زنان افغانستان - تخار

در دومین سالگرد به قدرت رساندن طالبان توسط امپریالیستهای آمریکایی زنان مبارز و شجاع تخار در افغانستان علیرغم خطرات به خیابان آمده و به اعتراض پرداختند. زنان میدانند که با این اعتراض جانشان به خطر می افتد و امکان قتل و زندان و شکنجه و تجاوز آنها را تهدید می کند، اما در برابر تمام این خطرات دست به مبارزه زده و به خیابان آمده اند . شعار های این زنان شجاع نه تنها حکومت زنستیز و ارتجاعی طالبان را هدف قرارمیدهند بلکه بدرستی آمریکا که از جنایات طالبان حمایت می کند را افشاء می کنند. آنها همچنین لابی گرانی که تحت نام دفاع از زنان به مماشات با امپریالیستها مشغولند را نیز افشا می کنند. زنان تنها با اتکا به نیروی خود و سایر توده های ستمدیده، با اگاهی انقلابی و با سازمان یابی می توانند مبارزه خود را علیه طالبان و همه بنیادگرایان اسلامی و حامیان امپریالیستی اشان برای ازادی و رهایی پیش برند.

هجوم ۱۲ مأمور به خانه بهار خورشیدی

با همبستگی و مسلح شدن به خط و تشکل انقلابی، می رویم تا جمهوری اسلامی را با هدف ساختن جامعه ای عاری از ستم و استثمار سرنگون سازیم!

سلاخی زن و دختر، توسط پدر خانواده!

گوش ها عادت کرده اند و اخبار زن‌کشی، به بخش معمولی از خبرهای روزانه و هفتگی بدل شده اند! به قدری عادی شده که نیازی دیده نمی شود هویت و نام افراد گفته شود. در بخش علل مرگ و میر زنان، سهم قابل توجهی هم به «قتل توسط مردان خانواده» تخصیص دارد! ولی این زنان، تنها عدد و آمار نیستند!

زنان و توافق نامه ی بی شرمانۀ دوحه!

زنان در این دو سال حاکمیت این رژیم، کاملا از اجتماع حذف و خانه نشین شدند و زنانی که هم در مقابل این گروه ضد زن مقاومت و ایستادگی کردند، سرکوب، زندانی، مجازات و حذف شدند. اما جهان در همسویی با شعار فریبکارانۀ کشور های امپریالیست: «طالبان تغییر کرده اند»، بی شرمانه سکوت کرده است.

زنان افغانستان و سکوت شرمناک جهان!

دو سال است که جهان با چشمان باز شاهد همه‌ی جنایت‌های جنگی، جنایت‌های ضدانسانی، آپارتاید جنسیتی و قومی، جابه‌جایی‌ها و کوچ‌های اجباری، نسل‌کشی، تبعیض‌ نژادی و تروریستی‌سازی جغرافیای افغانستان از سوی طالبان هستند.

افزایش خودکشی زنان در افغانستان

در پی استراتژی های جدید آمریکا و تمرکز فعالیت ها برای مقابله با رقبای روسی و چینی خود، از سال ها قبل، حداقل سه و یا چهار سال پیش از شکل علنی و رسمی وارد مذاکره با طالبان شده بود. بر همین اساس هم طالبان را از یک گروه تروریست به گروه مخالف دولت دست نشانده خود در افغانستان تبدیل کرد. طالبان رسما با حمایت مالی و سیاسی دولت آمریکا و عربستان در قطر دفتر رسمی باز کرد و به عنوان یک گروه مخالف دولت افغانستان با آمریکا وارد مذاکره شد.

چرا به تشکیلات مستقل و انقلابی زنان در افغانستان نیاز داریم!

عدم تشکلات مبارزاتی مستقل با دانش انقلابی از اساسی ترین فورمول پیروزی جنبش زنان و مبارزه جنسیتی پنداشته می‌شود که با تاسف زنان در این کشور نتوانستند آن را ایجاد نمایند. البته این را دور از ملاحظه نباید گذاشت که زنان به خودی خود در این امر تقصیر ندارند. زیرا یکی از وظایف اساسی تمامی این حاکمیت ها ، تضعیف و تحت فشار قرار دادن زنان مبنی بر پیش‌گیری از تجمعات سیاسی و انقلابی آن هاست‌؛ آن ها ساختار و پس‌ زمینه اجتماع و خانواده را چنان بر زنان تنگ می‌سازند که زنان بدون هیچ اعتراضی خود در همان مسیر و قالب پا بگذارند و آنقدر از درست بودن آن قالب ها و مسیر مطمئن می‌گردند که حتا دست رد به سینه‌ هر نوع تفکر انتقادی میزنند.

جنبش رادیکال زنان و ضرورت تمایز صف انقلاب از ضد انقلاب

شرایط موجود که در آن جامعه آبستن تحولات بزرگی است و خشم و نفرت اقشار و طبقات مختلف بویژه تهیدستان شهر و روستا، زنان، جوانان و...، تقابل و رویارویی های گوناگون با رژیم جمهوری اسلامی را شدت بخشیده و تبلور آن را در خیزش اخیر نمایان ساخت؛ امپریالیست های غربی، علیرغم تضادهای معینی که با رژیم جمهوری اسلامی دارند، در سرکوب مردم و انقلاب با آنان وحدت نظر دارند و ترجیح می دهند فعلا جمهوری اسلامی در قدرت باقی بماند. در همین راستا با نشست و برخاست کردن های علنی و مخفی و با امتیاز دهی و کم کردن فشارها بر جمهوری اسلامی، تلاش دارند از یک طرف از رفتن کامل رژیم به زیر بال و پر روسیه و چین جلوگیری کنند و از طرف دیگر بتوانند سدی در مقابل ادامه و عمق یابی مبارزات مردم با جهت گیری سرنگونی، ایجاد کنند.