پیام از طرف رفیق رادا دسوزا

پیام از طرف رفیق رادا دسوزا

رفقا و دوستان

دلم می خواست در میان شما بودم تا با هم زندگی آذر را جشن بگیریم. فاصله میان لندن و پاریس زیاد نیست ولی «بخت» آن را نداشته‏ام که شهروند بریتانیائی یا اروپائی باشم و به راحتی داخل ترن پریده و خودم را به پاریس برسانم.

اما بخت آشنائی با آذر را داشتم. اولین بار او را در راهپیمائیِ آلمان به لاهه در سال 2006 دیدم. این راهپیمائی توسط «هشت مارس» سازمان یافته بود و من را نیز دعوت کرده بودند. این راهپیمائی یکی از لذت بخش ترین و برجسته ترین رخدادهائی بود که در آن شرکت داشتم. برای من یک همبستگیِ سه‏گانه بود؛ همبستگیِ ضربدر سه: با زنان، با مردم ایران و با مردمی که علیه امپریالیسم و برای آزادی مبارزه می کنند. آذر در مرکز تمام این سه مبارزه بود.

به یاد دارم که یکی از بی‏تکلف‏ترین آدم‏های راهپیمائی بود اما بسیار استوار و قوی بود. همیشه لبخندی بر لب داشت. در طول روز، راهپیمائی می کردو عصرها با بقیه در جشن و سرور شرکت می کرد و روز بعد نیز به پا خاسته و تمام روز در حال راه رفتن بود. وقتی به پاریس باز گشتیم من را به شام دعوت کرد. یکی از اصیل ترین غذاهای ایرانی را که در عمرم خورده‏ام برای من و پسرم پخت. روز بعد بود که رفقای دیگر گفتند آذر سرطان دارد. در آن روزها محال بود که فقط با بودن در کنار او، با نظاره‏اش حین کار و بازی بفهمی که سرطان دارد.

بخت آن را داشتم که پس از راهپیمائی در کنفرانس زنان آدی‏واسیِ هند شرکت کنم و گزارش این راهپیمائی، تئاترهای خیابانی و سرود خوانی‏های آن را به زنان آدی‏واسی بدهم و برایشان در مورد مبارزات زنان ایران و افغان حرف بزنم. پیام همبستگی هشت مارس را نیز بهشان دادم. متاسفانه زمان بیشتری را نتوانستم با او بگذرانم. هر چند که فاصله های جغرافیائی بین ما زیاد نبود.

گفته می‏شود وقایع دایره وار مسیری را طی کرده و به نقطه اول باز می گردند. این در مورد مبارزات ما، چه در هند، ایران یا اندونزی نیز مصداق دارد. مجله تایم در سال 1989 نوشت کمونیسم مرده است. امروز می‏گویند مارکسیسم بازگشته است. سرمایه داری پایان تاریخ اعلام شده بود ، اکنون به لرزه افتاده است. گفته می‏شد بعد از جنگ های جهانی دیگر امپریالیسمی در کار نیست. اکنون همه از آن صحبت می کنند. چطور می شود که دایره دوباره به نقطه اول باز می گردد؟ چطور می شود مبارزاتی که شکست خورده اعلام شده بودند، احیاء شده و از نو سربلند می‏کنند؟ البته به این دلیل که هنوز زنان رنج می‏برند، هنوز مردم جهان تحت ستم‏اند. اما همچنین به این دلیل که کسانی چون آذر در دوره های تاریک و سخت، استوار می‏ایستند. زمانی که جهان مبارزات آنان را شکست خورده و تمام شده اعلام می کرد هرگز متزلزل نشدند و یا به دام پدرسالاران و دولت های پدرسالار نیفتادند. آرام و صبورانه به کار خود ادامه دادند و زمانی که موج برگشت آنان آن جا، در مرکز کل ماجرا قرار داشتند.

اطرافمان را نگاه کنیم! همه جا موج در حال بازگشت است. گوئی سال‏های «قیمومیت» (توضیح: قیمومیت امپریالیسم انگلیس بر دولت های آسیا) است. همه جا جنگ های امپریالیستی جاریست؛ دولت ها را از هم می گسلند و درست مانند سال های «قیمومیت» سیاست تغییر رژیم را دنبال می کنند. و زنان مانند همیشه روی خطِ آتشِ میان این‏ها، میان اسلام‏گرایان و امپریالیست‏ها قرار گرفته‏اند. آذر این خطِ آتش را خوب می فهمید، از جمله به این دلیل که آن را می شناخت و زندگی‏اش کرده بود. در این جا که برای جشن زندگی‏اش جمع شده‏ایم بهترین طریق گرامیداشت او این است: جائی بایستیم که او ایستاده بود – روی خط آتش! و بگوئیم، نه به بنیادگرایان و نه به امپریالیست ها. این بهترین راه یادمان آذر است.

در همبستگی

رادا دسوزا - 8 ژوئن 2012

* - گزيده ای از پيام فوق با حضور پسر رادا دسوزا در مراسم بزرگداشت آذر درخشان در پاريس خوانده شد.