اگر بدنبال رهایی از مردسالاری هستیم، اگر به دنبال پایان بخشیدن به سلطه مرد بر زن هستیم، اگر به دنبال جهانی عاری از نژاد پرستی و مهاجر ستیزی هستیم، اگر قلب مان برای میلیون ها فلسطینی می طپد و به دنبال خاتمه دادن به پاک سازی ملی هستیم، اگر به دنبال پایان بخشیدن به کوئیرستیزی هستیم، اگر به دنبال نجات کره زمین از تخریب بیشتر توسط سرمایه داری هستیم، اگر به دنبال علم و در ضدیت با جهل و بنیادگرایی مذهبی هستیم، اگر به دنبال جهانی عاری از جنگ و نسل کشی هستیم، اگر به دنبال نقطه پایان بخشیدن به اعدام هستیم، اگر به دنبال جهانی هستیم که هیچ کس به خاطر عقایدش زندانی نشود، اگر ...
در برابر این اوضاع که بطور عمده قتل زنان به خاطر شورش علیه مناسبات پوسیده، افزایش یافته است چه باید کرد؟ آیا با مبارزه فردی، با مبارزات خود بخودی، با مبارزه فرهنگی می توان به این خشونت ها پایان داد؟ پاسخ روشن است، خیر! با این مبارزات تنها و تنها حلقه های این زنجیر قطور خشونت، به تکان در می آید. برای نقطه پایان بخشیدن به قتل زنان، به انواع و اقسام خشونت و به اسارت زنان، باید با مبارزه متشکل و آگاهانه انقلابی زنان به همراه سایر اقشار و طبقات ستمدیده، حلقه اصلی این زنجیر، یعنی خشونت دولتی که در تداوم و تقویت خشونت خانگی و اجتماعی نقش اصلی را دارد، در هم شکسته شود.
بیش از یک میلیون زن و دختر بچه آواره و سرگردان بدون سر پناه، غذا و آب، بیشترین بار خشونت وحشیانه و سازمان یافته جنگ ارتجاعی را بدوش میکشند. یک سوم کشته شدگان فلسطینیها را زنان و کودکان دختر تشکیل میدهند. آن دسته از زنان و کودکان دختر که تا کنون از نسل کشی جان سالم به در برده اند، با ترکیبی مرگبار از آوارگی، بیخانمانی، بیماریهای عفونی، کم آبی و گرسنگی ساخته دست دولت مردسالار و نژاد پرست اسرائیل به رهبری نتانیاهوی جنایتکار، دست و پنجه نرم میکنند.
پیش رفتم تا ببینم مادر گلثوم با کی چنین زاریکنان حرف میزند. چادریام را کمی عقب کشیدم و از پنجرهای اتاق به داخل نگاه کردم. دیدم که مادر گلثوم دارد با پسرانش حرف میزند. برادران گلثوم همه خشمگین بودند. از شدت قهر دستهایشان را مشت کرده و به حرفهای مادرشان گوش میدادند. یکی از آنها مرا دید که دارم از پنجره نگاهشان میکنم. تا بسویم نگاه کرد، ترسیدم و از پنجره دور شدم. در گوشهای از حویلی ایستادم تا ببینم آنها میخواهند چه کار کنند. فکر میکردم که شاید بیایند و مرا از حویلیشان بیرون کنند. اما هیچ کس از اتاق بیرون نشد. گویا بودنم برایشان ارزشی نداشت. پس همانجا ماندم و تماشا کردم. ماندم تا اگر گلثوم در خطر بود، کمکش کنم. چون قلبم میگفت که گلثوم در خطر است.
شرایط رفاهی و بهداشتی در داخل زندانهای ایران نه تنها سنخیتی با استانداردها و قوانین جهانی ندارد، بلکه حتی از حداقلهایی که در قوانین کشوری مقرر شده هم تبعیت نمیکند. این شرایط به نسبت فاصله از مرکز، بدتر هم میشود. در این میان اقلیتهای نژادی و ملی و مذهبی بیش از سایرین و زنان به طور کلی بیشتر از مردان، در زندانها تحت فشار قرار دارند. از یک سو فاکتورهای فرهنگی و تابو بودن زندانی شدن زن که برای خانواده «بی آبرویی» به بار میآورد و از سوی دیگر اخاذیهای جنسی از سوی پلیس و وکیل و قاضی گرفته تا بازجو و زندانبان، زنان را با فشارهای مضاعف جنسیتی مواجه میسازد. به این عواملعدم حمایت خانواده و جامعه، وضعیت مالی شکننده تر، شانس اشتغال کمتر، سرمایه، پسانداز و درآمد پایینتر و…؛ را هم باید افزود.
با وجودی که نمیتوان به طور مطلق مشخص کرد که نوآوری در شیوه گردآوری در گذار از میمونها کلیدی بوده است یا نه - و این که آیا زنان عناصر پیشگام بودهاند یا خیر - اما این بازسازی دارای مزیت ویژهای نسبت به مدلهای کلاسیکتر دارد که یک جانبه بر شکار تأکید میکنند، که تطابق بسیار نزدیکتر با مفاهیمی شبیه به مشاهدات گوناگون اولیه و غیر مستقیم نوآوری در گردآوری و پیامدهای حیاتی آن ظاهر میشوند. هیچ تضمینی وجود نداشت که تکامل مسیری را طی کند که منجر به ظهور دوپایان و ظرفیت جمعآوری غذا بیش از مصرف فردی در محل شود. اما شکی نیست که چنین واقعهای شکل گرفت و اگر نمیگرفت، به سادگی میتوان گفت که آن وقت این جا نبودیم تا درباره اهمیت آن فکر کنیم.
مدیرعامل شرکت کنترل ترافیک شهرداری تهران، از اجرای برنامه گسترده پایش شهری با استفاده از ۴۳ هزار دوربین جدید ساخت چین خبر داد.