«ناموس» پرستی از زنان قربانی می گیرد!

امروزه و در شرایط متفاوت عینی و ذهنی شکل گرفته در جامعه، در شرایطی که زنان جسور پرچمدار مبارزه علیه حجاب اجباری، فشرده ستم بر زن هستند، وظیفه فعالین و تشکلات زنان نمی تواند گرد آوری آمار حقیقی قتل های «ناموسی» و زن کشی و کوییر کشی باشد. چرا که جمع آوری آمار قتل زنان تحت نام ناموس و یا کشتن زنان به هر «دلیلی» ویا کشتن کوییر ها به خاطر «نقض قوانین خانواده» نمی تواند پیکان مبارزه را بدرستی به طرف عامل و مسبب اصلی نشانه رود. برای هر مبارزی، خبر به قتل رسیدن حتی تنها یک زن از میان هزاران زنی که قتل شان مرئی نشده است، کافی است که بتواند عامل اصلی، یعنی کل مناسبات و روابط پوسیده حاکم را افشا و برای از میان برداشتن آن فعالیت های هدفمند خود را سازمان دهی کند.

چرا به تشکیلات مستقل و انقلابی زنان در افغانستان نیاز داریم!

عدم تشکلات مبارزاتی مستقل با دانش انقلابی از اساسی ترین فورمول پیروزی جنبش زنان و مبارزه جنسیتی پنداشته می‌شود که با تاسف زنان در این کشور نتوانستند آن را ایجاد نمایند. البته این را دور از ملاحظه نباید گذاشت که زنان به خودی خود در این امر تقصیر ندارند. زیرا یکی از وظایف اساسی تمامی این حاکمیت ها ، تضعیف و تحت فشار قرار دادن زنان مبنی بر پیش‌گیری از تجمعات سیاسی و انقلابی آن هاست‌؛ آن ها ساختار و پس‌ زمینه اجتماع و خانواده را چنان بر زنان تنگ می‌سازند که زنان بدون هیچ اعتراضی خود در همان مسیر و قالب پا بگذارند و آنقدر از درست بودن آن قالب ها و مسیر مطمئن می‌گردند که حتا دست رد به سینه‌ هر نوع تفکر انتقادی میزنند.

«ناموس» پرستی از زنان قربانی می گیرد!

امروزه و در شرایط متفاوت عینی و ذهنی شکل گرفته در جامعه، در شرایطی که زنان جسور پرچمدار مبارزه علیه حجاب اجباری، فشرده ستم بر زن هستند، وظیفه فعالین و تشکلات زنان نمی تواند گرد آوری آمار حقیقی قتل های «ناموسی» و زن کشی و کوییر کشی باشد. چرا که جمع آوری آمار قتل زنان تحت نام ناموس و یا کشتن زنان به هر «دلیلی» ویا کشتن کوییر ها به خاطر «نقض قوانین خانواده» نمی تواند پیکان مبارزه را بدرستی به طرف عامل و مسبب اصلی نشانه رود. برای هر مبارزی، خبر به قتل رسیدن حتی تنها یک زن از میان هزاران زنی که قتل شان مرئی نشده است، کافی است که بتواند عامل اصلی، یعنی کل مناسبات و روابط پوسیده حاکم را افشا و برای از میان برداشتن آن فعالیت های هدفمند خود را سازمان دهی کند.

ترانه – سرودهای خیزش «زن زندگی آزادی»!

مبارزه زنان علیه حجاب اجباری و استیصال رژیم در مقابل آن!

زنان اولین گروهی بودند که صدای پای استبداد نوپا را شنیدند. این تظاهرات علیه حجاب اجباری با شعار مرکزی «ما انقلاب نکردیم، تا به عقب برگردیم»، شش روز به طول انجامید و به بسیاری از شهرهای بزرگ و کوچک هم تسری پیدا کرد. در نتیجه‌ی این اعتراضات و تظاهرات سراسری بود که زنان معترض توانستند در آن مقطع دستور خمینی در رابطه با اجباری شدن حجاب در ادارات را دو سال به عقب بیندازند.

مسئول مرگ ناشی از خودکشی بازداشت شدگان و زندانیان سیاسی پس از آزادی، رژیم جمهوری اسلامی است!

این خودکشی ها نتیجه جنایات سازمان یافته جمهوری اسلامی علیه زندانیان سیاسی است که به اشکال گوناگون در مبارزات، بویژه در خیزش ژینا و درهل دادن هر چه بیشتر کل نظام به سمت سرنگونی نقش داشته اند. آن چه که مسلم است، مسئول مرگ تک تک کسانی که پس از آزادی خودکشی کرده اند، رژیمِ دار و شکنجه جمهوری اسلامی است.

چرا قتل ژینا، زن جوان کُرد به خیزشی سراسری با محوریت مبارزه علیه حجاب اجباری بدل شد؟

این حرکت پیشتاز و شجاعانه زنان نه تنها تحسین و حمایت مردم آزادیخواه و مترقی در بسیاری از نقاط دنیا را برانگیخته است، بلکه بسیاری را به وجد آورده و برای‌شان الهام بخش بوده است. این نقش جلودار بودن زنان در مبارزه علیه حجاب اجباری و آتش کشیدن آن به طور وسیع و علیه جمهوری اسلامی و نیروهای سرکوبگرش، انگیزه مبارزه در میان زنان در سراسر جهان علیه ستم جنسیتی را بالاتر برده است. یکی از مهم‌ترین تاثیرات رهبری زنان و مبارزه جسورانه شان، به واقعیت مبدل شدن قدرت و نقش زنان در تغییر جامعه کهنه است.

برگردان بخش نهم کتاب از گام هاي اوليه تا جهش هاي بعدی

یک انسان یاد می گیرد که از برخی رویدادها، افراد، ساختارهای اجتماعی و غیره استقبال کند و از دیگران بر اساس استانداردهای رایج درست و نادرست که با روابط اجتماعی رایج متفاوت و منطبق است، متنفر باشد. برخی از مردم برای حفظ نهادها خواهند جنگید و خواهند مُرد و برخی دیگر برای خلاص شدن از شر آن خواهند جنگند و مُرد.