در واقع کارخانگی ادامه حیات سرمایه داری را هم از لحاظ ایدئولوژیک و هم از نظر نیروی کار تضمین میکند. مردسالاری در خانه و خانواده، برای سرمایه داری نقش مهمی در کنترل اجتماعی ایفا میکند و اهمیت دادن به جایگاه زنان در خانه و خانه داری، امری است که این فرهنگ مردسالاری را در جامعه نهادینه میسازد؛ بیدلیل نیست که مارگارت تاچر به عنوان اولین نخست وزیر زن در انگلستان و از نظریه پردازان مطرح انگلیسی، در جایگاه رئیس دولت و حافظ منافع «سرمایه»، برای تبلیغ «خانه داری زنان» میگوید که اگر چه نخست وزیر هستم و در کارهای سیاسی کشور نقش دارم ولی وقتی خانه میروم، زن خانه داری هستم که غذا را برای دنیس (همسر تاچر) آماده میکنم. تاچر به عنوان نمایندۀ سیاسی سرمایه، ایدئولوژی مردسالارانه و «طبیعی» بودن کار زنان در خانه داری را تبلیغ میکند، چرا که سرمایه داری به آن نیاز دارد.
این وضعیتی که در آن روایت زنان سفیدپوست به عنوان «روایت غالب» در فمینیسم مورد تاکید قرار گرفته، باعث شد که زنان سیاهپوست و دیگر زنان رنگینپوست احساس کنند که تجارب و دردهایشان نادیده گرفته شده و به حاشیه رانده شدهاند. در نتیجه، این زنان به درستی به دفاع از خود برخاستند و مقاومتهایی را علیه این نادیده گرفتنها شکل دادند. این مقاومتها منجر به پیدایش و توسعه نظریه اینترسکشنالتی شد که توسط کیمبرلی کرنشاو مطرح شد و به بررسی تداخلات هویتی مانند نژاد، جنسیت، طبقه و دیگر عوامل پرداخته است. اینترسکشنالتی راهی را برای بیان ستمهای اقلیتها و گروههای ستمدیده حاشیهای گشود، که در روایت غالب فمینیسم سفید نادیده گرفته شده بودند.
ما از جنگ میان قدرتها منتفع نخواهیم بود. جنگی که در آن از سویی جمهوری اسلامی قرار دارد که در تلاش است تا با تزریق و تحریک حس ملی گرایی از حمایت مردم بهرهمند شود و در مقابل او آمریکا و رژیم تحت حمایتهای همه جانبهاش (اسرائیل) ایستادهاند و در تلاشند تا از انزجار مردم نسبت به سیستم برای مشروعیت بخشی به هر توحشی بهره برند؛ جنگ ما نیست.
در جامعه تحت حاکمیت رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی که با مکیدن خون کارگران سرمایه پروار میکند، کارگران و زحمتکشان افغانستانی فوق استثمار میشوند. کارگران و زحمتکشان افغانستانی بسیار بیشتر از دستمزد ناچیزشان و استفاده از مزایای جزئی اجتماعی که با هزار درد و رنج ممکن است دریافت کنند، در زمینه اقتصادی منبع ثروت در جامعه هستند. در حقیقت فوق استثمار تشدید یافته کارگران و زحمتکشان افغانستانی، بخش مهمی از روند رو به رشدِ انباشت سرمایه را برای سرمایه داران دولتی و خصوصی امکانپذیر میسازد.
ای مردمان فلسطینی که آتشهای گلوله بر شما میبارد، ما نه میبخشیم و نه فراموش میکنیم. ما دادخواهیم و داد خواه خواهیم ماند.
بر این زمین چیزی هست که ارزش زیستن داشته باشد:
امیدواریم با مرزبندی با هر نوع از ستم به هر بخش از مردم در ایران، افغانستان و سراسر جهان بتوانیم دست در دست هم مبارزه متحدانهای را علیه رژیم جمهوری اسلامی، امارت اسلامی طالبان و علیه قدرتهای امپریالیستی، برای ساختن جهانی بدون مرز، ملیت و نژاد، جهانی عاری از دیگر ستیزی، جهانی بدون ظلم و ستم پیش ببریم.
اگر زن از مردی که به نام اوست جدا شود، دیگر کسی جرات نمیکند با آن زن ازدواج کند، چون فکر میکنند او دستخورده و پسمانده است، و اینها یک زن یا به قول خودشان «مال و شی» تازه و دست نخورده میخواهند. و به باور کوچک این جامعه، زنی را که مردی خواستگاری نکرد، سرنوشتاش حیف میشود و اصلاً زنده ماندنش بیمعناست، چون به استقلالیت و مستقل زیستن زنان منحیث انسان هیچ گاه نگاهی نشده و همواره آنها را در نقش یک جنس و شی وابسته به مرد ارزیابی کردهاند.