زنانی ديگر -مبارزه ادامه دارد

زنانی ديگر -مبارزه ادامه دارد

جنبش اجتماعی ايران از يک طرف جزيی از يک تجربه جهانی است و از طرف ديگر تجاربی جديد را به بوته آزمايش گذاشته است. اين حرکت که جنبشی خود جوش و آگاهانه است در مواردی از جانبداری از اين يا آن نامزد فراتر رفته و کل نظام را به چالش کشيده است. تضاد هميشگی دو جناح حاکميت اکنون چهره خود را عريان تر کرده است. جناح در حاشيه که دهه شصت در قدرت بوده، در ايجاد نهادهای امنيتی و سرکوب نيز نقش داشته و سابقه سياهی از سرکوب مبارزين را در پرونده خود دارد و امروز بر آن چشم می بندد، در صدد کسب مجدد قدرت برآمده است و از دمکراسی و شورای رهبری دم می زند. ديگری با ايدئولوژی طالبانی خود قصد اعمال ولايت مطلقه فقيه و در اختيار گرفتن تمامی منابع مالی و اقتصادی کشور به منظور تثبيت سياست های جنگ افروزانه خود، شمشير را ازرو بسته است. پيروزی هر کدام از اين دو جناح، تحکيم ولايت فقيه را به دنبال دارد که در مقابل منافع مردم قرار می گيرد. بنابراين لازم است كه آگاهانه تر حرکت کنيم تا در مسير تقويت حرکت مردمی پيش رويم و ساختارهايی که منافع مردم را در بر ندارد، بازسازی نکنيم.
اکنون ضروری است که تاريخ سی سال گذشته به ويژه ده ساله اول آن را دوباره و چند باره بخوانيم، تا بدانيم چگونه ساختارهای سرکوب شکل گرفتند، نهادينه شدند و اين نهادها چه بر سر مبارزان راه آزادی آوردند. حتی مبارزانی که عمدتاً در مقابل رژيم شاه نيز بودند و تا پای جان در راه پيروزی انقلاب ايستادند. درس های آن سال ها قطعاً رهنمودهايی برای نسل جوان فعال در جنبش کنونی خواهد داشت. اين بازخوانی به ما خواهد آموخت که پيوسته مطالبات خود را طرح و برای کسب آن مبارزه کنيم، سرنوشت خود را به هيچ حاکمی نسپاريم و لحظه ای از حق تعيين سرنوشت خود کوتاه نياييم.

ما بايد بدانيم که راه مبارزه پر افت و خيز، طولانی اما پيوسته است. از فراز های آن زود غره نشده وگمان پيروزی نبريم و از نشيب های آن نيز نااميد نشويم، زيرا مبارزه در هر شرايطی ادامه دارد، به اشکال و روش های مختلف. حضورخود را با شيوه های ديگر مبارزه که در روند جنبش خواهيم آموخت، نشان دهيم. می دانيم زمانی می توانيم خواسته هايمان را متحقق کنيم که پيگيرانه آن ها را دنبال کنيم. با حضور در جنبش و تقويت روحيه همرزم هايمان مبارزات خود را با قاطعيت ادامه دهيم و به اين امر توجه کنيم که هدف به اين نزديکی نيست و راه درازی پيش رو داريم.

اين مبارزات به ما آموخت كه تشکل های گوناگون خود را بسازيم ( تشکل های صنفي، محلي، خانواده های کشته شدگان و زندانيان سياسی )، با جنبشهای دانشجويان، زنان، کارگران، معلمان و بيکاران... همبستگی بيشتری داشته باشيم، از يکديگر حمايت کنيم، به هم خبر بدهيم، از هم خبر بگيريم، به مجروحان کمک برسانيم، برای خانواده های داغدار تسکين باشيم، شيوه ها و اشکال مبارزه خياباني، دفاع و حمله را ياد بگيريم، اعتصاب ها را مديريت کنيم، کم کاری کنيم . . . و همواره دهها گام از نيروهای سرکوب جلوتر باشيم. اشکال مختلف تحرکات مردمی می تواند تا اداره جامعه به دست خود مردم ادامه يابد.

اينک هنگام ارتقای خواسته های روزهای نخست مبارزه است زيرا که رژيم ضد مردمی اسلامی حتی به مطالبات حداقلی مردم نيز تن نداد و تظاهرات آرام آنان را به خاک و خون کشيد. صدا و سيمای سرسپرده نيز با جعل حقايق، چهره قاتلان مردم را با استفاده از واژه های سياسی و نخ نمای هميشگی خود، پنهان می کند.

اينک زمان انديشيدن به اشکال مبارزاتی نوين در برابر سرکوبگران و سازشکاران و فرسودن آنهاست که می تواند علاوه بر تظاهرات خيابانی و فريادهای آزادی و برابری و . . . شکل بگيرد و ادامه يابد. اعلام حضور با طرح مطالبات، شرکت در تظاهرات و شعارنويسی بر ديوارها، حضور فعال در کوچه ها و بام ها با شعار, مرگ بر ديکتاتوری ,، مجهز کردن خود و آموختن مسائل ايمنی و حفظ خود از خطرات عوامل رژيم و.... خانه نشين کردن مردمی که به حق تعيين سرنوشت خود آگاهی يافته اند، با چماق و گلوله حاکی از قدرت بی پايان مردم و ضعف و زبونی حاکمان است.

آنچه اين روزها باعث شگفتی بيشتر مردم شده حضور پررنگ زنان و دختران در صحنه های مبارزاتی است، اين حضور بيانگر ستم مضاعفی است که به ويژه در سی سال اخير به آنان روا شده و ساده لوحی است که فکر کنيم آنچه را که زنان سی سال همواره خواسته اند، با تهديدهای حاکمان وحشت زده از جنبش و با يک فرمان از آن دست مي‌کشند. مطالباتی که از فردای 22 بهمن و از 17 اسفند 57 با تظاهرات عظيم زنان مقابل دانشگاه تهران آغاز شد و تا کنون هر روز در نبردی نابرابر به وسيله سه نسل از مردم به ويژه زنان ادامه داشته است و همواره بر آزادی های بنيادين بشر به ويژه آزادی زنان تأکيد دارد. زنان جوان امروز با مطالبات بيشتر و گسترده تر از مادران و نسل های پيشين خود به ميدان مبارزه آمده اند تا بگويند می خواهند سرنوشت خود را خود بسازند، می خواهند برای آينده خود و جامعه و شهرشان تصميم بگيرند، از همه گونه حاکميتِ اسلامي، نظامي، مردسالارانه بيزارند و تا کسب آزادی از پای نمی نشينند.

زنانی ديگر 3 تير 1388