گلرخ ایرایی، زندانی سیاسی

در حساب اینستاگرام‌ش اعلام کرد که جمعی از زندانیان بند زنان اوین هم‌زمان با «پنجاه‌ودومین هفته از کارزار سه‌شنبه‌های نه به اعدام» و در حمایت از اعتصاب سراسری مردم کردستان و به نشانه محکوم کردن «احکام اعدام» صادر شده، سه‌شنبه دوم بهمن و چهارشنبه سوم بهمن در اعتصاب غذا خواهند بود.

آتش‌بس در نوار غزه با تأخیری سه‌ساعته آغاز شد

برای مردم غزه که عزادار ده ها هزار عزیز خود هستند، آواره و بی خانمان شده و به این زودی ها نمی توانند تصوری از یک زندگی عادی داشته باشند؛ آتش بس در جنگی که عاملان آن نیروهای ارتجاعی اسرائیل و حماس و قربانیان آن این مردم بی پناه غزه می باشند، فرصتی برای تنفسی حتی کوتاه و مایه خرسندی خواهد بود؛ اگر چه نمی توان کوچکترین اعتمادی به حکومت صهیونیست اسرائیل و حامیان امپریالیست‌ش در رعایت و حفظ آتش بس، داشت!

هویت زدایی از «زن»

نبود تصویر نازیلا در اخبار و آگهی ترحیم، حذف نام زنان خانواده در آگهی ترحیم، و درج وقیحانه نام قاتل به عنوان صاحب عزا؛ گوشه ای از تصویر هولناک فرهنگ مردسالاری حاکم، تحت حفاظت جمهوری اسلامی است و مبارزه با این فرهنگ ارتجاعی و ستمگرانه، وظیفۀ تمامی مردان و زنانی است که به دنبال جامعه ای آزاد و رها می باشند.

زنان زندانی سیاسی

برای آزادی زندانیان سیاسی و پایان دادن به حکم قرون وسطی ای «اعدام»، تنها راهی که جلوی روی زنان، زحمتکشان و ستمدیدگان جامعه، وجود دارد این است که با همبستگی و تشکلات آگاهانه، جمهوری اسلامی و کلیت نظام ستم و استثمارش را سرنگون سازند.

ممنوعیت مشاهده زنان از پنجره‌ها

طالبان برای دست اندازی به ته مانده قطره چکانی حقوق و آزادی های زنان افغانستان، بی محابا می تازد!

سال ۲۰۲۴ بدترین سال برای کودکان

این چرخۀ بیمار جهانی باید که در هم کوبیده شود و این اقدامی است که تنها با همبستگی جهانی زحمتکشان و ستمدیدگان میسر می شود!

طول عمر مردم سیستان و بلوچستان ۱۶ سال کمتر از میانگین کشوری است!

گرسنگی، بیکاری، فقر، محرومیت های بهداشتی و آموزشی و به طور کلی پایین بودن فاجعه بار استاندارد زندگی در کل کشور و به ویژه در این مناطق محروم با وجود منابع طبیعی سرشار؛ تنها حاصل دزدی، فساد و تمرکز صرفِ بودجۀ کشور بر روی اهداف فرهنگی و نظامی حاکمیت فاشیست جمهوری اسلامی در جهت حفظ ارکان قدرتش در کشور و منطقه می باشد.

متن پیام دیگری از گلرخ ایرایی زندانی سیاسی

کف خیابان برایم از سال ۱۳۸۸ شروع شد. جنگی که از سهم‌خواهی اصلاح‌طلبان و کشمکش‌شان بر سر قدرت شروع شد و با تداوم حضور مردم در خیابان‌ها و رادیکال شدن شعارها از کنترل رژیم خارج شد. با گذشت چند هفته و کشته شدن تعدادی از متعرضان و افشای «جنایات کهریزک، مسیر اعتراضات نیز متفاوت شد. خاستگاه معترضان از سقف مطالبه‌ی اصلاح‌طلبان فراتر رفت و اوج تضادها در شعارهایی که راس قدرت را هدف گرفته بود، خود را نشان می‌داد

گزارش: «زندان قرچک؛ جهنمی برای زنان و کودکان»

همزمان با اخبار و روایات وحشتناکی که از شرایط زندان های رژیم اسد و به ویژه زندان زنان در سوریه، منتشر شده است؛ یک گزارش مفصل با همکاری زنان سیاسی آزاد شده از زندان در ایران، در رابطه با وضعیت زنان محبوس در زندان قرچک ورامین و شرایط غیر انسانی در این زندان، تهیه و منتشر گردیده است. این گزارش که تنها گوشه هایی از فجایع جاری در زندان قرچک وزامین را منعکس می سازد؛ سند دیگری است در اثبات این واقعیت که تمامی نظام های واپسگرا و فاشیست، در سرکوب زنان گوی رقابت را از یکدیگر می ربایند و از تجربیات یکدیگر هم درس می گیرند.

لحظات آزاد سازی زنان زندانی، از زندان صیدنایا در سوریه!

برای حکومت های زنستیز و فاشیست، تجاوز همواره سلاحی برای ارعاب، سرکوب و شکنجه؛ به ویژه علیه زنان بوده است. آنچه ابعاد این جنایت را در کشورهای سنتی و مذهبی، مخوف تر می سازد این است که خانواده و فامیل زن هم، به جای حمایت از قربانی، او را به چشم گناهکار و موجودی پست و آلوده نگریسته و طردش می کنند و بنابراین به جای این که متجاوز از افشای این جنایات وحشت داشته باشد، از تجاوز فیلم می گیرد و زن زندانی را به پخش آن، تهدید می کند.