بردگی در بسیاری از کشورها رسما غیر قانونی است. اما این غیرقانونی بودن، باعث نشده که بردگان در روز روشن و یا به شکل مخفی از طریق باندهای مافیایی، در جامعه معامله شوند. در بسیاری از کشورها بردگی یک پوشش قانونی یافته و در حقیقت، زندگی بردگان توسط باندهای مافیایی کنترل می شوند. «حق و حقوقی» که در قراردادها و کنترات ها، برای کارفرما منظور می شود، در حد «مالکیت» بر انسان است.
فقط در قرن ۱۹، دو میلیون برده از کشورهای مختلف آفریقا به سمت ایران آورده شدند. بیش از سی درصد برده ها در این مسیر جان خود را از دست دادند. بخش بزرگی از این برده ها که چیزی نزدیک به ۶۰ در صد آن را در بر می گرفت، زن بودند. برده های زن اساسا جهت بردگی جنسی به دربار اشرافیت برده می شدند. با شکست ایران در جنگ علیه روسیه تزاری و عقد معاهده ترکمنچای و تقریباً قطع دسترسی ایران به برده از شمال، - ارمنستان، کرجستان، قفقاز.... - ارتجاع ایران تجارت برده از آفریقا را شدت بخشید.
هزاران نفر از زنانی که از نیجریه قاچاق می شوند به بریتانیا برای بردگی جنسی و بردگی کار خانگی آورده می شوند. بسیاری از کودکان قربانی قاچاق در بریتانیا در واقع در داخل کشور خرید و فروش می شوند.
سیر پیوستن و همدلی زنان افغانستان و اعلام حمایت و پشتیبانی زنان در گوشه و کنار جامعه با این مبارزات پتانسیل بالای مبارزاتی است که در دل جامعه نهفته است.
مسئله تملایات جنسی انسان را در نظر بگیرید؛ با وجودی که او به درستی فرضیه های عام و بدون اثبات و سندی در مورد سینه و باسن زنان، و از بین رفتن دوره پذیرش جنسی ۸ و تعویض آن با رابطه جنسی بروی شکم، که تماما «برای لذت بردن مردها» و برای «اتصال محکم تر زوج ها زمانی که مردها به شکار می رفتند» و غیره تکامل یافته است را به سخره می گیرد.
آری مردم جهان به چشم خود اوج جنایت، خیانت، پستی و پلشتی امپریالیستهای آمریکائی، این مدعیان دمکراسی را دیدند.یکی دیگر از مهمترین وعدههای مهم اشغال افغانستان توسط دولت آمریکا، «رهایی زنان» از دست طالبان بود!بیشک از همان دورانی که آمریکا وارد مذاکره با طالبان شد، زنان و آینده آنان را به معامله گذاشت.
در میان میلیونها نفر از تهیدستان جامعه، زنان سرپرست خانوار، زندگی اشان به معنی واقعی کلمه به مرز نابودی کشیده شده است. پیشبرد سیاست مصونیت جمعی، برای رژیم جمهوری اسلامی مناسبت ترین، کم هزینهترین و با صرفهترین راه حل بود، راه حلی که برای مردم هزینه سنگینی به همراه داشت.
در این اوضاع این حقیقت را باید در نظر داشت که به خاطر نبود یک رهبری انقلابی، رهبری که بتواند همه این خشم و نفرت مردم را در مبارزه آگاهانه و دراز مدت درخدمت به انقلاب، کانالیزه کند، آلترناتیوهای موجود دیگری هم چون رهبری احمد مسعود در میان مردم پایه میگیرد.
در جمهوری اسلامی تشکیلات محیط زیست از قدرتی برخوردار نیست. رژیم فعالین و کارشناسان این عرصه از فعالیتهای اجتماعی را شدیدا تحت نظر داشته و تا کنون تعدادی از آنان را دستگیر و به زندان انداخته است. در زندان نیز افرادی از این حوزه خودکشی شدند.
بنگاههای کاریابی در کشورهای مختلف منطقه خاورمیانه، در واقع شبکههای پیچیده مافیایی هستند که مستقیم و غیر مستقیم به پلیس و اگر نگوئیم به دولت ولی به افراد موثر دولتی وصل اند. این بنگاهها میلیونها دلار از طریق وارد کردن مهاجرین و به طور مشخص مهاجرین زن کسب میکنند. داستان مری که در بسیاری از رسانهها منعکس شد، داستان بسیاری از زنان کارگری است که از طریق این بنگاهها در ازای پول فروخته میشوند.