سر سخن / دو مبارزه، یک هدف: انقلاب

 

هشت مارس روز اتحاد و همبستگی جهانی‌مان، روز صف‌آرائی‌مان در مقابل سیستم سرمایه‌داری پدر/مردسالار حاکم بر جهان در راه است؛ روز مبارزه در راه تحقق بخشیدن به رویای آزادی و رهایی‌مان. روزی که می‌تواند میلیون‌ها زن را زیر پرچم شکستن زنجیر هزاران ساله‌ی ستم بر زن در کنار هم قرار دهد.

امسال نسیم این امید را ملموس‌تر از همیشه بر گونه‌های‌مان احساس می‌کنیم. این نسیم از مبارزات میلیون‌ها زن در سراسر جهان در بیست‌ویک ژانویه برخاسته است. برای اولین بار در تاریخ، میلیون‌ها زن در یک همبستگیِ جهانی علیه جریان امپریالیستی فاشیستیِ تازه به قدرت رسیده‌ در آمریکا به پا خاستند. بیش از 6 میلیون نفر از مردم جهان که اکثریت قاطع آن را زنان تشکیل می‌دادند روز بیست‌ویک ژانویه‌ی امسال نه‌تنها پرچم‌دار خواست‌های زنان شدند بلکه پرچم‌ دفاع از دیگر ستمدیدگان (پناه‌جویان، مهاجرین، سیاه‌پوستان و لاتین‌تباران، هم‌جنس‌گرایان و ...) را بلند کردند. این همبستگی جهانی و دستاوردهای مبارزاتی‌اش می‌تواند و باید در خدمت گستردن مبارزه‌ای که به‌حق و به‌موقع در واکنش به فجایعی که نظام حاکم بر دنیا با صحنه‌گردانانی چون ترامپ/پنس در آستین دارند، قرار گیرد.

سازمان ما به‌عنوان بخشی از جنبش انقلابی زنان بر پایه‌ی تحلیل از اوضاع کنونی در مورد تشدید فرودستی زنان و گسترش بی‌سابقه‌ی خشونت در عرصه‌ی جهان و به‌طور مشخص در ایران به این نتیجه رسید که باید پاسخ صحیح و درخوری به این ضرورت داد؛ و بر پایه‌ی همین تحلیل صحیح در برپایی و پیش‌برد «کارزار مبارزه با خشونت دولتی، اجتماعی و خانگی علیه زنان» با تمام قوا نقش گرفته است. کلید این کارزار زمانی زده شد که یک تغییر سیاسی مهم در آمریکا ـ یعنی قدرت‌گیری دارو دسته‌ی فاشیستی و زن‌ستیز ترامپ/پنس ـ امواج نوین مبارزات سیاسی و اجتماعی را از سوی قشرها و گروه‌های مختلف برانگیخته است.

یکی از شاخص‌های مهم تغییر اوضاع به سمت به‌ کارگیری هر چه بیشتر فاشیسم عریان در سراسر جهان خصوصاً در آمریکا ـ یکی از پرقدرت‌ترین کشورهای سرمایه‌داری/امپریالیستی ـ حمله‌ی آشکارتر به حقوق زنان و تشدید ستم برزنان است. این مسأله را می‌توان هم در حملات توهین‌آمیز، رذیلانه و انزجارآمیز ترامپ نسبت به زنان در کمپین انتخاباتی‌اش دید که خشم میلیون‌ها زن در سراسر جهان را برانگیخت؛ و یا هم‌چنین در شرکت و دفاع آشکارِ پنس از تظاهراتی که از جانب فاشیست‌های بنیادگرای مسیحی در مخالفت با سقط‌جنین - در هفته‌ی اول قدرت‌گیری دولت ترامپ - سازمان‌دهی شده بود، دید. این دفاع برنامه‌ریزی‌شده از جانب یکی از بالاترین مقامات دولت فاشیستی ترامپ که برای اولین بار در تاریخ آمریکا صورت گرفته است، تعرضی آشکار و زهرآگین به حقوق زنان است؛ اما روند اوضاع نشان می‌دهد این تعرضات اشکال هارتری به خود خواهند گرفت و دستاوردهایی که زنان در کشورهای غربی درنتیجه‌ی مبارزات‌شان به دست آورده‌اند، بیش از گذشته و در ابعادی به‌مراتب وحشیانه‌تر و در مقیاسی جهانی مورد یورش قرار خواهند گرفت.

تشدید فرودستی زنان در دستور کار همه‌ی دولت‌ها و نیروهای زن‌ستیز و واپس‌گرا در سراسر جهان قرار داشته و دارد؛ اگر فاشیستی به نام ترامپ در آمریکا در اولین روزهای قدرت‌گیری‌اش حمله به زنان را با محدود کردن حق سقط‌جنین آغاز می‌کند، دو روز بعد حاکمان روسیه در قانون دفاع از زنان قربانی خشونت خانگی، دست می‌برند و آن را محدودتر می‌کنند؛ اگر بنیادگرایان فاشیست مسیحی در آمریکا به کلینیک‌های سقط‌جنین حمله می‌کنند و پزشکان را ترور می‌کنند، بنیادگرایان فاشیست اسلامی حاکم بر ایران و افغانستان از زمان قدرت گیری‌شان حق سقط‌جنین را از زنان سلب کرده‌اند؛ اگر ترامپِ فاشیستِ مردسالار زنان را فقط کالای جنسی لذت‌آفرین برای مردان می‌بیند، در ترکیه نیز اردوغانِ پدرسالارِ واپس‌گرا جای زنان را در خانه و مختص سرویس‌دهی به مردِ خانه و تولیدمثل می‌داند؛ اگر در برزیل ماریا لوئیزا به خاطر سقط‌جنین به زندان می‌افتد، در آمریکا آنا یوکا به این اتهام که قصد داشته است در خانه‌اش با چوب‌لباسی به حاملگی خود خاتمه دهد، در زندان به سر می‌برد؛ اگر...

از عظمت‌طلبی سفید/مسیحی ترامپ/پنس تا شونیستم عثمانیِ اردوغان، از بنیادگرایان رژیم جمهوری اسلامی در ایران تا فاشیست‌های بنیادگرای مسیحی در آمریکا، از دار و دسته‌ی بنیادگرای داعش در خاورمیانه تا صهیونیست‌های حاکم در اسرائیل، از بنیادگرایان اسلامی طالبان و حاکمین در قدرت در افغانستان تا فاشیست‌های نئونازی در آلمان و ... اگر همه‌ی این مرتجعین بر سر چگونگی به بند کشیدن هرچه بیشتر مردمِ جهان با هم اختلاف داشته باشند اما همه‌ی این زن‌ستیزان بر سر تشدید و اعمال وحشیانه‌ترین خشونت‌ها بر زنان با هم وحدت و همبستگی دارند. موقعیت امروزی زنان بیش از هر زمان دیگر این واقعیت را نشان می‌دهد که نفرت از زنان و زنجیر کردن هر چه بیشتر آنان وجه اشتراک کلیه‌ی نیروهای مرتجع اعم از بنیادگرایان مذهبی و امپریالیست‌های پدر/مردسالار است.

در مقابل آنان اما زنان یعنی نیمی از جمعیت جهان قرار دارند که وحدت و همبستگی میلیون‌ها نفرشان در سراسر جهان در مارش اعتراضی علیه فاشیسم ترامپ/پنس نشان از هم سرنوشتی آنان دارد. حاکمیت سیستم پدر/مردسالار و ادغام جهان در یک شبکه‌ی جهانی سرمایه‌داری ریشه این هم‌سرنوشتی است. این سیستم در همه نقاط جهان زنان را در موقعیت فرودستی قرار داده است. امروزه تشدید مردسالاری و کنترل زنان و تبدیل هر چه بیشتر آنان به ماشینِ بچه‌سازی و کالایِ لذت‌بخشی به مردان، نیازِ سیستم سرمایه‌داری برای حاکمیت برجهان است.

تشدید فرودستی زنان در سراسر جهان درنتیجه‌ی هرچه حادتر شدن تضادها و بحران واقعی سیستم سرمایه‌داری است. امروزه حدت‌یابی این تضادها به‌جایی رسیده است که نماینده‌گان فاشیستی همچون ترامپ را تولید می‌کند؛ نماینده‌گانی برای گسترش بی‌رحمانه‌ی ستم و استثمار و تعرض بیشتر به مردم جهان؛ نماینده‌گانی برای شکل «نوین» بخشیدن به فرم حاکمیت آمریکا به یک آمریکایِ فاشیست عریان. سرمایه‌داری برای تأمین نیاز اصلی‌اش یعنی کسب حداکثر سود و حفظ و گسترش منافع جهانی‌اش نیاز به حفظ و تشدید ستم بر زن دارد. این سیستم برای تداوم نظام ستمگرانه‌ی خود نیاز به حفظ و تعمیق سلطه‌ی مرد بر زن دارد. درنتیجه‌ی حاکمیت این سیستم است که زنان از کشورهای به‌اصطلاح مدرن تا عقب‌افتاده‌ترین مناطق در جهان، زیر بار گسترده‌ترین خشونت‌ها قرار دارند و قدرت و کنترل مردان بر زنان هرروز بیش از گذشته در جامعه توسط قوانین، سنت، ایدئولوژی، فرهنگ و... نهادینه می‌شود.

به همین دلیل پایه‌ی وحدت و همبستگی زنان در سراسر جهان این مناسبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم برجهان است که آنان را فرودست و برده‌ی مردان کرده است. این مناسبات ستمگرانه غالب برجهان است که شرایطی را فراهم آورده که 8 مرد برابر با 3.6 میلیارد نفر از جمعیتِ فقیر جهان ثروت اندوخته کنند. جهانی که در آن 800 میلیون انسان گرسنه می‌خوابد، جهانی که سه میلیارد زن از خشونت رنج می‌برد، جهانی که 70 در صد تولیدات آن را زنان انجام می‌دهند، اما در فقر مطلق به سر می‌برند. جهانی که اکثریت مردم را در مناسبات ستم و استثمار اسیر کرده است.

باید در نظر داشت که فاشیسم عریان شکل‌گرفته در آمریکا و پروبال گرفتن جنبش فاشیستی در سایر نقاط جهان از مشخصه‌های جهان کنونی و تشدید تضادهای اساسی سرمایه‌داری است. سرمایه‌داری/ امپریالیستی و مشخصاً آمریکا در به راه‌اندازی شونیسم عظمت‌طلبانه، نژادپرستی، تشدید فرودستی زنان و حمله به پناهندگان و مهاجرین، هم‌جنس‌گرایان، به راه‌اندازی جنگ و تخریب هر چه بیشتر کره زمین... قصد دارد که نظمی به‌مراتب فاشیستی‌تر و ارتجاعی‌تر را نه‌تنها در آمریکا بلکه در سراسر جهان سازمان‌دهی کند. بر این اساس و بر سر این‌که چه کسی سرکرده این سیستم در سراسر جهان باشد، این قدرت‌ها از یک‌طرف باهم در کشمکش‌اند و از طرف دیگر تلاش دارند به مردم جهان حقنه کنند که این سیستم ابدی است و راه دیگری در مقابل آن نیست؛ اما راه دیگری وجود دارد. راه مبارزه‌ برای سرنگونی و ریشه‌کن کردن همه نظام‌هایی که بر اساس ستم و استثمار زندگی انگلی‌شان را پیش می‌برند. در این مسیر رفع ستم جنسیتی، هم به پیش‌برد مبارزه‌ی انقلابی و تداوم آن و هم در همبستگی با سایر ستمدیده‌ها، ربط دارد. این مبارزه‌ می‌تواند در راستای تولد یک جامعه‌ی نوین، جامعه‌ای که در آن‌همه‌ی انسان‌ها فارغ از جنس، نژاد، ملیت و... رها و آزاد زندگی کنند، تلاش کند. زنان برای تولد چنین جامعه‌ای ذینفع‌ترین هستند.

در این راستا و در این اوضاع خطیر، سازمان ما به‌طور فعال هم برای پیش‌برد کارزار مبارزه علیه خشونت بر زنان در ایران و هم‌ در مبارزه‌ی جهانی علیه فاشیسم حاکم بر آمریکای امپریالیست، همه‌ی تلاش خود را به کار خواهد گرفت. پیش‌برد این دو مبارزه در صحنه‌ی پرآشوب کنونی نقش تعیین‌کنندهای دارد. در شرایطی که زنان رفرمیست و لیبرال و کلیه‌ی نیروهای «اصلاح»طلب در ایران تمامی هم‌وغم خود را در راستای حفظ نظام حاکم و در «بهترین» حالت تعدیل آن گذاشته‌اند، کارزار مبارزه علیه خشونت بر زنان در خدمت به سرنگونی انقلابی رژیم زن‌ستیز جمهوری اسلامی ـ عامل اصلی فرودستی زنان ـ می‌تواند نقش مثبتی ایفا کند. از طرف دیگر شرکت فعال در مبارزات بین‌المللی در جهت کمک و یاری‌رساندن به مردم در آمریکا و خصوصاً نیروهای انقلابی در آن کشور علیه دولت فاشیستی ترامپ /پنس، از وظایف عاجل، انترناسیونالیستی و سرنوشت‌ساز مقابل پای همه‌ی انسان‌های آزادی‌خواه، مترقی و انقلابی است.

این واقعیات چه در ایران و چه در عرصه‌ی جهانی ایجاب می‌کند هر چه سریع‌تر به این ضرورت و الزامات مقابل پا پاسخ عملی دهیم. بر این اساس، ما همه‌ی زنان را چه به‌صورت گروهی و چه به‌صورت فردی فرا می‌خوانیم که هر چه فعال‌تر؛ هم در کارزار مبارزه علیه خشونت بر زنان شرکت کرده و در آن سهم بگیرند و هم در مبارزات علیه فاشیسم عریان در آمریکا. پیشبرد متحد این مبارزات با صفوفی گسترده و ادامه‌یابی آن با افق پیروزی گامی مؤثر در خدمت به رهایی بشریت خواهد بود.