هلیا بابایی،‌ دانش‌آموز دبیرستانی

هلیا بابایی،‌ دانش‌آموز دبیرستانی که ۴ آبان ۱۴۰۱ در اصفهان با ساچمه ماموران از ناحیه چشم و صورت زخمی شده بود، با نقاشی کردن سبزه‌ای بر روی زخمی که از جراحت ساچمه روی ترقوه‌اش به جا مانده، قسمتی از «سرود برابری» را خوانده است. هلیا پیشتر در روایتی تکان‌دهنده از لحظه تیر خوردنش نوشته بود که درست بعد از تیر خوردن، با وجود درد زیاد حس رضایتی را تجربه کرده بود چرا که «اگه قراره قطره‌ای از خون این مردم بچکه، باید خون من هم باشه.» او در تیراندازی ماموران از ناحیه چشم، لب، ترقوه و بازو زخمی شده است. او برای درمان قرنیه خود باید تا ۱۸ سالگی صبر کند. این دختران جوان، پیک هایی هستند که شجاعت را در سراسر کشور تکثیر می کنند. خود جوانه هایی هستند که اگر کنار یکدیگر قرار گیرند، می توانند با سلاح آگاهی و تشکل، آینده ای روشن را نوید دهند. جوانه هایی که لاشه فاسد ارتجاع و سرکوب را پس زده و جامعه ای آزاد و پر نشاط، عاری از ستم و استثمار را بنا خواهند ساخت.

حکومت متحجر و زنستیز طالبان

که تحت حمایت امریکا و سایر امپریالیست ها به قدرت نشست و با حمایت های مستمر مالی آنان، به سرکوب زنان و قتل و غارت آحاد جامعه ادامه می دهد؛ تنها به همت زنان و مردان ستمدیده افغانستان و با مبارزات آنان می توان از قدرت به زیر کشید!

شعار نویسی به یکی از عرصه های مستمر مبارزه بدل شده است.

۴۴ سال سرکوب، خفقان و زنستیزی حکومت مرتجع جمهوری اسلامی، انگیزه مبارزه را برای زنان به قدری بالا برده است که شجاعانه، می جنگند: شعار نویسی بر دیوار زندان اوین! این قیام سر باز ایستادن ندارد!

معاند اعدام!

کار جمعی از دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی

اینارو نمی خوام «آیدا راستگو»

در بسیاری از شهرهای کردستان و سایر مناطق، جشن نوروز را به عرصه ای دیگر از مبارزه بدل کردند!

در شرایطی که مردم در بسیاری از شهرهای کردستان و سایر مناطق، جشن نوروز را به عرصه ای دیگر از مبارزه بدل کردند و ضمن پایکوبی، عهد خود را با جانباختگان راه آزادی محکم کرده و علیه جمهوری اسلامی و کلیت نظام حاکم، شعار دادند و به اشکال مختلف مبارزه کردند؛ نیروهای نظامی و امنیتی هم بیکار ننشسته و به سرکوب وحشیانۀ مردم پرداختند. این خیزش سر باز ایستادن ندارد و هر مناسبتی، عرصه ای است برای مبارزه با کلیت نظام فاشیستی ایران! ٢١ مارس ٢٠٢٣

سال ۱۴۰۲

سال ۱۴۰۲ بر همه رزمندگانی که علیه ستم و استثمار شوریده اند، مبارک باد! مبارزات زنان و مردان شورشگر، معترض و جسور، در سالی که گذشت، سکویی بود برای پرش های بلندتر! سال نو را با دستاوردهایی آغاز می کنیم که خون های بسیاری برای به دست آوردن آن بر زمین ریخت. با اتکا به تجربیات مبارزاتی مان مصمم تر از همیشه، آگاه و متشکل؛ مقابل جمهوری اسلامی و سایر نیروهای مرتجع و حامی امپریالیسم، برای نابودی ستم جنسیتی و سایر اشکال ستم و استثمار تمام قد ایستاده ایم! ٢١ مارس ٢٠٢٣

سوگند (هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودان ما)

این نامه را برایت، از خاک کوچه‌های سرد با خون سرخ خود نوشتم، تا روید خنده‌ها ز درد چون روز دیگر آید روحم جان سبزه‌هاست خورشید جاودان آزادی نور آسمان ماست سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودان ما ما سیل خون آبان، با بی‌عدالتی عجین تنها گناهمان خروش خشمی بود در جواب کین جسم و جان بی‌پناهم، آماج تیر ظالمان مغرور و سربلندم و می‌بالم بر انقلابمان سوگند به عاشقان ایران، سوگند به شور زاهدان از راه رفته برنگردم تا روز کوچ غاصبان سوگند به خون همرهانم، سوگند به اشک مادران هرگز به تیغشان نمیرد فریاد جاودان ما ١٣ مارس ٢٠٢٣

دیوارهای شهر / این خیزش سر باز ایستادن ندارد!

این زن رزمنده و انقلابی دیوارهای شهر را با یکی از ترانه‌های رپر مبارز توماج_صالحی شعارنویسی می‌کند تا پیام قیام را به عمال جمهوری اسلامی اعلام کند: «این خیزش سر باز ایستادن ندارد»! جسارت و پی گیری زنان و مردان مبارز، با عزم سرنگون سازی انقلابی نظام زن ستیز و فاشیستِ جمهوری اسلامی، نشأت از ستم فشرده ای می گیرد که طی ۴۴ سال حاکمیت ننگین این رژیم، بر اکثریت آحاد جامعه اعمال شده است! سرنگونی انقلابی این نظام، به عنوان اولین گام برای ساختن جامعه ای عاری از ستم و استثمار هم تنها با قدرت جمعی متشکل و با همبستگی سراسری ستمدیدگان است که ممکن می شود! ١٧ مارس ٢٠٢٣

پایداری قهرمانانه سپیده

جمهوری اسلامی، استیصال خود را مقابل ایستادگی قهرمانانۀ سپیده قلیان، با دستگیری مجددش، تنها چند ساعت پس از آزادی‌او، نشان داد! سپیده که در اولین دقایق آزادی خود، با شعار «خامنه ای ضحاک، می کِشیمت زیر خاک»، تعهد و جایگاه خود را در کنار مبارزات مردم علیه نظام، با صدای بلند فریاد کرده بود، در همان ساعات کوتاه آزادی، با گذاشتن ویدیویی از خودش در توییتر نوشت: «بعد از ۴ سال و ۷ ماه از پرونده هفت‌تپه آزاد شدم. این‌‌بار به امید آزادی ایران اومدم بیرون. به امید آزادی خیلی زود عزیزانم سپیده کاشانی، نیلوفر بیانی، زهرا زه‌‌تاب‌چی، بهاره هدایت، گلرخ ایرایی، ناهید تقوی و همه زندانیان سیاسی مخصوصا زنان زندانی». چند ماشین لباس شخصی ماموران امنیتی به اتومبیل حامل ‎سپیده قلیان در جاده قم به اراک، (در مسیر تهران به دزفول)، حمله کرده، او را بازداشت نموده و با خود بردند. پایداری قهرمانانه سپیده و سایر زنان و مردان معترض، مصمم و جسور؛ روشنایی بخش راه مبارزۀ همۀ ستمدیدگان کشور، علیه کلیت این نظام مرتجع و متزلزل است! ١۶ مارس ٢٠٢٣