نامه گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی درباره وریشه مرادی، زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در بند زنان زندان اوین:

شرف را بر جان ارجح داشتن فداکاری مطلق است و از اویی بر می‌آید که اهل مصالحه با ناحق نیست، حتا به بهای جان.

یک سال و چند ماه پیش، در یکی از شب‌های سرد زمستان وارد بند شد. کمی پیش‌تر نامش را از رفقا شنیده بودیم که نگرانش بودند و سراغش را می‌گرفتند. منتظر آمدنش بودیم

خیلی زود با همه صمیمی شد. ناخودآگاه با زینب قیاسش می‌کردم. زینب که حالا هجدهمین بهار را در زندان سپری می‌کند....

زینب نزدیک به دو دهه است که به خانه نرفته و طی این سالها از زندانی به زندان دیگر و از شهری به شهر دیگر تبعید شد. به خانه نرفت اما در جای درست ایستاده مقاومتش گرمابخشِ خانه‌ی دل‌هامان شد. وریشه هم سال‌هاست که درِ خانه را پشت سر بست و رفت تا شعاری که همواره بر لب دارد را زندگی کند.

«برای عقاب بلندپرواز آسمان‌ها، چگونه زیستن مهم است؛ نه چه اندازه زیستن.»

جان وریشه مرادی،  شریفه محمدی و پخشان عزیزی، زنان زندانی سیاسی محکوم به اعدام، در خطر است؛ صدای آنها باشیم.







١٧ آوریل ٢٠٢۵

برگرفته از تلگرام:
kaarzaar @