طالب با مواجه شدن با مبارزه زنان افغانستان در ۹ ماهی که در قدرت بوده است به این نتیجه رسیده که به آسانی نمیتواند زنان افغانستان را کنترل کند، در نتیجه از این طریق میخواهد که مردان خانواده را با زور و تهدید در خدمت خود بگیرد.
مردم افغانستان بخصوص مردم شهرهرات باید متوجه واقعیت مسئله باشند و از تاریخ بیاموزند آنها باید دوره حکومت طالبان را بیاد بیاورند که چگونه آمریکا و چاکرانش در قطر حکمروایی آنها را به رسمیت شناخته و چند کشور در افغانستان سفارت افتتاع کردند. آمریکا و یارانش کاری به کارهای زن ستیزانه و ضد انسانی طالبان نداشتند، بلکه آنها منافع خود را می دیدند و در پیوند با منافع خود کار میکردند و برای نوکران و چاکران شان میلیونها دالر هدیه میدادند تا به سود و فوق سودها دست یابند. امروز نیز در بند شدن زنان و مردان افغانستان و بردن کشور به عصرحجر برای آنها اهمیتی ندارد. هر کسی که منافع آنها را تامین نماید، همان را می خواهند.
اما مساله، اسلام به خودی خود و به مثابه یک فرود یکباره از سیارات نامکشوف نیست! اسلام نیز بهمثابه یکی از پدیدههای خوش خدمت طبقاتی در فراز و نشیب ضرورتهای زمانه به نفع طبقات حاکمه هر آنجا که میبایست منعطفانه تعظیم کرده و دستخوش تغییراتی شده است. این تغییرات آنچنان که خواهیم دید زنان را در سیر ننگین خود بیش از پیش محبوس و زندان حجاب را به گونهای تنگ و تنگتر کرده که در نهایت به عنوان یک اصل غیرقابل چشمپوشی از قوانین شرعالهی پذیرفته و با زور به جوامع تحت سیطرهاش اعمال کردهاست.