فرهنگ خشونت

جمیله ندایی

اسفند سال 1357 وقتی صجبت از حجاب اجباری شد ،زنان در تهران به خیابانها ریختند و یکی از شعارها که هنوز در گوشم زنگ میزند ، شعار ، باید نباید بود. برای من معنای این دو کلمه همان انعطاف و تردید یک انسان بالغ به تمام ارزشهای موجود در جهان فعلی ست.

من فکر میکنم اگر نتوانیم تمام ارزشهایی که ما را به زندگی و مبارزه برای زندگی نیرو می دهد ، دایما به سوال بگذاریم ، نمیتوانیم مدغّی به وجودآوردن جهان دیگر یا جهان بهتر باشیم.

کارزار زنان برای لغو قوانین ضدّ زن چنان نیرویی را در زنان بیدار کرد که پنج روز در برف و سرما فریاد می زدند که این شرایط را نمی پذیرند و خواهان ساختن جهان دیگری هستند.

قدرت مذهبی ایران با اتکاء به تمام ارزشهای مقدّس ، به سرکوب زنان انقلابی مشغول است. و زنان انقلابی با تعاریف مختلف برای آزادی مقاومت و مبارزه می کنند.

اتّحاد عمل برای حرکت مهّم کارزار دفاع از آزادی بی قید و شرط زنان در مقابل قانون بود. قانون ، مهمترین ارزش عاقلانه یی ست، که بین دو انسان بر قرار میشود، که زندگی جمعی ممکن شود.

مشکل زنان در جهان فعلی قوانینی ست که مردان و زنان ضدّ زن تنظیم کرده اند که یکی بر دیگری ، طبقه یی بر طبقه یی دیگر ، قدرت برتری اجتماعی و سیاسی داشته باشند.

زنان وقتی زندگی خصوصی خودشان را امری اجتماعی و سیاسی تلقّی می کنند به پامی خیزند که برتری یکی بر دیگری را نفی کنند.

مشکل اصلی در تمام بحثهای فرساینده برای تغییر نام کارزار و حذف هر آنکه جرات می کند مبارزات را نقد کند ، از نوع تلقّی ما از مبارزه نشات می گیرد.

تعطیل کردن کارزار ، مبارزه زنان را متوقّف نمی کند.

اما ادامه مبارزه در جمع کارزار جرات و جسارت دایمی می خواهد که به نقد خود و نقد دیگری بنشیند.

نفرت انقلابی ناچار به فرهنگ خشونت می انجامد . حذف دیگری به بهانه خفظ نظم و ارزشهای مبارزاتی.

کسانی که می خواهند قوانین انسانی تدوین کنند و نابرابری و جهل و سرکوب را از بین ببرند ، نمی توانند با توسّل به حذف و خشونت از ارزشهای انسانی دفاع کنند.

تنها فرهنگ گفتگو می تواند فرهنگ خشونت را از بین ببرد.

فرهنگ گفتگو از نقد و بحث و جدل آبشخور دارد. تمام کوشش ما برای ادامه مبارزه ، گوش کردن به یکدیگر و فهمیدن دیگری ست.

وگرنه ضربه بر طبل خالی می کوبیم.

نگاه من به گفتگوی زنان در روز شنبه 17 ژوئن2006