کلنجارهایی در مسیر رهائی

کلنجارهایی در مسیر رهائی

 نگاهی اجمالی به جلسه 7 ما رس در لاهه

یکی از ویژگی¬های کارزار لغو کلیه قوانین نابرابر و مجازات¬های اسلامی علیه زنان، تنوع گرایشات متفاوت درون آن است. این خود نشان می¬دهد که زنان بسیاری، در عین مبارزه برای حقوق خود، به این مسئله واقفند که کسب برابری حقوقی بدون سرنگونی جمهوری¬اسلامی و بدون موضع¬گیری قاطع علیه امپریالیسم ممکن نیست. این تنوع ایده¬ها که نشانگر وسعت گرایش انقلابی جنبش زنان است، در عین حال دستمایه با ارزشی برای تعمیق درک همگی¬مان از ابعاد و ریشه¬های ستم و راه کارهای مبارزه با آن است. البته برخورد نظرات همیشه دلچسب نیست، ولی تا کنون با عزم راسخ برای مبارزه علیه زن ستیزی و انعطافی که حاصل از درک اهمیت مبارزه متحد برای پیروزی است، توانسته¬ایم از هم بیاموزیم، صفوف¬مان را به هم نزدیک کنیم و امید به تغییر واقعی را در دل¬های بسیاری بکاریم. یکی از نمونه¬های عالی این برخورد نظرات، شب هفتم مارس در شهر لاهه در هلند بود. در این شب به ابتکار جمعی از فعالین کارزار در پاریس، جلسه¬ای تحت عنوان «درک ما از حرکت کارزار در جنبش زنان ایران و جهان – تفاوت نظری ما با دیگران»، برای آشنائی بیشتر فعالین با نظرات یکدیگر برگزار شد. در این جلسه که با ترکیب بی¬نظیری از جدیت و شوخ طبعی توسط جمیله ندائی اداره می¬شد، تعدادی از فعالین در فضائی سرشار از شور و همبستگی در سالنی که بیش از 100 نفر را به سختی در خود جای داده بود، نظرات خود را بطور فشرده عرضه کردند. سپس حاضرین با سوالات و نظرات خود به غنای بحث کمک کردند.

باید اضافه کنیم که، همان روز از فوت نابهنگام پوران بازرگان با خبر شدیم. جلسه را با یک دقیقه سکوت به یاد پوران و با قرائت پیام کارزار به مناسبت فوت وی آغاز کردیم. آنچه در زیر می¬خوانید گزارش کوتاهی است از این جلسه. با این امید که متن کامل صحبت¬ها، برای درک عمیق تر از نظرات موجود در کارزار، بزودی منتشر شود. – هشت مارس

 

گلاویژ حسینی از فعالین چپ و زنان گفت که با گذشتن از مرزهای کردستان و دیدن رنج زنان در سایر نقاط، خود را کنار زنان جسور دیگری یافته که علیه نظام مردسالار مبارزه می¬کنند. او ضمن انتقاد از کسانی که می¬کوشند مبارزات زنان را به تغییر قوانین در چارچوب حکومت محدود کنند و سرمایه¬داری را از زیر ضرب نجات دهند، گفت کارزار صدای زنان ستمدیده ایران است و رادیکالیسم آن با چپ همخوانی دارد.

فیروزه راد از فعالین مستقل چپ و زنان گفت استمرار سرکوب توده¬ها، انشقاق نیروهای مترقی و انفراد، الزام به سازش را تقویت می¬کرد، ولی زنان آستین بالا زدند و به جنبش انرژی دادند. او گفت مبارزه با درد مشترک جنس دوم بودن و بی¬حقوقی، از رژیم کنونی که پاسدار آن است، می¬گذرد و برقراری دموکراسی و عدالت اجتماعی را می¬طلبد. فیروزه کارزار را حرکتی جنبشی دانست و تفاوت¬های آن را با احزاب سیاسی در زمینه سازمان¬یابی گوشزد کرد. او در عین تاکید بر یکدست نبودن نظرات، بر لزوم ایجاد فضای مناسب و بدور از شیوه¬های مردسالارانه برای پیشروی کارزار و رشد استعدادها اشاره کرد.

صدیقه محمدی از فعالین چپ و زنان  گفت حرکت کارزار را سرمشقی برای جنبش کمونیستی و رادیکال می¬داند. او مخالفتش را با شعار «رهائی زنان فقط به دست خود زنان میسر است» که بر دیوار محل جلسه نصب شده بود، ابراز کرد و گفت برای رسیدن به رهائی پشتیبانی مردان هم لازم است. صدیقه با رد نظرات کسانی که مسببین موقعیت فرودست زنان را، خود زنان می¬دانند، عدم وجود امکانات برابر را علت تداوم و تحکیم نابرابری زن و مرد دانست. او با اشاره به جهانی شدن و زنانه شدن فقر بر لزوم مبارزه با فقر برای دستیابی به امکانات برابر تاکید گذاشت، امری که از نظر وی راه را برای فائق آمدن بر نابرابری باز می¬کند.

یکی از ویژگی¬های فراخوان راهپیمائی امسال طرح خطوط جامعه آینده در رابطه با زنان بود. زیرا برای مبارزه پیگیر با زن ستیزی و بانیانش، به تصویری حداقل از دنیایی بدون ستم لازم است. صدیقه نیز با تاکید بر این نکته گفت جنبش ضد جنگ باید در سطح دنیا، آلترناتیو جهان کنونی را به بحث بگذارد و اضافه کرد که سوسیالیسم شرایط ستم جنسی را به سریعترین شکل، از بین می¬برد. او اضافه کرد که از نظر وی، روی جنبش زنان باید به کارگران، به عنوان متحد استراتژیک زنان باشد، در عین اینکه نباید مبارزه را به مبارزه طبقاتی و ضد سرمایه¬داری محدود کنیم و باید ضد مردسالاری و پدرسالاری نیز مبارزه کنیم،" و الا یا فمینیست بورژوا می¬شویم و یا کمونیست خشک و خیلی هم ضد زن". متاسفانه ضیق وقت اجازه نداد به این نکته بپردازیم که چطور می¬شود هم کمونیست بود هم ضد نیمی از جمعیت جهان. صدیقه در سخنان خود بر نکاتی انگشت گذاشت که چه در جنبش زنان و چه در جنبش چپ مورد مجادله است. سوالاتی نظیر اینکه آیا ترویج افکار ضد زن، تحت پوشش دفاع از سوسیالیسم به بی آبرو کردن سوسیالیسم در میان زنان نیانجامیده است؟ آیا فعالیت کمونیستی به فعالیت کارگری محدود می¬شود؟ آیا ساختن جهان و جامعه¬ای نوین، بدون نقد تمام امتیازات و سلسله مراتب ستمگرانه، ممکن است؟ و اصولا نقش زنان در این مبارزه چیست؟....

رزا، فعال آنارکوفمینیست، گفت که هر چند تصویر روشنی از جهان آینده ندارم، ولی می¬دانم چه چیزی در جهان کنونی اصلاح ناپذیر است و باید خراب شود. او گفت قدرت نباید به دست گروه خاصی بیافتد و به تجربه خانه¬های آتونوم به عنوان نمونه¬ای که در آنها آتوریته اعمال نمی¬شود، اشاره کرد. او گفت هیچ رسالتی برای طبقه کارگر قائل نیست و آنچه باید خراب شود و آنچه باید ساخته شود، عظیم تر از آن است که کار یک دسته و حزب باشد و مشارکت همه را می¬طلبد.

محور بحث رزا تاکید به لزوم جنبش مستقل زنان، به معنی استقلال از دولت¬ها، احزاب و مردان بود. وی در این رابطه به تجربه ساختمان سوسیالیسم در شوروی اشاره کرد و گفت آنجا هم بر خلاف تصور برخی، بهشت برین نبوده و قوانین خوبی که بلشویک¬ها در ابتدا صادر کردند، بین سال های 20 تا 35 پس گرفته شد و جای خود را به قوانین بسیار عقب¬مانده داد. از نظر او این مشکل نتیجه وابستگی سازمان¬های زنان به حزب بود. رزا به درستی به اهمیت مبارزات مستقل زنان برای کسب حقوق خود تاکید کرد و گفت قانونی که دستاورد مبارزه خود زنان نباشد، به راحتی پس گرفته می¬شود. او تاکید کرد که کارزار ظرفی برای مبارزه علیه ستم جنسی است و فعالیت در آن نافی مبارزه در عرصه¬های دیگر و در ارگان¬های دیگر نیست. او به سازمان¬های چپ گفت که اگر مدعی هستید با رهایی زنان مخالفتی ندارید، نمی¬توانید مانع حرکت مستقل جنبش زنان شوید. در پایان گفت که با قطعنامه مخالف است چرا که بر ستم جنسی تاکید ندارد و ابراز امیدواری کرد که کارزار رشد کند و قوی شود.

ماریا رشیدی از رادیو حق زنان در سوئد، با این گفته که هر یک از ما نماینده کارزار هستیم و اگر کار کنیم چندین برابر خواهیم شد، به همه¬گیر بودن ستم پرداخت. او گفت که ستمگری به مردان خلاصه نشده و بسیار پیش می¬آید که زنان نیز به شیوه¬های مردسالارانه (و از جمله نخبه گرایی)، زنان دیگر را سرکوب می¬کنند. ماریا با علم به اینکه مبارزه با مردسالاری مهمتر از آن است که به نخبگان سپرده شود، تمام کسانی را که بیشتر از بیرون، نظاره¬گر فعالیت کارزار بوده¬اند، فرا خواند که بیایند و در مبارزه نقش فعال¬تری بگیرند. او بدرستی گفت که برای مبارزه علیه ستم جنسیتی لازم نیست سوسیالیست و یا کمونیست بود، به ما به عنوان جنس زن، ستم می¬شود و حتی زنان طبقات مرفه هم، مورد ستم واقع می¬شوند. وی در عین حال لزوم مرزبندی با جریاناتی که با امثال نوه خمینی همراه می¬شوند و این تصور را می¬دهند که جمهوری¬اسلامی با حقوق زنان همخوانی دارد، را یادآوری کرد.

مهری زند از جمهوری خواهان لائیک نیز سخنان خود را با این سوال که "آیا موقعیت درجه دوم زن افسانه است یا واقعیت؟" آغاز کرد. سوالی که متوجه آنانی بود که در عین اینکه در حرف، ستم بر زن را قبول دارند، ولی در عمل و به بهانه¬های گوناگون هرگونه مبارزه جدی و مشخص علیه این نابرابری را تخطئه می¬کنند. او بعد از نگاهی گذرا به ریشه¬های این ستم و مبارزات زنان، تاکید کرد که ستم جنسیتی، همه زنان را در بر می¬گیرد و این علاوه بر، و جدای از ستم طبقاتی است که بخش عظیمی از مردم جامعه، از جمله زنان متحمل می¬شوند. او گفت هر چند زنان فقیر، نسبت به زنان مرفه، بطور شدیدتر تحت این ستم قرار دارند، ولی ستم یکی است و مبارزه با آن نیز ظرف خاصی نیاز دارد. او اضافه کرد که آنچه گرایشات سازمان¬های مختلف زنان را تعیین می¬کند، خط سیاسی حاکم بر آنها و راه حلی است که برای نابودی این ستم ارائه می¬دهند.

با این وجود، مهری مشکل کنونی جامعه را عدم وجود آزادی¬های اولیه، از جمله آزادی بیان دانست که از نظر وی نمی¬گذارد، مبارزات راستین شکل بگیرد و مبارزات زنان برای حقوق خود با پیوستن به سایر جنبش¬های اجتماعی می¬تواند، تبدیل به سیلی بشود که بنیاد رژیم را بر افکند و راه را برای آزادی¬ها از جمله آزادی تشکل باز کند.

آذر درخشان فعال جنبش کمونیستی و از فعالین سازمان زنان هشت مارس، گفت که کارزار ظرفی است برای مبارزه علیه ستم و استثمار جنسیتی، که بطور شفاف درکش را در مورد قوانین و مواضعش را در مورد جمهوری¬اسلامی و امپریالیست ها، روشن کرده است. مرز کارزار با کسانی که انرژی زنان را در جهت منافع نظام¬های زن ستیز یا مناسباتی شبیه مناسبات کنونی تلف می¬کنند، مشخص است. آذر گفت در شرایط کنونی دو قطب ارتجاعی با هم در جدلند که هر کدام به نوعی مدعی مالکیت بر سرنوشت زنانند، و امروز جنبش زنان یک نیروی اجتماعی است که می¬تواند علیه هر دو قطب و برای منافع خودش عرض اندام کند. در پرتو این دیدگاه کارزار می¬تواند به ساختن قطبی از نیروهای اجتماعی، برای ساختن جهانی دیگر کمک کند و نقطه تلاقی بحث¬های درون این جنبش باشد.

او با تاکید بر این حقیقت که درجه آزادی یک جامعه با درجه آزادی زنان آن جامعه رابطه مستقیم دارد، گفت اولین حرکت خمینی به هنگام کسب قدرت، سرکوب زنان بود و خمینی با این حرکت از همان ابتدا، نوع مناسبات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی را که خواهان تحکیمش بود، اعلام کرد. آذر به لزوم بالا بردن درک جنبش انقلابی از رابطه ستم جنسی و طبقاتی تاکید کرد و گفت اگر واقعا خواهان رسیدن به سوسیالیسم هستیم، باید از همین امروز برای جوانه¬های جامعه آینده مبارزه کنیم و کمک به تقویت جنبش مستقل زنان، بخشی از همین مسئله است.

جمیله ندائی سینماگر و فعال جنبش زنان، تاکید کرد که هیچ انقلابی در آینده، بدون انقلاب جنسی، انجام نخواهد شد و هر انقلاب، ایده و نیروی سیاسی¬ای که مسئله زنان را به عنوان یکی از اصول برنامه خود مطرح نکند، جوابگوی نسل¬های آینده ، نخواهد بود. جمیله گفت که برای کارزار نقش ویژه¬ای در تاریخ جنبش زنان ایران قائل است، چرا که اولویت مبارزه سیاسی را به زنان داده است، سر سازگاری با اسلام سیاسی نداشته و همه قوانینی را که از دین، و از همه ادیان، ناشی می¬شود، مردود می¬شمارد، دموکراتیک و افقی است و جنبش زنان را طبقاتی (و بطور مشخص مبتنی بر روابط قدرت و تحمیل از بالا) نمی¬کند، زنان اینجا با مسئولیت فردی و با اعتقاد به دو اصل اساسی نه امپریالیسم و نه جمهوری¬اسلامی، در مقابل جمع جوابگو هستند و تاکید کرد که مخالفت با دخالت خارجی به مخالفت با حمله نظامی، محدود نشده و اشکال دیگر فرهنگی و استثماری را نیز در بر می¬گیرد.

یکی از انتقاداتی که از جانب چپ به جنبش زنان بطور کلی و به کارزار بطور مشخص صورت می¬گیرد، این است که برخی وظیفه اصلی جنبش زنان را دفاع از طبقه کارگر می¬دانند و نه مبارزه برای حقوق خود. بسیاری از شرکت کنندگان از دید خود به این مسئله پرداختند و جمیله نیز گفت که کارزار به عنوان یک جنبش اجتماعی در کنار سایر جنبش¬های اجتماعی چه در ایران و چه در جهان قرار دارد و هیچ جنبشی را به دیگری ترجیح نمی¬دهد. او تاکید کرد یکی از ویژگی¬های جنبش زنان بطور کلی این است از تمامی مردودین جامعه سرمایه¬داری حمایت می¬کند.

جمیله در مقابل کسانی که به بهانه اسلامی بودن جامعه، می¬خواهند حقوق زنان را در اسارت اسلام نگاه دارند و با اشاره به انقلاب 57، گفت اتفاقی که در ایران افتاد، خواهان حکومت مذهبی نبود، و الا حکومت ملاها مجبور به این همه سرکوب و شکنجه و کشتار نمی¬شد. او بر لزوم توجه به اوضاع روز و روندهای سیاسی تاکید کرد و با اشاره به کمپین یک میلیون امضا، گفت که این کمپین در عین اینکه عکس¬العملی به کارزار است، در عین حال بخشی از پروژه انقلاب مخملی نیز می¬باشد. جمیله در پایان با تاکید به اهمیت مبارزه با ستم جنسی گفت که مبارزه با این ستم در زمینه وقایع سیاسی جاری معنا پیدا می¬کند.

اسرین فعال چپ جنبش کارگری و زنان با اشاره به اختلافاتی که در مورد قطعنامه بروز کرده¬بود، گفت در عمل می¬بینیم زنانی با گرایشات مختلف هستند که همگی خواهان دگرگونی مناسبات اجتماعی¬اند، و این در واقع انعکاس گرایشات موجود در جامعه در جنبش زنان است. او گفت کارزار در بحبوحه پراکندگی جنبش چپ و انقلابی شکل گرفت، زنان قدم جلو گذاشتند و این ظرفی است که حاضر نیست، مبارزه با ستم جنسی را فدای مبارزات دیگر بکند. او در مقابل گرایشاتی که می¬خواهند جنبش زنان را تابع جنبش طبقه کارگر بکنند، گفت که اجازه بدهیم در طبقه کارگر سر زن انشعاب شود، این به نفع جنبش عدالت خواهانه، دموکراتیک و کمونیستی است.

زمان مسعودی از فعالین زنان و چپ در آلمان، به اهمیت استفاده آگاهانه از زبان و اجتناب از استفاده از زبان مردسالار توسط زنان گفت و بر لزوم داشتن تعاریف مشترک از لغات برای تعمیق بحث، تاکید کرد و گفت کارزار اتحاد نیست و فعالیت مشترک است. اما نکته اصلی بحث زمان، زن ستیزی کشورهای سرمایه¬داری پیشرفته / امپریالیستی بود. او به درستی تاکید کرد که هنگام بررسی کارنامه کشورهای سوسیالیستی در مورد زنان و مقایسه آن با کشورهای سرمایه¬داری، باید دیدی همه جانبه اتخاذ کنیم، زیرا بررسی¬های یک جانبه و غیر تاریخی تجربه سوسیالیسم، ممکن است ما را به دفاع از کشورهای امپریالیستی بکشاند.

مهشید از فعالین کارگری در فرانسه به عواقب اهمیت ندادن چپ به مسئله زن انگشت گذاشت و اینکه چطور این بی¬توجهی به نفع ایدئولوژی های سرکوبگر تمام می¬شود. او به تهاجم تبلیغاتی اسلامی¬ها اشاره کرد و گفت با پا¬گرفتن پست مدرنیسم و دنباله روی چپ رادیکال در اروپا از اسلامیست¬ها، شرایطی بوجود آمده که حتی در غرب نیز به نوعی حجاب زنان توجیه می¬شود.

عده¬ای از مردان شرکت کننده نیز نظرات خود را در مورد کارزار و جنبش زنان بیان کردند. این مباحث نیز حاکی از درک¬های متفاوت از اهمیت جنبش زنان، توانائی¬اش در ایجاد تغییرات جدی در صحنه سیاسی جامعه و نقش زنان و مسئله زن در مبارزه برای جهانی عاری از ستم و استثمار بود. یکی از شرکت کنندگان گفت جنبش زنان مانند جنبش خلق کرد و سایر جنبش¬ها (از جمله جنبش کارگری) از گرایشات مختلف تشکیل شده و باید جنبش رادیکال زنان را با مرزبندی با فمینیسم اسلامی و زنان لیبرال تقویت کرد و هر چند این گرایش رادیکال نمی¬تواند معجزه کند، ولی می¬تواند راه درستی به زنان نشان دهد.

یکی دیگر از حاضرین در جلسه گفت که بدترین توهین به انسان استثمار است و نمی¬فهمد چطور یک نفر می¬تواند ادعای آزادگی داشته باشد و چشمش را بر این توهین ببندد و بگوید تمرکز مبارزه من چیز دیگری است. سخنان وی در واقع فشرده نظراتی بود در جنبش چپ که مبارزه علیه ستم جنسی را نه به خودی خود مهم می¬دانند و نه اهمیتش در مبارزه علیه نظام حاکم بر جهان را به رسمیت می¬شناسند و مبارزه با این نظام را به مبارزه با استثمار تقلیل می¬دهند.

شرکت کننده دیگری، کارزار را تجربه¬ای کم سابقه در مبارزات مردم خواند و به لزوم ادامه راه و جوش خوردن با داخل تکیه کرد.

از ویژگی¬های این جلسه حضور تعدادی از زنان جوان با تجاربی کاملا متفاوت از نسل پیش بود که با شرکت خود زوایای دیگری را برای نگرش به جنبش گشودند. زن جوانی که از سوئد برای شرکت در راهپیمائی آمده بود گفت نباید به مبارزات زنان در ایران یک جانبه برخورد کرد و آنها هم در آگاه کردن زنان موثرند. او گفت بین نقد و محکوم کردن تفاوت هست و مخالفت با جمهوری¬اسلامی نباید باعث فدا کردن زنان دیگر شود. او به این مسئله نیز اشاره کرد که کارزار هنوز در ایران شناخته شده، نیست. زن جوان دیگری که از فعالین جنبش دانشجوئی نیز هست، گفت که ارزش کارزار بیش از هر چیز در فعالیت عملی آن است. وی فعالین قدیمی را مخاطب قرار داد و گفت نسل من فکر نمی¬کند کارهایی که شما می¬کنید، به نتیجه برسد. انقلاب برای بچه¬های ایران مثل کبریتی است که سوخته و تمام شده است و آنهابه دنبال راه¬حل¬های "ممکن" می¬گردند. وی به عنوان کسی که خود به انقلاب اعتقاد راسخ دارد، گفت باید راهی پیدا کنیم که امید را به میان جوانان ببریم. توجه به مسائل مطروحه از طرف نسل جوان فعالین زنان، چگونگی ترکیب تجربه مبارزاتی نسل قبل با شوق و نیازهای نسل جوان، از نکاتی بود که لزوم پرداختن به آنها، در بخش پرسش وپاسخ مطرح شد.

کلنجارهای نظری این جلسه نه تنها خللی به اراده¬مان برای گام زدن در کنار هم ایجاد نکرد، بلکه با گسترش وسعت دیدمان از رنگارنگی و توانائی¬های جنبش زنان، با هم بودنمان در مبارزه برای رهائی را پر معناتر کرد. جلسه را با سرودی دستجمعی به یاد پوران بازرگان خاتمه دادیم و رفتیم تا برای فردا و فرداها

 آماده شویم. 