شورش زنان زندانی در افغانستانارسالی توسط یکی از خواننده گان نشریه از افغانستانحوالی ساعت 4:30 عصر روز یک‌شنبه 9 حمل، زندانیان زن در هرات در این دوره که کرونا هم در حال گسترش است، با اعتراض دسته جمعی خواهان برقراری عدالت شدند. این اعتراض در ابتدا با داد و فریاد زندانیان شروع شده و آرام‌آرام آوج گرفت و چند زن زندانی بالای تعمیر زندان برآمده و با پرتاب سنگ به سربازان، اوضاع را به‌هم ریخته و بخش‌هایی از زندان را به آتش کشیدند. حوالی ساعت 8:30 شب با دخالت پولیس ویژه اعتراض زندانیان آرام گرفت. در نتیجه چند پولیس و زندانی زن زخمی شدند.جیلانی فرهاد سخنگوی والی هرات گفت، زنان زندانی به این سبب دست به آشوب زدند که چرا نام‌های آن‌ها در لیست کسانی شامل نیست که آزاد می‌شوند وی گفت: «شماری از محبوسین محبس زنان در اعتراض به این‌که نام‌های‌شان درج لیست مستفید شدگانی که بر اساس فرمان مقام عالی ریاست جمهوری آزاد می‌شوند نیست، دست به اعتراض زدند. نیروهای امنیتی و یک تیم صحی به محل رسیدند که اقدامات لازم را انجام دهند و هیئتی هم به‌گونه همه‌ جانبه این رویداد را بررسی می‌کند.»میوند صمدی، مدیر زندان هرات در گفت‌‌وگو با روزنامه 8صبح، ضمن تایید زخمی شدن چند زندانی زن و چند پولیس، گفت که» پرونده‌های زندانیان به دقت بررسی می‌شود و افرادی که حق رهایی دارند، آزاد خواهند شد. فرمان اختصاصی رئیس جمهور در مورد عفو محبوسین به‌‌خاطر ویروس کرونا مخصوصاً در هرات صادر شد که روز شنبه به ما مواصلت کرد و400 الی500 نفر بر اساس همین فرمان رها می‌شوند.»براساس آمار رسمی 35 هزار زندانی در سراسر افغانستان وجود دارد که 12هزار نفر آن‌ها زنان و کودکان هستند.همین اکنون در زندان هرات دست‌‌کم سه هزار و500 نفر زندانی‌اند که از این میان بیش از 120 نفر آن‌ها زندانی زن هستند.اکثریت زنان به جرم «اخلاقی» از قبیل فرار از منزل در حبس به سر می‌برند. دیدگاه ، رسوم و عنعنات قبیلوی حاکم بر افغانستان ستم بر زنان را شدت بخشیده است. حاکمیت دین اسلام بر کشور اساس این ستم را تشکیل می‌دهد. افکار قبیلوی توسط «جرگه قومی»،«جرگه محلی» و«لویه جرگه» تحکیم می‌شود. سیستم ارباب رعیتی توسط جرگه‌ها به‌اجراء در می‌آید که در آن‌ها ارباب‌ها و فئودال‌ها نقش اساسی را ایفاء می‌نمایند. در اولین لویه جرگه‌ی سران قبایل در سال‌1160، کشور افغانستان بوجود آمد و در آخرین آن هفتمین قانون اساسی افغانستان تحت حاکمیت نیروهای اشغال‌گر آمریکایی و شرکاء در سال 1382تصویب گردید. این قانون‌ اساسی دولت جمهوری اسلامی افغانستان را رسمیت بخشید که در آن دین اسلام بحیث دین رسمی و قانونی کشور تعیین گردید.برمبنای قانون حاکم بر کشور حرف اول را مرد می‌زند و زن جزء مال و امتعه‌ی مرد محسوب می‌گردد. مرد، سالار و سردار است و زن باید مطیع و فرمان‌بردار باشد. پس به‌صراحت گفته می‌توانیم که افغانستان زندان زنان است و زنان زندانی برده‌های سرکشی‌اند که مخالف قانون خدا حرکت نموده و از احکام دین سرپیچی نموده‌اند. پس باید جزاء ببینند و شکنجه شوند تا سزای سرکشی‌شان را ببینند و زنان دیگر از آن عبرت گیرند.در جرگه‌های قومی و محلی برای زنان جزاء تعیین می‌شود و یا دختران خردسال شیرخواره «بد» داده می‌شوند که اگر از خدمت شوهر، برادرشوهر، پدرشوهر، مادرشوهر و خواهر و دیگر کسان شوهر سرپیچی کنند زندانی دولت اسلامی می‌گردند و سزای سرپیچی‌شان را می‌بینند.در زندان‌های افغانستان صدها زنی وجود دارند که در جریان حاملگی دست‌گیر شده و در زندان زائیده‌اند و صدها زن دیگری که با کودکان‌شان راهی زندان شده‌اند و ده‌ها زنی که در درون زندان به‌ آن‌ها بارها تجاوز شده است، دیده می‌شوند.اکثر این زنان به‌جرم‌های مرتکب ناشده‌ی زندانی شده‌اند. در زندان زنانی هم هستند که به‎خاطر خشونت و خواست‌های ضد‌زن مردان، به زندان کشیده شده‌اند. مانند زن بیست ساله‌ای که در هنگام خواب گلوی شوهرش را، که او را وادار به تن‌فروشی می‌کرد، برید؛ او که دیگر توان مقاومت در برابر یک روز از این بدرفتاری و خشونت را نداشت، شوهرش سال‌ها به این کار وادارش کرده بود. دختر جوانی که به اتهام کشتن پدراش بیست سال حبس شده است در حالی که پدراش را کس دیگری کشته است.به اساس حکم اشرف غنی کسانی از زندان رها می‌شوند که تا پنج سال حبس داشته و نیمی از آن را گذرانده باشند. زنان بالای پنج سال حبس باید در زندان بمانند تا پیر و مفلوک شوند و یا در اثر کرونا و مریضی‌های ساری دیگر، بمیرند. اما این حکم برای طالبان نیست. پنج‌هزار تن از طالبان زندانی بنابه توافق نامه‌ی صلح آمریکا با طالبان که در 29 جنوری در قطر صورت گرفت باید بدون قید و شرط ، رها شوند. با توافقی که آمریکا با طالبان نمود، امتیازات زیادی به طالبان داده خواهد شد.پنج‌سال حکومت طالبان سیاه‌ترین دوره‌ی زندگی زنان در افغانستان بود. بستن دروازه‌های مکاتب و دانشگاه‌ها به روی زنان، زندگی در کنج خانه، گشت و گذار با برقع از الطافی است که طالبان در زمان حکومت‌شان به زنان روا داشتند. هرچند در دوره حاکمیت دولت‌های وابسته به نیروهای اشغال‌گر امریکایی و شرکاء هم تغییر اساسی به زندگی زنان افغانستان رونما نگردید. مکاتب و دانشگاه‌ها باز شدند؛ اما آزار و تجاوز جنسی در سطوح مختلف جامعه با شدت و حدت وجود داشته و دارد. زنان اجازه یافتند تا در شهرهای بزرگ گشت و گذار نمایند؛ اما خشونت به زنان به‌حدی شدت گرفت که روزانه ده‌ها نفر دست به خود‌کشی و خودسوزی زدند، شکنجه‌های وحشیانه توسط مردان وحشی صفت در سایه‌ی نیروهای اشغال‌گر به بالاترین حدش رسید و فحشاء و تجاوز به زنان وکودکان به‌شکل بی‌سابقه‌ای گسترش یافت، اعتیاد به مواد مخدر و دیگر مواد نشه آورد شدت بی‌سابقه‌ای یافت و....داستان زنان زندانی تاسف‌بار و رقت‌انگیز است. سرپیچی و مقاومت در برابر بدرفتاری فیزیکی، تجاوز جنسی، ازدواج اجباری، خشونت خانوادگی در حالی‌که در اکثر موارد هنوز خودشان کودکانی بیش نیستند، آن‌ها را به این روز انداخته است. کنترول هدایت زندگی، از زمان کودکی از آن‌ها گرفته شده است.در افغانستان، تن زنان دارایی پدران، شوهران، اجتماع، دین یا دولت پنداشته می‌شود، زن، بدون اجازه قبلی مردانی که بر او سلطه دارند، هر اقدامی بکند به تهدیدی در برابر اقتدار این مردان تبدیل می‌شود. این تهدیدها اغلب با زندانی ساختن و خشونت جواب داده می‌شود. نظارت بر زنان به خاطر «جرایم اخلاقی»، سیستمی را استمرار می‌بخشد که زنان را به حاشیه می‌راند و به خشونت در برابر آن‌ها مشروعیت می‌دهد.نشریه هشت مارس شماره ۵۰می 2020/ اردیبهشت 1399