این طرح نگاهی  به  نظرات خانم نوشین احمدی بیشتر به درک این مسئله کمک می کند.  بویژه اینکه وی سالها نقش مهمی در تئوریزه کردن حمایت جنبش زنان از خاتمی داشت . نوشين احمدی بعد از به گل نشستن کشتی اصلاح طلبان دو خرداد، مدافع طرح رفراندوم شد.(14) او سپس همراه با جریانات ملی مذهبی و  حزب مشارکت مبتکر طرح 22 خرداد و تغییر  و اصلاح قانون اساسی شد. نوشين احمدی برای هموار کردن و توجیه  ائتلاف با اصلاح طلبان  حکومتی و غیر حکومتی می گوید: "نسل جديدي از فمينيسم كه ميتوان آن را ”فمينيسم موقعيتي“ ناميد در ايران رشد كرده كه ملاك و ميزاناش اسلامي نبودن يا اسلامي بودن نيست و اگر آنها را با اين معيار بسنجيم همچون گذشته دچار مشكل خواهيم بود. اين نسل جديد از فمينيسم را شايد بتوان ”فمينيسم عامهي مسلمان“ ناميد كه با ”اسلام ايدئولوژيك“ در ماهيت، و با ”اسلام داراي قدرت“ در روش و خواستهها، متفاوت است. این نسل  به اسلام هم واكنش ندارد، چون مشكلاتاش را با آن در ارتباط نميبيند. و به آن بهچشم دشمن نگاه نميكند، بلكه به زبان ساده: با آن (با اسلام) زندگي ميكند و بخشي از زندگي روزمرهاش است. زيرا چه بخواهد و نخواهد در زندگي روزمرهاش وجود دارد. در نتيجه ميتواند آن را(اسلام را) مانند بقيهي چيزهايي كه در زندگي روزمرهاش وجود دارد به سهولت با شرايطزيست خود، منطبق و تغييردهد." و یا در مقاله ای دیگر می گوید «در جنبش های اجتماعی تئوری ها، تئوری های موقعیتی هستند و در موقعیت های مشخص می تواند رادیکال یا غیر رادیکال تلقی شود» (15)

بعبارتی همانطور که من در مقالاتم در این زمینه نوشتم، ایشان (نوشين احمدی) بطور سیستماتیک برای جا انداختن فلسفه ی تمکین و اختگی در مقابل ستم کار می کنند(16). این نگرش تمکین را می توان خیلی راست و پوست کنده در یک رهنمود مردسالارانه و زن ستیزانه معروف دید: "وقتی دارند  بهت تجاوز می کنند، و کاری نمی توانی بکنی سعی کن لذت ببری!"  این یک نگرش ارتجاعی است که برده را به عادت کردن به زنجیرهایش دعوت می کند و نوشین احمدی با بکار گیری آن فعالانه سعی می کند پیشاپیش عزم  و قدرت مقاومت زنان علیه طرح های هولناکی که جمهوری اسلامی و امپریالیستها در سر دارند هم در نسل جوان و هم در زنان درهم شکند.

خانم نوشین احمدی خراسانی همانطور که "تئوری های موقعیتی" را برای دفاع از پروژه رفراندوم اختراع کرد، حالا برای دفاع از کشتی نوح کمپین، تئوری "فمینیسم موقعیتی" را کشف کرده است.  و می گوید: "انطباق اسلام و فمينيسم در كمپين يك ميليون امضاء، انطباق فمينيسم است با مسلمانان! از اينرو ما نه با آن گرايش ”انطباق فمينيسم با اسلام“ چالش داريم و نه با ”عدم انطباق آن“، بلكه با گرايشي سروكار داريم كه شايد بتوان آن را فمينيسم عامه يا فمينيسم روزمره يا فمينيسم موقعيتي ناميد."(17)

اما نوشین برای اثبات این "فمینیسم موقعیتی" نسل جوان دست به یک تحریف آشکار می زند  و می گوید  "اما اين نسل جديد در كمپين يك ميليون امضاء با هيچ گروهي ”قهر“ نيست."(18)

نسل جوان با جمهوری اسلامی نه فقط قهر، بلکه تضادی حل نشدنی دارد. تمامی مبارزات سالهای گذشته عیدها ،چهارشنبه سوری ها، جنبش دانشجويی  وجنبش جوانان حکایت  قهر و جنگ نسل جوان با رژیم جمهوری اسلامی است. اين نسل جوان بقدر کافی مزه قوانین قرون وسطائی را چشیده و آن را نمی خواهد. اما تا زمانی که بر سر این نخواستن گردبادی بلند نکند امثال نوشین احمدی ها از خواب قرون بیدار نخواهد شد. حتی سران جمهوری اسلامی بارها به این نارضایتی عمیق نسل جوان اعتراف کرده اند اما نوشین احمدی هراسناک از عواقب "قهر" نسل جوان با این رژیم فقط قادر است مرتبا  به نسل جوان، به توان، شعور، آگاهی و جسارتش دهن کجی کند و تصویر نسلی عقب مانده از آنان را بدهد.  شاید منظور نوشین احمدی جوانانی هستند که زیادی در سفره خاندان خمینی و دوم خردادی ها نشسته اند یا جوانانی که هنگام تماشای تلویزیون آمریکا و شنیدن سفرنامه منوچهر محمدی و استقبال  ژنرالهای آمریکائی از او، آه حسرت می کشند و آرزوی پریدن با مرتجعین آمریکائی را در سر می پرورانند.

راستی که تلاش برای آشتي دادن اسلام با منافع زنان، آن هم در کشوری که صدها زن سنگسار شده اند، دهها زن طبق قانون  قصاص پای چوبه دار رفته اند، بزرگترین تظاهرات ضد حجاب جهان را خلق کردند، نیروهای سرکوبگر جمهوری اسلامی جنگی روزانه علیه دختران و پسران نسل جوان برای مهار کردن آنان می کنند، اوج عشق افلاطونی به قهقراست. البته خانم محبوبه عباسقلی زاده نیز فرصت را برای گل آلود  کردن واقعیات تاریخ جنبش زنان مناسب دیده و می گوید"بیست و شش سال پیش وقتی که متن قانون اساسی نگاشته می شد، هنوز این نسل از زنان شکل نگرفته است. اما امروز این نسل از زنان وجود دارند، و مطالبات خود را دارند. قانون باید پاسخگوی نیازهای این نسل باشد. " (19) باید بگویم که  زمانی که خانم محبوبه عباسقلی زاده در صف عشاق سینه خمینی برای به عقب بردن جامعه بودند، نسلی بود که در مقابل این یورش ارتجاعی ایستاد و زمانی که ایشان با چادر و چاقچور بعنوان سمبل هویت ملی و سمبل جمهوری اسلامی در هیئت جمهوری اسلامی  در کنفرانس پکن در سال 1995 برای اسلام عزیز سینه چاک می کرد. (20)  می دانست که از بدو قدرت گیری مرتجعین اسلامی  در ایران اکثریت زنان به طرق گوناگون تن به این قوانین نداده اند.

 مهمترین مسئله ای که ماهیت گردانندگان این کمپین را روشن می کند رشته الفت آنها با چارچوبه و شالوده های جمهوری اسلامی است. تاکید آنان بر این درخواستها و مطالباتش تضادی با اسلام ندارد، نشانه این پیوند نامبارک است.  در شرایط کنونی ایران که حکومتی دینی حاکم است هرکسی و یا هر نیرویی در سیاست از اسلام استفاده کند، بسرعت با این حکومت و پایه های آن وجه اشتراک و پیوند پیدا می کند حتا اگر خود نخواهد. چرا که اسلام ایدئولوژی حاکم بر کشور است. پایه های ایدئولوژیک یک نظام سیاسی- اقتصادی- حقوقی  وفرهنگی است که طی 28 سال گذشته زندگی اکثریت مردم و بالاخص زنان را به قهقرا برده است: فقر، فحشا، اعتیاد، سنگسار و کلیه مظاهر بی حقوقی و سرکوب زنان محصول اجتناب ناپذیر مناسباتی است که یکی از پایه های ایدئولوژیکش اسلام است. با اتکا به قوانین اسلامی بی حقوقی مفرط زنان قانونیزه شده است. خشونت علیه زنان تحت لوای قوانین اسلامی دولتی و قانونی شده است. وقتی کمپين می گوید حقوق زن با اسلام تضادی ندارد و یا تکیه اش را به فتوای ایت اله های مهربانتر می گذارد در حقیقت با اساس های ستم بر زن در ایران سازش می کند.  عوامفریبی آنجاست که این کار را مبارزه  برای برابری زن جا می زند. این در حقیقت نه مبارزه برای حقوق زنان بلکه در پرده  ساتر پوشاندن  بی حقوقی زنان است. سازش با سرکوبگران زنان است.

   بی دلیل نیست که کمپین حاضر نيست حتی یک کلام در مورد حجاب اجباری، بعنوان یک سرکوب و  تحقیر  عمومی زنان که حداقل نسل جوان در اشکال گوناگون بیزاریش را از آن نشان داده دست بگذارد و آن  را  به عنوان خواست زنان بنويسد. (21)

سخنی با فعالین  صادق و سکولار که به این کمپین بعنوان مفری برای فعالیت امید بسته اند بگذارید شهلا شرکت و زهرا اشراقی و زنان جبهه مشارکت از اسلام بگویند، چون نان آنها بر سر سفره حکومت اسلامی روغندار و چرب است. به شما چه  که کوچه به کوچه و چهره  به چهره  سراغ زنان بروید و به آنان بگویید  که اینها می خواهند قوانین نابرابر علیه زنان را تغییر دهند و حقوق زنان با موازین شرعی اسلام مغایرتی ندارد!  این کار خاک پاشیدن به چشم زنان است.  مگر کم از تلویزیون، منابر و مراسم و ... در مورد مزایای اسلام عزیز و قوانین شفا بخش آن  برای زنان حرف می زنند. بگذارید زهرا اشراقی ( نوه خمینی) و .... خودشان خانه به  خانه بروند و بگویند قوانین حکومتشان  برداشت مردسالارانه از اسلام است که حقوق زنان را پايمال مي¬کند. بگذارید آیت اله های "مدرن" کمپین خودشان بروند دنبال اسلام مدرن تر و غیره. هیچ یک از اینان ذره ای دلسوزی برای حقوق زن ندارند. آنان برای بقای عمر  حکومت خودشان اینگونه برای حقوق زنان اشک تمساح می ریزند. اسلام مدرنتر یعنی مدرنتر کردن بردگی زن که محور و ستون شریعت اسلام است. تغییر قوانین این رژیم فراتر از تبدیل سنگسار علنی به سنگسار مخفی (طبق حرفهای محمد رضا خاتمی) نخواهد رفت. (22)

 بقدر کافی زنان حکومتی هستند و بقدر کافی ابزار دارند که بروند این دروغ را بپراکنند که اسلام با حقوق زن تطابق دارد. نیازی نیست شما  دوستان فعال و دلسوز زنان برای چنین دروغی فضا سازی کنید و نیازی نیست شما زحمت بکشيد و چهره به چهره این حرفها را به میان زنان ببرید. بگذارید خودشان این کارها را بکنند. شما باید چیز دیگری بگویید، در غیر اینصورت تاریخ جنبش رهایی زنان این را بر شما نخواهید بخشید. مگر برخی از این زنان دوم خردادی  مانند نوشین احمدی خراسانی  برای مدت هشت سال مجاهد راه آیت اله لبخند به لب نشد و اسلام نرم را تبلیغ نکرد و بسیاری از زنان را قربانی دعواهای درونی هیئت حاکمه جمهوری اسلامی نکرد و بعد هم خیلی بی صدا و خزنده اعلام کرد که سرمان کلاه رفت! (23)

آنچه امروز زنان نیاز دارند  این است که بدانند، این قوانین چیست و از چه چیزی نشات گرفته است و چگونه می توان ازشرشان خلاص شد. زنان نیاز دارند بدانند  چرا این قوانین جزئی لاینفک از کلیت ساختار حقوقی و قانونی  موجود است.  چرا  کليه قوانين نابرابر و تبعيض ها در کشور ما ريشه در اسلام و قوانين ويژه آن برای زنان دارد. و اینکه هيچ تاويل و تفسير مترقی و عدالت جويانه ای از قرآن و احاديث نميتوان کرد. در رگ و پی ايدئولوژی اسلامی زن ستيزی و مردسالاری نهفته است.  می شود این حرفها را گفت و هم اکنون بسیاری از زنان و مردان آگاه در حال بردن این آگاهی به درون زنان هستند و بدون شک شیوه های مناسب را هم یافته اند. چرا که این اولین بار نیست نیروهای مترقی و آزادیخواه با حکومتی مستبد و دیکتاتور روبرو هستند. بنابراین کسی نگفته بروید در بزنید و بگویید "سلام ما دشمنان اسلام هستیم"بهتر است بحث را به این سطح نکشانید چون پلمیک ارزانی است.

در مقابل دختران و زنانی چون کبری رحمانپور، شهلا جاهد، دلارام دارابی، ژیلا ایزدی، ملک قربانی، محبت محمودی و ...  چه پاسخی دارید؟  نمی توانید به کبری رحمانپور بگویید قانونی که چوبه دار برایت بپا کرده بی ارتباط به اسلام است. حتا نمی توانید به او بگوئید تفسیری دیگری هم از آن قانون می توان کرد چون قانون قصاص نص صریح قرآن است. به شهلا جاهد و دلارام چه خواهید گفت؟

فراخوان به زنان که برای برابری دیه با مردان مبارزه کنند بجای اینکه بساط این قوانین قرون وسطایی را بهم بریزند، توهین به ارزش های آزادیخواهانه جنبش زنان است. توهین به سکولاریسم و بیش از 28 سال مبارزه زنان سکولار در داخل و خارج ایران است.

چگونه از زنان و مردان امضا خواهید گرفت برای شهادت برابر؟ دیه برابر؟ وقتی که  ناچار می شوید ابتدا  قانون زنا، لواط،  مساحقه  و سنگسار را مشروعیت ببخشید و به زنان بگویید که فقط  در این موارد است   که سهم شهادت زن نصف مرد است.  در مقابل زنی که از شما خواهد پرسید اصلا چرا این قوانین وجود دارد چه خواهید گفت؟ دوستان سکولار،  شما  با این کار  چماق مذهب را بر سر خودتان و همه زنان دیگر سنگین تر فرود می آورید.(24)

با چسباندن فراخوان های خود به مذهب عملا به تحکيم آن ياری می رسانید، تازه مجبورید برای گرفتن امضا هویت خودتان را زیر سئوال ببرید وقتی که چادر و چاقچور به سر به روضه خوانی ها و سفره های حضرت رقیه و عباس می روید و برای اینکه امضا بگیرید  مجبور به صلوات فرستادن هم هستید.

برخی از قلم بدستان کمپین  افتخار می کنند که از از آروند هاتی روی فمنیست برجسته هندی برای این کمپین امضا گرفته اند. بد نیست بجای اینکه دنبال امضا گرفتن باشید از او مبارزه کردن علیه ارزشها و خرافات و سنن مذهبی و عقب مانده را یاد بگیرید.   ببینید چگونه آروند هاتی روی پیگیرانه و شجاعانه علیه کلیه خرافات و ارزش های مذهبی در هند مبارزه می کند.

شما حاضر شده اید  در این اتحاد غیر اصولی  بنام کمپین یک میلیون امضا  نه فقط اسلام را و رژیم جمهوری اسلامی را بعنوان موانع اصلی تحقق آزادی و برابری زنان از زیر ضرب خارج کنید بلکه اتحاد با زهرا اشراقی، فاطمه حقیقت جو، .....  را به اتحاد با کبری رحمانپورها ترجیح داده اید.(25)

 طرح  تبدیل کمپین به بازوی حکومت!

جالب اینجاست که زنان حکومتی، به این اندازه سازشکاری کمپین راضی نیستند و طرح تبدیل آن به  یک کمپین کاملا حکومتی را دارند. «زهرا نژاد بهرام»، مشاور سابق استاندار تهران در امور بانوان می گوید: «اگر این کمپین خوب تبیبن شود شاید حتی بتوان فعالان زن در عرصه اصولگرایی را نیز با کمپین همراه کرد."(26) منظور این است که خانم عشرت شائق و فاطمه آلیا را هم باید متحد کرد البته کمپین باید خوب تبیین شود!

 فخرالسادات محتشمی پور، رئیس کمیته زنان جبهه مشارکت ومدیر انجمن زنان پژوهشگر تاریخ و در دولت خاتمی مسئولیت دفتر امور زنان وزارت کشور را بر عهده داشت، با اشاره به تجربه ای که در آن زمان در در دولت داشت می گوید: "خواسته های حقوقی زنان آنقدر ملموس شده اند که نماینده قوه قضاییه که در جلسات کمیته حقوقی دفتر امور بانوان وزارت کشور شرکت می کرد اعتراض داشت : چرا از طرف زن ها هیچ صدایی بلند نمی شود و زنان به قوه قضاییه برای اصلاح این قوانین فشار نمی آورند"(27) ، بعبارتی قوه قضائیه هم می تواند جزو امضا کنندگان این کمپین شود.

فریده ماشینی عضو کمیسیون زنان حزب مشارکت از این هم فراتر می رود و می گوید: "بحث کمپین در کمیسیون مطرح شده و کسی مخالف آن نبوده است ولی پلاتفرم حرکت، اجتماعی است نباید سیاسی شود. عده ای معتقدند که با توجه به خواستگاه حزب و مسلمان بودن اکثریت مردم، نکاتی به مطالب دفترچه های حقوقی کمپین اضافه شود که حمایت بیشتر مردم مسلمان را داشته باشد."(28)

سخن آخر

کشتی "کمپبن یک میلیون امضا" سوراخ های بزرگی دارد که باعث غرق شدن و به گل نشستن آن است.  این کشتی دریچه خود را بروی رژیم جمهوری اسلامی و یکی از مهمترین موانع آزادی و برابری زنان یعنی  مذهب باز گذاشته است. این چه کمپین برابری زنان است که افسار آن بدست حکومتیان داده شده  است؟ چطور می شود ادعای حق جوئی با زنان کرد ولی با دشمنان قسم خورده آنان سازش و آشتی کرد؟

این کمپین از سوی دیگر مسئله تضاد آمریکا و دولتهای غربی با ایران و نقشه های  آمریکا برای تغییر رژیم ایران یا بهتر است بگویم تعویض رژیم ایران را مسکوت گذاشته است. توجه کنیم که در شرایط متلاطم و حساس کنونی ایران و جهان هر اشاره و عدم اشاره ای معانی گوناگونی دارد. بیان تنظیم طول موج های یک جنبش است.  و بی جهت نیست که همه جریاناتی که زیر بال و پر طرح های امپریالیستی کز کرده اند از "سازمان اکثریت" گرفته تا جریانات معلوم الحال دیگر، به کمپین چون کشتی نجات خود می نگرند.

البته ابهامات و ضعف های دیگری هم در این کمپین است که اهمیت به مراتب کمتری از دو موضوع محوری بالا دارند. مثلا اینکه  در کلیات طرح آمده است که زنان و دختران زیر 18 سال نمی توانند این طرح را امضا کنند. آیا منطقی است که  در مبارزه علیه قوانینی که آماجش ملیونها دختر جوان زیر 18 سال هستند، آنان را حذف کرد. این هم نشان می دهد که مبتکرین اصلی کمپین یک میلیون واقعا آماجشان  فقط  تعویض قانون دیه و شهادت و مجتهد و رجال است. برای همین  نیروهایی را که یک پای اصلی مبارزه برای حقوق زنان هستند حذف کرده اند.

در  شرایط سیاسی متلاطم  کنونی معلوم نیست بالاخره ناخدای کشتی کمپین کدامیک از دشمنان عمده زنان  خواهند شد. برخی از سرنشینان تعیین کننده این کشتی یک نگاه به مرتجعین اسلامی و نگاهی به آمریکا  و دیگر مجامع بین المللی دارند و هنوز تصمیم نگرفته اند با کدام ناخدا بروند. موج قوی تعیین خواهد کرد که کدام ناخدا این کشتی را استفاده خواهد کرد.

در شرایط کنونی و با توجه به گرایشات گوناگون درون جنبش زنان بر عهده همه فعالین زنان است که اضطرار موضوع را دریابند. اضطرار اینکه جنبش زنان باید  سکاندار کشتی مبارزات عادلانه و  برابری طلبانه خود باشد. و برای این امر   گرایشات گوناگون درون این جنبش باید مسئولانه به یکدیگر برخورد کنند.  به اعتقاد من تا زمانی که کمپین حامل سیاست همدستی با جناح های حکومتی و اسلام گرائی است نباید از آن حمایت کرد. اما این به معنی این نیست که فکر کنیم ما کاری  به  کار این  کمپین نباید داشته باشیم. پیشرفت مبارزات زنان  به مجموعه گرایشات درون آن و جدل بین آنها ربط دارد. جریانات فرصت  طلبی هم در این میان هستند که به اصطلاح سنگ سکولاریسم و مبارزه علیه مذهب می زنند اما وقتی به کمپین رسیدند از خود بیخود شده تومار بدست به دنبال جمع آوری امضا برای کمپین شده اند. اینها هم در نهایت با  خط حاکم بر کمپین یعنی اتکا به بالایی برای کسب خرده نانی فصل مشترک دارند.

ما باید از فضای سیاسی که این کمپین  فراهم کرده بر ای دامن زدن به این بحثها استفاده کنیم تا بتوانیم اکثریت زنان را حول پایه ای ترین منافعشان گردهم آوریم و نگذاریم که انرژی مبارزه و فداکاری برخی زنان که خستگی ناپذیر در کمپین فعالیت می کنند به جیب دار و دسته جدیدی از جمهوری اسلامی و یا جناح هایی از آن بعلاوه نو کیسه های جدید واشنگتن نشین ریخته شود.

برای اینکه کشتیبان جنبش زنان خود زنان باشند برای اینکه سکان این کشتی در دست خود زنان برای پیشروی بسوی مسیر رهایی و آزادی زنان باشد ابتدا  باید خواسته ها و مطالبات زنان را بدون هیچ اما و اگری طرح کنیم  و با استفاده از فضای کنونی و شرایط بتوانیم خط مرز  میان دوستان و دشمنان زنان را با صراحت روشن کنیم.  از یکسو باید  آماج مبارزاتی برای آزادی و برابری زنا ن  روشن باشد و از سوی دیگر مرزبندی با نیروهایی که می خواهند برای اهداف ارتجاعی خود در جنبش های اجتماعی از جمله جنبش زنان نفوذ کنند. اینها پروسه ارتقا آگاهی زنان و هم چنین آماده ساختن آنان برای این است که نگذاریم بار دیگر سرنوشت مان را نیروهای حکومتی  و امپریالیست تعیین کنند.همانگونه که جنبش دانشجویی در روز 16آذر امسال مرزبندی هایش با دشمنان را با صراحت اعلام کرد  تمام جنبش های اجتماعی دیگر نیز باید بکنند. اگر فضایي برای جنبش دانشجویی هست بدون شک برای جنبش زنان هم هست.

جنبش زنان نه فقط باید سکاندار کشتی رهایی خود شود بلکه باید نقش مهمی در شکل گیری قطب سوم  ایفا کند.  قطبی که نوید جامعه ای عاری از ستم و استثمار را می دهد جامعه ای که شاخص ترقی خواهی آن ازادی و برابری زنان است.  برای این امر باید  فعالیت هایی چون فعالیت کارزار زنان "برای لغو کلیه  قوانین نابرابر و مجازاتهای اسلامی علیه زنان" را مد نظر خود دهیم. این کارزار الگوی روشن و شفافی است برای پیشبرد مبارزه  زنان در دوره کنونی و مصون کردن جنبش زنان از گزند افعی ها و جانورانی که در صحنه هستند و در  کمین نشسته اند که نتیجه مبارزه و زحمات ما را به حساب خود بریزند.

 گفتن اینکه "خواستهای زنان ضديتی با اسلام ندارد". در برابر حرکت رشد يابنده جنبش زنان چیزی جز بیان گرایشی نیست که در حال درجا زدن و پس رفتن است. جنبش زنان جنبشی است که رو بسوی آینده دارد و  شعارش همان شعار تاريخی هشت مارس 1357 است: "ما انقلاب نکرديم تا به عقب برگرديم!" ■

azar_darakhshan@yahoo.com

توضیحات:

1-      برای اطلاع بیشتر به سایت "کارزار لغو کليه قوانين نابرابر و مجازات های اسلامی عليه زنان " مراجعه کنید.

http://www.karzar-zanan.com/

2- در این مورد به مقالات آذر درخشان مراجعه کنید. رفراندوم: تحول در استراتژی، یا  به نرخ روز کردن استراتژی؟ آذر درخشان

http://8mars.com/nashriye/12/esteratejie-12.htm

از دو خرداد تا رفراندوم، از تلطیف قوانین ضد زن تا تغییر قوانین ضد زن! سیری در نظرات نوشین احمدی خراسانی – مقاله از آذر درخشان

http://8mars.com/nashriye/12/2khordadi-12.htm

3-  به سایت برابری برای تغییر مراجعه کنيد.

http://we4change.org/

4- بيانيه ”يك ميليون امضاء“ براي تغيير قوانين تبعيضآميز

http://we4change.org/spip.php?article11

5- بيانيه ”يك ميليون امضاء“ براي تغيير قوانين تبعيضآميز

http://we4change.org/spip.php?article11

6- برگزاری پرشور" کمپین یک‌میلیون امضا" در کرج - زهره امین

 http://we4change.org/spip.php?article159

7- شست روابط عمومی کمپین در تهران با برخی فعالان جنبش زنان، شیرین عبادی: کمپین با نورافکن وارد خانه ها شده است - ناهید جعفری -  دو شنبه 30 بهمن 1385

http://we4change.org/spip.php?article412

8- نشست مشترک زنان اصلاح طلب و اعضای کمپین - فاطمه راکعی: آمادگی کار جدی در کمپین یک میلیون امضا را داریم - مریم حسین خواه

http://we4change.org/spip.php?article338

9-  فريده غيرت: تغییر قوانین تبعیض آمیز، خلاف شرع و مقابله با نظام نیست گفت و گو: محبوبه حسين زاده  - جمعه 21 مهر 1385

http://www.we-change.org/spip.php?article93

10- خانههايي براي يك ميليون امضاء / فخرالسادات محتشمي پور -  شنبه 28 بهمن 1385- پنج شنبه : جلسه کمیته ارتباطات کمپین یک میلیون امضا - مکان : منزل خانم مقدم

http://www.we4change.com/spip.php?article407

11- نفيسه فياض بخش در گفتگو با سايت روز آنلاين : من موارد کمپين يك ميليون امضاء را خوانده ام. طرح بخشي از اين موارد را که قابل اصلاح بود ما در مجلس ارائه داديم -  دو شنبه 16 بهمن 1385

http://we4change.org/spip.php?article378

12- فريده غيرت: تغییر قوانین تبعیض آمیز، خلاف شرع و مقابله با نظام نیست گفت و گو: محبوبه حسين زاده جمعه 21 مهر 1385

http://www.we-change.org/spip.php?article93

13 - گفت و گوي اختصاصي «تغيير براي برابري» با شيرين عبادي:بايد مطالبات زنان را به سطح جامعه ببريم،گفت و گو:فرناز سيفي،مريم حسين‌خواه،پنج شنبه 9 شهریور 1385

http://we4change.org/spip.php?article46

14- نوشين احمدي خراساني - رفراندوم براي تغيير قوانين ضدزن

http://iftribune.com/news.asp?id=5&pass=133

15- دو سال زندگی مشترک در کمپین: با حفظ ”حق طلاق“نوشین احمدی خراسانی - يکشنبه  ۱۰ دی ۱٣٨۵ -  ٣۱ دسامبر ۲۰۰۶

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=7496

16- در این مورد به مقالات آذر درخشان مراجعه کنید:  رفراندوم:تحول در استراتژی، یا  به نرخ روز کردن استراتژی؟ - آذر درخشان

http://8mars.com/nashriye/12/esteratejie-12.htm

از دو خرداد تا رفراندوم، از تلطیف قوانین ضد زنتا تغییر قوانین ضد زن! سیری در نظرات نوشین احمدی خراسانی

http://8mars.com/nashriye/12/2khordadi-12.htm

17- دو سال زندگی مشترک در کمپین: با حفظ ”حق طلاق“نوشین احمدی خراسانی

http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=7496

18- همانجا

19- سخنرانی محبوبه عباسقلی زاده بمناسبت گردهمایی 22 خرداد 84

http://www.womeniniran.net/archives/FMP/002524.php

20- فیلم مستندی در مورد پکن از جملیه ندایی ......

21- نگاه کنید به بیانیه کمپین

http://we4change.org/spip.php?article11

22-  این فرد که رئیس حزب مشارکت و برادر رئیس جمهور پیشین محمد خاتمی است، هنگامی که اتحادیه اروپا به موضوع سنگسار زنان در ایران معترض شد، فرمودند که شاید بتوان "راه حل" دیگری یافت!

23-  در این مورد به مقالات آذر درخشان مراجعه کنید. رفراندوم: تحول در استراتژی، یا  به نرخ روز کردن استراتژی؟ آذر درخشان

http://8mars.com/nashriye/12/esteratejie-12.htm

از دو خرداد تا رفراندوم، از تلطیف قوانین ضد زن تا تغییر قوانین ضد زن! سیری در نظرات نوشین احمدی خراسانی – مقاله از آذر درخشان

http://8mars.com/nashriye/12/2khordadi-12.htm

24- به کلیات طرح کمپین نگاه کنید:

  بند شماره 10 نوشته شده اشت ـ در بعضي موارد زنان، حق شهادت دادن ندارند، مانند جرم لواط یا مساحقه (همجنسگرایی زنان) یا قوادی یا شرب خمر و ....

در مواردي هم که شهادت زن در دادگاه‎‎ها پذيرفته ميشود، 2 زن شاهد برابر با يك مرد شاهد به حساب ميآيد و معمولا در مورد واقعهاي که زنان شهادت ميدهند بايد حتما يک مرد نيز در آن مورد شهادت دهد تا براي دادگاه ملاك باشد. مواد 294، 295، 300 و 301 قانون مجازات اسلامی

25- نشست مشترک زنان اصلاح طلب و اعضای کمپین.-  فاطمه راکعی: آمادگی کار جدی در کمپین یک میلیون امضا را داریم

http://we4change.org/spip.php?article338

26- نشست مشترک زنان اصلاح طلب و اعضای کمپین - فاطمه راکعی: آمادگی کار جدی در کمپین یک میلیون امضا را داریم - مریم حسین خواه - شنبه 30 دی 1385

http://www.we-change.org/spip.php?article338

27- همانجا

28- نشست روابط عمومی کمپین در تهران با برخی فعالان جنبش زنان - شیرین عبادی: کمپین با نورافکن وارد خانه ها شده است -  ناهید جعفری -   دوشنبه 30 بهمن 1385

http://we4change.org/spip.php?article412